اگرچه بعد از پایان هر دوره از جشنواره این کیفیت فیلم هاست که به عنوان مهمترین رکن در ارزیابی موفقیت و سطح آنها محسوب می شوند؛ اما در حین برگزاری خود جشنواره این نحوه برنامه ریزی و نظم در ارائه خدمات است که از پارامترهای مهم برای حاضران در سالن رسانههاست.
جشنواره چهل و سوم فیلم فجر نیز تا اینجای کار اگرچه از نظم نسبی برخوردار بوده است اما گهگاه با بی نظمی هایی هم روبه رو بوده ایم، از تغییر فیلم های از پیش اعلام شده در جدول اکران سالن رسانه ها در برج میلاد گرفته تا نامشخص بودن فیلم هایی که برای سانس پایانی آخر شب در نظر گرفته می شوند.
روز سوم جشنواره با یک فیلم خوب آغاز می شود؛ «رها» ساخته حسام فرهمند. همانطور که قابل پیش بینی بود، جشنواره امسال اگر هم شگفتی سازی داشته باشد، باید در میان فیلم اولی ها منتظر آن بود. چراغ اول شگفتی سازی را هم حسام فرهمند روشن می کند. یک فیلم اجتماعی تماشایی با بازی بسیار دیدنی شهاب حسینی و غزل شاکری. بدون شک وقتی فیلمی تا این اندازه خوب از کار در می آید، دلیل آن حضور در خور اعتنای اغلب کسانی است که در ساخت آن مشارکت داشته اند. از بازیگران گرفته تا عوامل فنی، کارگردان و در مورد این فیلم مشخص، فیلمنامه بسیار دقیق و پر از جزئیات آن. یکی از آن فیلمنامه هایی که هیچ صحنه بی دلیل و اضافی در آن نمی توانی پیدا کنی و همه چیز به زیبایی در هم تنیده شده است. وقتی دو بازیگر بسیار قوی در حد شهاب حسینی و غزل شاکری در اختیار داری، با فیلمنامه ای که دست آنها را برای درخشیدن باز می گذارد، آن وقت باید در انتخاب دیگر بازیگران و حتی برای نقش های فرعی دقت بیشتری داشته باشی تا فاصله میان سطح بازی ها تا این اندازه به چشم نرسد و این یکی از مهمترین مشکلات فیلم «رها» محسوب می شود. حاصل کار حسام فرهمند و همکارانش چیزی است که در طول جشنواره بیشتر درباره آن خواهیم شنید.
«بچه مردم» ساخته محمود کریمی در یک سکوت خبری کامل تولید شد که تا پیش از اکران آن در جشنواره اطلاعات چندانی درباره داستان آن وجود نداشت. محمود کریمی این مستندساز باسابقه سینما که شهرتش را مدیون ساخت پشت صحنه های برنامه تلویزیونی خندوانه بود با سیدعلی احمدی که تهیهکنندگی چند فصل از برنامه «خندوانه» را در کارنامه داشت این فیلم را با سرمایهی موسسه خیریه بهشت امام رضا جلوی دوربین برده است.
از نکات جالب توجه این فیلم شباهت نام آن به داستانی از جلال آل احمد است که در نشست پرسش و پاسخ فیلم نیز به آن اشاره شد و کارگردان در پاسخ گفت جز شباهتی بسیار دور این دو هیچ ربطی به هم ندارند. اما داستان فیلم حکایت پسری است که مادرش او را درکودکی رها می کند. پسر در پرورشگاه بزرگ می شود و سالها بعد به جستجوی هویت واقعی خود می گردد. این داستان بستری برای نشان دادن دوره هایی مختلف از زندگی چند نوجوان پرورشگاهی است که با مسائل و دشواری هایی روبه رو هستند، از ویژگی های این فیلم استفاده از بازیگران مطرح و شناخته شده برای ایفای نقشهای کوتاه شخصیت هایی است که در خرده روایت های جذاب فیلم حضور دارند.
در میانه اتفاقات امروز ، خبری که بیش از همه توجه ها را جلب کرد استعفای بهرام رادان از داوری بخش مسابقه سینمای ایران در جشنواره فیلم امسال بود. هرچند رادان کوشیده بود مسائلی شخصی را دلیل استعفای خود عنوان کند اما به نظر می رسد این حواشی رخ داده در فضای مجازی و پاره ای انتقادات از اوست که باعث این تصمیم شده است.
«آبستن» به کارگردانی مشترک مصطفی و محمد تنابنده ازجمله فیلمهایی است که پیشاپیش اخبار مثبتی دربارهاش منتشر شده و گفته می شود که این کار مشترک از شگفتی های جشنواره چهل و سوم فیلم فجر خواهد بود. نمایش فیلم که متاسفانه با تاخیری نیم ساعته در سالن رسانه ها انجام شد، کم و بیش بر درستی این انتظارات حکایت داشت، اما نه آنقدر که شگفتی ساز جشنواره باشد. داستان فیلم البته متفاوت بود و پرداخت آن در قالب پلان سکانس هایی که با قدرت طراحی شده اند، به عنوان تجربه نخست فیلمسازان از آینده ای امیدوارکننده او حکایت دارد.
سهم سینمای جنگ در جشنواره امسال کم و بیش پر رنگ تر از سالهای پیش بوده است. روز سوم جشنواره نیز از این مهم بی بهره نبود. این فیلم به کارگردانی و نویسندگی «دانش اقباشاوی» جلوی دوربین رفته است و برشی است از زندگی شهید علی هاشمی. سازنده فیلم برای ملموس تر کردن شخصیت اصلی فیلم خود ترجیح داده از بازیگران چهره شده برای این منظور استفاده نکند. دستمایه اصلی فیلم برشی مهم از تاریخ جنگ تحمیلی است و به شرح ماجرای شکل گیری عملیات خیبر می پردازد و مراحل شناسایی طرح ریزی عملیات خیبر توسط شهید علی هاشمی در قرارگاه سری نصرت را به نمایش می گذارد. از نکات جالب فیلم حضور بازیگرانی برای ایفای نقش محسن رضایی احمد غلامپور در آن سالهاست. حاصل کار فیلمساز نیز در حد خود مورد توجه علاقمندان این ژانر قرار گرفت.
برخلاف روز دوم که از نمایش فیلم در سانس ویژه سینمای رسانه ها خبری نبود، قرار بود پرونده روز سوم با نمایش یک فیلم دیگر از سینمای جنگ در سانس نمایشهای ویژه، بسته شود. فیلم «آتش و گلستان» به کارگردانی و تهیهکنندگی علی رویینتن جلوی دوربین رفته است، نگاهی دارد به زندگی ابراهیم هادی. «آتش و گلستان» یک مستند داستانی است که چند محقق در آن تلاش میکنند تا آنچه درباره شهید ابراهیم هادی میدانند، به کارگردانی که قصد نوشتن فیلمنامهای بر اساس زندگی این شهید را دارد، ارائه کنند.
اما متاسفانه نمایش این فیلم مستند – داستانی به صورت کامل انجام نشد. هنوز فیلم به نیمه نرسیده بود که به دلیل مشکلات فنی قطع شد. تلاشها برای ادامه نمایش فیلم نیز پس از چند بار وقفه به نتیجه نرسید و ناتمام ماند. به این ترتیب برنامه نمایش روز سوم ناتمام ماند.