بحران آب در نقطه جوش

فرارو چهارشنبه 17 بهمن 1403 - 08:22
دریای خزر بزرگ‌ترین دریاچه (از نظر حجم آب و مساحت) روی زمین است، از این رو بیشتر به آن دریا گفته می‌شود. آب و هوای دریای خزر از سامانه‌های جوی متاثر می‌شود که بسیار دورتر از دریا تشکیل می‌شوند. همچنین خود دریا و سرزمین‌های اطراف آن در ویژگی‌های آب و هوایی منطقه موثر هستند. به‌طور نمونه پدیده اثر دریاچه (وجود محیط آبی بزرگ و رشته کوه مرتفع البرز) در این عرض جغرافیایی سبب بارش زیاد در جنوب خزر و سرسبزی آن می‌شود.

دریای خزر دریای بسته‌ای است و بین ایران، روسیه، آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان مشترک است که در غرب آسیا به وسعت ۳۷۱ هزار کیلومترمربع واقع شده و بزرگ‌ترین دریای بسته جهان به طول ۱۲۰۰ کیلومتر با عرض ۳۰۰ کیلومتر و حداکثر عمق ۱۰۲۳ متر است. بزرگ‌ترین دریاچه یا دریای کامل جهان توصیف می‌شود، خزر از طریق رودخانه ولگا و کانال ولگا-دون به آب‌های آزاد متصل می‌شود. 

1- مقدمه

به گزارش اعتماد،دریای خزر، از بزرگ‌ترین و غنی‌ترین فضا‌های آبی بسته جهان است و با دارا بودن موقعیت جغرافیایی خاص خود، از نظر تاثیرات آب و هوایی، حمل و نقل دریایی، توسعه و برنامه‌ریزی صنعت توریسم، صنایع وابسته به شیلات و کشاورزی و دارا بودن منابع مهم نفتی برای پنج کشور ساحلی‌اش دارای اهمیت بسزایی است. دریای خزر دارای حدود ۴۰۰ گونه آبزی است که وجود ماهیان خاویاری ارزش آن را چندین برابر کرده است، همچنین خزر بعد از خلیج‌فارس و سیبری دارای سومین مقام از نظر دارا بودن ذخایر نفت و گاز در ساحل و زیر بستر است، از این رو این حوضه آبی از لحاظ اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی دارای ارزش زیادی است که کشور‌های اطراف آن با علم به این مواهب باید در حفاظت از آن تلاش کنند.

تغییر تراز آب دریای خزر یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های آن است. تغییر تراز آب دلیل نبود تعادل بین آب ورودی به دریا و آب خروجی از دریاست. آب ورودی به دریا عمدتا از رودخانه‌ها، بارش روی دریا و آب زیرزمینی تامین می‌شود. حدود ۱۳۰ رودخانه به دریای خزر می‌ریزد که از بین آنها ولگا، اورال، ترک، سولاک، سفیدرود، کورا و سمور در زمره رودخانه‌های بزرگ محسوب می‌شوند.

 ولگا به تنهایی حدود ۸۵ درصد آب‌دهی رودخانه‌ای را تامین و هر سال به‌طور میانگین ۲۴۱ کیلومتر مکعب آب را وارد دریای خزر می‌کند. بدون شک دریای خزر نقش بسیار مهمی در منطقه و اقلیم خشک ایران بازی می‌کند و بستر بسیار مهمی برای انتقال انرژی است. سالانه ۶۰۰ هزار تن آبزی از آب‌های خزر صید می‌شود که این عدد قابل توجه در گردش مالی و اقتصاد منطقه نقش مهمی ایفا می‌کند. کرانه خزر در سه استان گلستان، مازندران وگیلان به دلیل مواهب طبیعی منحصر‌به‌فرد، مناسب برای کشاورزی و گردشگری همواره طی سال‌های متمادی کانون جمعیتی و سکونتی شده است و این روند ادامه دارد.

