همشهری آنلاین: جشنوارهای که برای تقویت سینمای ایران که در بلاتکلیفی و آشفتگی به سر میبرد کرکره فیلم خارجی را پایین کشید تا متمرکز بر فیلم ایرانی شود. کیمیا شدن فیلم قابل تماشا در جشنوارههای دوم و سوم، احتمالا یکی از دلایلی بود که باعث شد راه فیلم خارجی در جشنواره چهارم باز شود. مسئله دسترسی دشوار به فیلمهای هنری خارجی، از بحران فرصت آفرید و برای فیلم فجر تماشاگران مشتاقی به همراه آورد که برای دیدن فیلم برنده نخل طلای کن، سر و دست میشکستند.
در بهمن ۱۳۶۴ نمایش فیلم «راه» یلماز گونی که به تازگی نخل طلای کن را برده بود در بخش «چشمانداز سینمای آسیا» یک اتفاق مهم برای دوستداران سینما بود. «راه» فیلم محبوب طیفی از منتقدان دهه ۱۳۶۰ که هنوز وفادار به تعهد اجتماعی بودند، نخستین بار در این جشنواره دیده شد. کنارش باید به چند فیلم مهم بخش «نمایشهای ویژه» اشاره کرد که به علایق دوستداران سینمای هنری اروپا پاسخ میداد؛ از «سه برادر» فرانچسکو رزی و «پدرسالار» برادران تاویانی تا «مرد آهنین» آندره وایدا و «فیتز کارلدو» ورنر هرتسوگ.
در فاصله بهمن ۱۳۶۱ تا بهمن ۱۳۶۴ فعالیت ویدئوکلوپها ممنوع و امکان تماشای فیلم خارجی محدود شده بود و دیدن هر محصول متفاوتی از آنچه در دایره اکران عمومی قرار داشت، حکم دریچهای به سینمای جهان را داشت. یک سال بعد و در جشنواره پنجم، بخش «نمایشهای ویژه» با حضور فیلمهایی چون «قلب» لوئیجی کومنچینی، «۱۹۸۴» مایکل ردفورد، «دانتون» آندره وایدا و «بیا و بنگر» الم کلیموف پاسخگوی بخشی از عطش دوستداران سینمای جهان بود
در میانههای دهه ۶۰، اگر هم دسترسی به شبکه زیرزمینی فیلمها وجود داشت، معمولا در بساط «فیلمی» محترم، یا سیاه و سفیدهای قبل از انقلاب یافت میشد. یا فیلمهای کلاسیک اغلب آمریکایی و محصولات سینمای هند. در میانه «دلیجان آتش» و «شعله»، به ندرت جایی برای فیلمهای هنری روز سینمای اروپا یافت میشد و نهایت به روز شدن بساط فیلم کرایهای، قرار گرفتن مجموعه «راکی» و «رمبو» در کنار بود اسپنسر بود. در چنین شرایطی فیلمهایی که ماهنامه فیلم در مطالبی گذرا به آنها اشاره کرده بود، مخاطبان خاص خودش را داشت؛ مخاطبی که بیشتر فیلمهای ایرانی آن دوران را نمیپسندید و دنبال برگزیدههای کن، ونیز و لوکارنو بود.