یکی از نکات مهمی که مسوولان باید مدنظر قرار دهند این است که تصمیمات خود را به شاخص کل گره نزنند. وقتی مشاور رئیسجمهور و عضو شورای عالی بورس، عبور از شاخص ۳میلیون واحدی را از دستاوردهای دولت بداند، آن وقت ریزش شاخص کل بازار را به عدمکفایت تعبیر میکنند، در حالی که این تعبیر میتواند درست نباشد. شاخص ۳میلیون واحدی با محدود شدن دامنه نوسان ۳درصد و تزریق اندکی پول بهراحتی حاصل میشود، این درحالی است که اثر افزایش شاخص کل باید بر روی پرتفوی بنیادی سهامداران نیز دیده شود. محدود شدن دامنه نوسان کمک میکند تا بهراحتی بتوان شاخص را کنترل کرد؛ این در حالی است که ضررهای این کار از منفعت آن بیشتر است.
کاهش نقدشوندگی بازار بهواسطه به وجود آمدن صفهای خرید یا فروش و همچنین اثر روانی آن بر روی رفتار سرمایهگذاران یکی از پیامدهای طولانی شدن محدودیت دامنه نوسان ۳درصدی است. بنابراین همانطور که مسوولان سازمان بورس در موقع ریزش بازار اینگونه موضع میگیرند که ما مسوول کنترل شاخص نیستیم، افزایش مصنوعی شاخص کل نیز دستاورد به حساب نمیآید. البته مسوولان جدید نسبت به سالهای گذشته تصمیمات بهتری در حوزه بورس اتخاذ کردهاند و همانطور که رئیس سازمان بورس بیان کرد، باید به سمت اصلاح شرکتها برویم و بتوانیم با حاکمیت شرکتی درست شاهد نمود آن در بازار سرمایه باشیم. اکنون با کمشدن ریسکهای سیستماتیک منازعات منطقهای فرصت مناسبی مهیا شده است تا شاهد یک بورس قوی باشیم.
گرفتن تصمیمات کلان اقتصادی در جهت تقویت بازار سهام و نداشتن دخالت مستقیم در فرآیند عرضه و تقاضا در بازار میتواند رفتهرفته اعتماد عمومی به بورس را افزایش دهد؛ اعتمادی که ممکن است با گرفتن یک تصمیم اشتباه یا نگرفتن تصمیم بهموقع خدشهدار شود. از اینرو رجوع به پژوهشهای مربوط به علم مالی-رفتاری در خصوص برخی تصمیمگیریها حتی در زمینه ریزساختارهای بازار سهام از اهمیت ویژهای برخوردار است.
* کارشناس بازار سرمایه