 پراکنش مکانی فعالیت‌های کشاورزی به ویژه در مورد محدوده‌های کشت آبی در حاشیه جنوبی دریای خزر قرار دارد، از سوی دیگر بیشترین اراضی جنگلی کشور که در برگیرنده جنگل‌های تجاری و حفاظتی است، در دامنه‌های شمال البرز و کناره‌های دریای خزر واقع شده است. در نوار ساحلی جنوبی دریای خزر بخش گردشگری کارکرد پایه‌ای اقتصاد را تشکیل داده و بخش ماهیگیری، شیلات و فعالیت‌های بندری کارکرد‌های اقتصادی غالب بعدی محسوب می‌شود.

۲- مشکل عقب‌نشینی آب دریا

در سال‌های اخیر گزارش‌های متعددی در خصوص کاهش سطح آب دریای خزر منتشر شده است. بر اساس یک تخمین، سطح آب دریای خزر می‌تواند تا پایان قرن بیست و یکم بین ۹ تا ۱۸ متر (۳۰ تا ۶۰ فوت) کاهش یابد، در نتیجه حدود یک‌چهارم مساحت خود را از دست داده و حدود ۹۳۰۰۰ کیلومتر مربع (۳۶۰۰۰ مایل مربع) خشکی (منطقه‌ای تقریبا به اندازه کشور پرتغال) ایجاد می‌کند. تراز آب دریای خزر طی اندازه‌گیری‌های دستگاهی حدود ۳ متر نوسان داشت. برای ۳ متر تغییر تراز آب (از ۲۶- به ۲۹-) حدود ۱۳۵۰ کیلومتر مکعب آب از دریا خارج شده است که آب ورودی (عمدتا از ولگا، رودخانه‌های دیگر و بارش روی دریا) نتوانست آن را جبران کند. در بین دو کاهش تراز آب دریای خزر، در دهه‌های ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ تراز آب دریای خزر افزایش یافت که در این دوره حدود ۱۰۰۰ کیلومتر مکعب آب اضافی نسبت به تبخیر وارد دریای خزر شد. این دریا به دلیل تبخیر و کاهش میزان آب رودخانه‌ای که به آن می‌ریزد، از کوچک شدن مداوم مساحت خود رنج می‌برد که بزرگ‌ترین آن رودخانه ولگاست. در کمتر از نیم قرن، مساحت آن از ۴۲۴۳۰۰ به ۳۷۱۰۰۰ کیلومتر مربع کاهش یافته است، تا اینکه مساحت آن اکنون در ۳۶۰ هزار کیلومتر مربع تثبیت شده، ضمن اینکه عمق متوسط آن به ۱۸۴ متر و عمیق‌ترین نقطه آن به ۹۸۰ متر می‌رسد.

به خاطر کاهش بارندگی در چند سال اخیر تعدادی از رودخانه‌ها حتی در استان‌های شمالی رو به خشکی رفته‌اند، مثلا از ابتدای اردیبهشت بزرگ‌ترین رودخانه‌ها از جمله تجن و تالار و همچنین سیاهرود و هراز و درواقع رودخانه‌های بزرگ و وحشی تقریبا خشک شده‌اند، در سمت استان گیلان هم سفیدرود اوضاع خوبی ندارد در گلستان هم اوضاع نابسامان است، یعنی حوضه آبریز خزر از سمت ایران تقریبا خشک شده است. با توجه به اهمیت تامین آب بخش کشاورزی و آب شرب باید یک ذخیره آبی برای زمان بارش کم وجود داشته باشد، علاوه بر اینها در برخی نقاط استان‌های شمالی هم فرونشست زمین رخ داده است به همین خاطر نمی‌توان از آب زیرزمینی نیز که سطح آن هم بسیار رو به افت است؛ برداشت بی‌رویه داشت، همه اینها مزید بر علت شد که آب کمتری به سمت دریاچه روانه شود. در این شرایط کشاورزان آب بند‌هایی احداث کرده‌اند که بتواند آب را برای کشاورزی پمپاژ کنند، همه این عوامل منجر به این شده که خزر به‌طور جدی دچار عقب‌نشینی شده، در سمت روسیه هم روی رودخانه ولگا سدسازی‌هایی شده است، بنابراین قبل از موضوع تعیین حدود مرزی و سهم هر کشور از دریاچه موضوع مهم‌تر کم شدن سطح آب دریاچه است که باید به آن پرداخته شود. آب خزر طی حدود ۲۰سال گذشته بین ۱۸۰ تا۲۵۰ متر عقب‌نشینی کرده و این روند در ۵ سال اخیر سرعت بیشتری دارد.

