جشنواره ای که بود... جشنواره ای که نیست

تابناک سه شنبه 16 بهمن 1403 - 15:31
مهدی محمدی*
اگر قول می‌دهید این نوشته را به منفی‌بافی یک روزنامه نگار در هنگامه برگزاری جشنواره فیلم فجر تلقی نکنید و نیت برملا شده من را — که همانا بیان یک دغدغه کلی است — بپذیرید، می‌خواهم از واقعیتی برایتان بگویم.
 
راستش این چند روزی که از جشنواره فیلم فجر می‌گذرد، با همه زحمات دبیرخانه، روابط عمومی و عوامل دیگر جشنواره، و نیز با وجود حضور پرشور همکاران رسانه‌ای و همه تلاش‌هایشان برای رونق دادن به این رویداد مهم فرهنگی، اما شوری و شوقی در مخاطبان نسبت به خبرهای جشنواره دیده نمی‌شود. که در جشنواره هم آنچنان شور و شوقی جریان ندارد.
 
حقیقت تلخی که باید اذعان کنم این است که اشتیاقی در بین اهالی خود سینما هم وجود ندارد. خود من و همکارانم در تابناک و عمده دوستانی که در جشنواره با هم در ارتباطیم، هر روز به امید این می‌آیم که امروز، روز پرشوری را برایتان روایت کنیم. اما به این نتیجه می‌رسیم که همان روز گذشته‌ای که استقبال از جشنواره شوری نداشت، خیلی پرشورتر از امروز بوده است. به غیر از دو یا سه مورد از چهره‌های اول سینمایی کشور، کسی را نمی‌بینیم.
 
این در مورد مخاطبان نیز صدق می‌کند. بازدیدهای مخاطبان رسانه‌های متعدد از اخبار جشنواره‌های چند سال اخیر را که بررسی کردم، به شیوه معناداری، هر سال از تعداد مخاطبان و بازدیدها کاسته شده است و در عوض به تناسب همان بازدیدها، تعداد کامنت‌ها و نظرات خاص افزوده شده است. نظراتی از این قبیل: "واقعا دلتان خوش است... کی شعر تر انگیزد، خاطر که حزین باشد."
 
این حرف را من به بهانه جشنواره فجر برایتان نوشتم، اما مربوط به جشنواره فیلم فجر  نیست. باید از بالاتر دید و بدان پرداخت. انگار حال جامعه طوری است که دیگر کشش این حرف‌ها را ندارد.
 
 هرچه دلت می‌خواهد از تلخی‌ها بگذری و چیزی نگویی، اما باز نمی شود... یعنی نمی شود بخش بزرگ واتقعیت جامعه را ندید. این جشنواره به جشنواره نمی‌ماند. نه، این جشنُ که  فردا پس فردا که جشنواره موسیقی فجر هم برگزار می شود، اوضاع همین است و این بار هم، کسی دل به خنیاگران نخواهد داد.
 
حال ما ظاهراً خوب نیست. شما می‌توانید باور نکنید، همانطور که بسیاری از آقایان می‌گویند وضعیت خیلی هم بد نیست. اما واقعاً حال جامعه در بهترین شرایط، شبیه همین جشنواره است. به زحمت روح دارد... به زحمت ذوق می کند و به سختی شوق دارد. انصافا اگر مسئول، مسئول باشد، فجر و جشنواره‌هایش را باید ببیند ومیزان و جنس  اشتیاق جامعه را احساس کند.
 
خبرهای جشنواره وقتی که مرور می‌شود، نشان می‌دهند که هر سال به طور معنی‌داری تعداد مخاطبان این نوع کارها، جشن ها و جشنواره‌ها کمتر می‌شود. میل و علاقه و اشتیاقی برای حضور در جشنواره‌ها، پیگیری اخبار آن و موضوعاتی از این دست انگار باقی نمانده است. حتی تقلای خبرنگارانه خود ما برای رسیدن به مخاطب بیشتر و ارائه چیزی به درد بخور که بتواند کلیک و مطالعه او را در پی داشته باشد و او را برانگیزد، گآهی به سوی خبر زرد هم کشیده می‌شود، اما همه این ها، تک به تک، نشانه‌های خوبی نیستند.
 
عروسی گرفتن در خانه‌ای که مثلا عروس به جای داروی شیمی‌درمانی آب مقطر مصرف کرده است، داماد دو روز قبل در عمل آب مروارید چشمش را از دست داده است، پدر در بی‌پولی محض با انواع وام قرض در صدد انجام عروسی است و مادر که حال مساعد ندارد، نشدنی است ... شدنی است، اما دیگر عروسی نخواهد بود. شکلش شاید عروسی باشد، اما همه اعضای خانواده می‌دانند که عروسی ندارند. 
 
داستان غم‌انگیزی است. ما طرح مسئله می‌کنیم و شما باید کاری بکنید، دولت عزیز، طبیبان دردهای ما، بفرمایید جشنواره‌هایمان را به ما برگردانید. حالمان بوی سوگوارگی می‌دهد در این جشنواره ها.
*دبیر فرهنگی و اجتماعی فرهنگی
 

منبع خبر "تابناک" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.