 کاهش ۷۵ سانتی‌متری تراز آب طی ۱۰سال گذشته در این بنادر ثبت شده که نشان می‌دهد سطح آب دریا پایین‌تر می‌رود. روند کاهش تراز آب دریای خزر باعث نگرانی شده است. بنا بر داده‌های ماهواره‌ای شرکت ملی فناوری فضایی قزاقستان، خط ساحلی دریای خزر در این کشور عقب رفته، بستر دریا در قسمت شمالی حوضه آبی نمایان و در مجموع عمق خزر کمتر شده است.

شرکت ملی فناوری فضایی قزاقستان بر اساس داده‌های تصاویر ماهواره‌ای که طی ۱۵ سال جمع‌آوری کرده است، رصد وضعیت دریای خزر را انجام داد. بنا بر داده‌های آرشیو تصاویر ماهواره‌ای، خط ساحلی دریای خزر در قزاقستان عقب رفته، بستر دریا در قسمت شمالی حوضه آبی قزاقستان نمایان و در مجموع عمق دریای خزر کمتر شده است. داده‌های مربوط به سنجش زمین از دور حاکی از آن است که طی ۱۵ سال گذشته، سطح آب بخش قزاقستان دریای خزر به میزان ۱/۷ درصد کاهش یافته است. متخصصان همچنین چگونگی تغییرات در بخش قزاقی دریا طی دوره ۲۰۲۳-۲۰۰۸ را مورد تحقیق قرار داده و نتایج را اعلام کرده‌اند. مناطق وسیعی از کم عمق شدن دریا در بخش قزاقستانی در نزدیکی شهر آتیرائو (دلتای رودخانه ژاییک) مشاهده می‌شود.

مساحت سطح آب بخش قزاقی خزر از ۱۱۳ هزار کیلومتر مربع در سال ۲۰۰۸ به ۱۰۵ هزار کیلومتر مربع در سال ۲۰۲۳ رسیده است. تجزیه و تحلیل تصاویر ماهواره‌ای مربوط به مراحل مختلف ۱۵ ساله نشان می‌دهد که سطح آب در بخش قزاقی دریا کاهش یافته است.

تراز آب دریا از حدود منفی ۱۶/۲۹ متر که در سال ۱۹۹۵ بوده به منفی ۸۵/۲۶ رسید و امروز منفی ۲۰/۲۹ متر است. طبق اعلام وزارت اکولوژی و منابع طبیعی قزاقستان، سطح دریا از سال ۲۰۰۵ در حال کاهش بوده و به مرز بحران اکوسیستم و اقتصاد دریایی نزدیک شده است.

۳- دلایل عقب‌نشینی دریای خزر

عوامل اقلیمی و اثر آن بر میزان ورودی رودخانه‌ها و نیز افزایش تبخیر و در دوره‌هایی نیز دخل و تصرف‌های انسانی و مدیریت منابع آب رودخانه‌های مهم به ویژه رودخانه ولگا و احداث سدهای متعدد روی این رودخانه موجب تغییرات شدید تراز آب خزر شده است. عواملی که منجر به رسیدن آب کمتری از رودخانه ولگا به دریای خزر شده است را می‌توان به دو عامل مختلف تفسیم‌بندی کرد، یکی کاهش میزان بارندگی و برداشت بی‌رویه آب از رودخانه برای مصارف کشاورزی. همچنین تبخیر و افزایش دما با سهمی ۱۸درصدی دومین عامل کاهش تراز خزر اعلام شده است. میانگین دمای سطح آب خزر نسبت به میانگین بلندمدت، یک درجه افزایش یافته است. مطالعات ما نشان می‌دهد که این یک درجه افزایش دما معادل تبخیر شدن سالانه ۱۰ سانتی‌متر از تراز آب دریای خزر می‌تواند باشد.

به دلیل گرمای هوا در سیبری زمین‌هایی که یخبندان بوده و قابل کشاورزی نبوده از فضای سرد خارج و تبدیل به اراضی قابل کشاورزی شده است. مهم‌تر از آن گرم شدن اقلیم در عرض‌های شمالی و روسیه است که امکان کاشت را افزایش داده و آب بیشتری مورد نیاز است.

به همین دلیل روسیه شروع به سدسازی متعدد بیش از ۵۰ سد در ورودی ولگا کرده است که بتواند آب آن را برای کشاورزی انتقال بدهد، به همین خاطر کاهش آب خزر بعد از سدسازی‌ها بسیار ملموس شده است. با توجه به برنامه‌هایی که روسیه برای توسعه کشاورزی دارد و همچنین تحریم‌های اخیر مطمئنا این عمل تشدید می‌شود و ورودی آب ولگا بیشتر کاهش پیدا می‌کند. دولت شوروی سابق برای توسعه فعالیت‌های کشاورزی و کشتیرانی تمام رودخانه‌های خود را تا سال ۱۹۷۰ میلادی با تغییرات هیدرولیکی مدیریت کرده است. ساخت طرح مخازن آبی بزرگ ولگا – کاما و مسیر انحرافی آبراهه‌های ترانزیتی دریایی ولگا - دن و ولگا - بالتیک سهم زیادی در برداشت و عدم تعادل حجم آب ورودی به دریای خزر داشته است.

در همین حال رودخانه‌های ورودی کشور‌های آذربایجان، قرقیزستان و ترکمنستان نیز کاهش پیدا کرده است. روی همه رودخانه‌های بزرگ ورودی به دریای خزر سد ساخته شده است. حجم مفید همه سد‌ها اکنون برابر با ۱۰۰ کیلومتر مکعب است. از این مقدار ۸۰ کیلومتر مکعب مربوط به ولگاست. از طریق سد‌ها آب برای کشاورزی، شرب و صنعت استفاده می‌شود. مصرف کل آب در حوضه آبریز خزر حدود ۴۳ کیلومتر مکعب در سال است. علاوه بر این، جنگ اوکراین و تحریم‌های غرب علیه روسیه منجر به کاهش شدید واردات محصولات کشاورزی از اروپا و امریکا شده و این امر بهره‌برداری از منابع آبی ولگا را برای توسعه کشاورزی به ویژه کشت گندم در مناطق اطراف رودخانه افزایش داده است. بخش کشاورزی این کشور طی ۶ سال از۲۰۱۴ تا۲۰۲۰ میلادی ۲۰ برابر شده و ۱۶درصد اشتغال و ۶ درصد تولید ناخالص ملی را به خود اختصاص داده است. روسیه ۲۳ میلیون هکتار زمین کشاورزی مرغوب دارد که عمدتا در جنوب این کشور قرار دارد و از رود ولگا سیراب می‌شوند. مساحت۱۱ و نیم میلیون هکتاری زمین‌ها برای تولید غله استفاده می‌شود و از سال ۲۰۱۶ روسیه بیشترین مقدار غله جهان را تولید می‌کند.

همچنین ۱۱ شهر بزرگ روسیه و صنایع مختلف از جمله فولاد نیز از آب ولگا برای تامین نیاز خود بهره می‌برند. افزایش سطوح زیر کشت به دلیل جنگ اوکراین نیز همچنان ادامه دارد که می‌توان به برداشت هر چه بیشتر از منابع آب در روسیه منجر شود. خشکی رود کورا در آذربایجان و نزدیکی مرز‌های ایران نیز به دلیل سیاست مشابه روسیه توسط این کشور است. بخش خصوصی که روزی شرکت کشت و صنعت مغان را در دشت مغان ایران تاسیس کرده بود شرکت مشابهی را در دشت مغان جمهوری آذربایجان تاسیس کرده که از آب رود کورا سیراب می‌شود.

 قزاقستان نیز با سرمایه‌گذاری شرکت‌های امریکایی از آب رود اورال برای کشاورزی سود می‌برد. کشور عربستان نیز به فکر تولید غله در ترکمنستان افتاده است و فاز‌هایی از این برنامه با تکیه به آب خزر اجرا می‌شود. اما کشورمان در جنوب خزر طی ۱۰سال گذشته دچار بحران خشکسالی شده و آب‌دهی رودخانه‌ها در فصل بهار و تابستان بیشتر برای کشاورزی مصرف می‌شوند.

۴- خسارت‌های ناشی از کاهش سطح آب

کاهش سطح آب اکوسیستم و محیط زیست دریای خزر به ویژه در نواحی ساحلی را با چالش‌ها و تهدید‌هایی مواجه می‌کند. اگر قسمت شمالی خزر که آب‌های کم‌عمق آن دارای جانوران غنی است خشک شود، پیامد‌های اکولوژیکی بزرگی خواهد داشت. همچنین می‌تواند مناطق حفاظت شده و تالاب‌هایی مانند دلتای ولگا در روسیه، خلیج گرگان (بزرگ‌ترین خلیج دریای خزر)، تالاب انزلی و تالاب میانکاله در سواحل جنوب شرقی در ایران را تهدید کند.

عقب‌نشینی دریا، بندر‌های منطقه آزاد انزلی، نوشهر، فریدونکنار و امیرآباد را به عنوان گلوگاه‌های اقتصادی کشور به شدت تهدید می‌کند. هر چند این لایروبی‌ها نیز موقتی است و زیرساخت‌های بندری ایجاد شده با ادامه روند کنونی دیگر قابل استفاده نخواهند بود و هزینه‌های بیشتری باید برای دوباره‌سازی آنها پرداخت شود. البته این پدیده مختص سواحل ایران نیست و تمام ۵ کشور ساحلی با آن درگیر شده‌اند، همچنین این معضل دسترسی آسان به بازار مصرف کشور‌های مشترک‌المنافع (۱) (CIS) با جمعیت بالغ بر ۳۰۰ میلیون که پتانسیل فوق‌العاده‌ای در توسعه اقتصادی و جهش تجاری کشور دارد را با خطر جدی مواجه کرده است. کاهش سطح تراز آب دریا، خشک شدن شمال شرق خزر را که محل میدان نفتی کاشاگان قزاقستان در معرض شور شدن و غرقاب شدن چاه‌های نفتی قرار داده است. عقب‌نشینی ۲ کیلومتری در مصب رود کورا و ۵ کیلومتری در سواحل قزاقستان از نتایج این پدیده هستند. مسوولان بندر باکو آذربایجان پر رفت‌وآمدترین بندر خزر و محل اتصال راهگذر شرق به غرب نیز هم‌اکنون اعلام خطر کرده‌اند.

 عقب‌نشینی ساحل حتی زیرساخت‌های دریایی بندر ترکمن‌باشی در کشور ترکمنستان را که یکی از بنادر بزرگ آسیای مرکزی محسوب می‌شود و فعالیتش برای تجارت بین اروپا و آسیا حیاتی است، تهدید می‌کند. خشک شدن تالاب‌های گمیشان، انزلی، خلیج‌گرگان و میانکاله یک زنگ خطر است. زنگ خطری که بسیاری از موجودات و ماهی‌های دریایی هم در خطر قرار داده است. همچنین مصرف زیاد آب رودخانه‌ای در سواحل غربی و جنوبی دریای خزر سبب تخریب زیستگاه‌های رودخانه‌ای و مانع از تکثیر طبیعی بسیاری از ماهیان شده است. پسروی دریای خزر و عدم تبادل آب دریا با تالاب میانکاله جمعیت پرندگان سرشماری شده در سال ۱۴۰۲ را نسبت به ۱۴۰۱ حدود ۳۳ درصد کاهش داده است. پسروی دریای خزر تاثیرات منفی و متفاوتی را برای فعالیت‌های شیلاتی از جمله طرح‌های پرورش ماهیان خاویاری در اراضی ساحلی (با استفاده از آب دریا)، تردد شناور‌های کیلکاگیر و همچنین مهاجرت ماهیان رودکوچ دریایی به مناطق بالادست رودخانه‌ها را به همراه خواهد داشت و مصب رودخانه‌ها را که محل تلاقی دریا با رودخانه‌هاست و محل اصلی مهاجرت و تخم‌ریزی آبزیان بوده دچار افت کاهش سطح آب کرده است. با ادامه روند پسروی آب خزر به‌طور قطع بر ساختار اقتصادی و اجتماعی و گردشگری سواحل دریا تاثیر منفی بر جا می‌گذارد.

همچنین خشک شدن تالاب‌ها و پیشروی سواحل می‌تواند منجر به تولید گرد و غبار شود و آب و هوای کشور‌های ساحلی را تحت تاثیر قرار بدهد. مشکل بزرگی که شاید از دید بسیاری از کارشناسان مخفی مانده است، افزایش مساحت ساحل شنی و به‌تبع آن ایجاد توفان‌های گرد و غبار که می‌تواند شرایط آب و هوای شمال کشور را که تاکنون از گرد و غبار‌های غالب در کشور مصون مانده است به شدت تحت تاثیر قرار داده و کیفیت زندگی را کاهش و تبعات زیانبار فراوانی را ایجاد کند.

۵- راهکار مقابله با کاهش تراز آب دریای خزر

رودخانه ولگا تامین‌کننده ۸۵ درصد آب دریای خزر است. در نتیجه با روسیه باید تعامل و هماهنگی بیشتری داشته باشیم. قزاقستان و آذربایجان هم رودخانه‌هایی دارند که به خزر می‌ریزد و باید با همه تعامل کنیم. به هر حال مساله کاهش سطح دریای خزر موضوع بسیار مهم و حساسی است، اما ما می‌توانیم خودمان را با این پدیده سازگار کنیم و در سواحل خزر دخل و تصرف نداشته باشیم. برخی می‌خواهند از این فرصت استفاده کرده و ساحل را تصرف کنند و برای منافع شخصی دست به ساخت و ساز بزنند که این امر تبعات بسیار دارد. او به دهه۵۰ اشاره می‌کند که عقب‌نشینی دریای خزر صورت گرفت و به محض عقب‌نشینی، سرمایه‌گذاران تپه‌های ماسه‌ای را صاف و شروع به شهرک‌سازی کردند. شهرک‌های خزرشهر و آمودریا و خیلی شهرک‌های دیگر در همین زمان ساخته شدند، ولی وقتی دوباره آب دریا بالا آمد، این شهرک‌ها به شدت آسیب دیدند. ما نباید دوباره این اشتباه را تکرار و خط ساحلی را اشغال کنیم.

فرآیند گرمایش جهانی همچنان رو به افزایش است و به تبع آن کاهش بارندگی و افزایش میانگین دمای کره زمین منجر به افزایش تبخیر از سطح دریا خواهد شد. افزایش فعالیت‌های اقتصادی در کشور روسیه در بخش صنعت و نیز افزایش سطح زیر کشت آبی نیاز به آب را افزایش می‌دهد با این شرایط نمی‌توان به رهاسازی رودخانه ولگا که بیش از ۸۵ درصد از نیاز آبی دریای خزر را تامین می‌کند، امیدوار بود با این شرایط روند کاهش آب دریا به سرعت ادامه دارد و خسارت‌های اشاره شده در حال وخیم‌تر شدن هستند. با بررسی تمامی جوانب نمی‌توان به بهبود شرایط با کمک تعامل بین کشور‌های حاشیه دریای خزر در قالب کنوانسیون‌ها و قرارداد‌ها امیدوار بود پس نهایتا یک راه برای حل مشکل باقی می‌ماند و آن انتقال آب است. با توجه به عدم وجود منابع آب قابل اتکا در کشور‌های ذی‌نفع انتقال آب از آب‌های آزاد می‌تواند مشکل را مرتفع کند. در حال حاضر دریای خزر از طریق کانال ولگا-دن به دریای سیاه ارتباط دارد ولی این مسیر کشتیرانی نه تنها باعث ورود آب از دریای سیاه به دریای خزر نمی‌شود، بلکه باعث کاهش آب رودخانه ولگا نیز شده است.

با بررسی‌های انجام شده انتقال آب از طریق خط لوله یا حفر کانال به عنوان تنها راهکار حل این معضل پیشنهاد می‌شود، هزینه خط لوله به مراتب کمتر از حفر کانال است ولی کانال می‌تواند به صورت چند منظوره مورد استفاده قرار بگیرد. برای احداث کانال بین دریای خزر و دریای سیاه نیاز به همکاری جدی در سطح روسای جمهور ۵ کشور حاشیه دریای خزر است که با اجرای آن جز رفع مشکل کاهش سطح تراز دریای خزر از مزایای ترانزیتی آن نیز بهره فراوانی حاصل می‌شود.

منبع خبر "فرارو" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.