به گزارش خبرآنلاین روزنامه هممیهن نوشت:کاش این مسئله بیشتر باز میشد چون آنچه دیدیم حتی شأن سینما و ژانر کمدی را هم از بین برده بود، چه برسد به اینکه خانواده بخواهد به دیدن آن برود. شوخی با انگشت اشاره و وسط، اشارههای جنسی و اینها، برای حفظ شأن خانواده است؟
از آنجایی که «کفایت مذاکرات» اسم کمدی را یدک میکشد، یک اکران خوب هم میگیرد و هیچ بعید نیست پرفروش هم بشود. مثل همهی این فیلمهای فلهای سه، چهار سال اخیر که پرفروش هم شدند و نام و نشانی از آنها در ذهن مخاطب نمانده و حتی در حد یک جوک هم از این کمدیها یادمان نمانده. این فرمول کمدی برادرزن یا شوهرخواهری که مایهی دردسر برای مردی میشود را زیاد دیدهایم. از متأخرترینهایش «ویلای ساحلی» کیانوش عیاری که آنهم فیلم فاجعهای بود. اینجا بحث رحم اجارهای مطرح است و آدم بیعار و بیکاری که از استانبول آمده و سربار شوهرخواهرش شده.
در این کمدیها، شوخی نوشته نمیشود، موقعیت کمیک هم خلق نمیشود. هر دوی اینها نیازمند فیلمنامهی دقیق است. مرحوم بیلی وایلدر کبیر میگفت، فیلمنامههای کمدیاش را جوری مینویسد که میداند بین هر دو شوخی چقدر فاصله بدهد که مردم بخندند.
ما که توقع نداریم کارگردان و فیلمنامهنویسمان وایلدر، براکت و اینها باشند ولی حداقل میشود آن شابلون را از روی فرمولهای لعنتی جوابدادهی این چندسال که نتیجهاش فیلمهای زشت و پایین آمدن سلیقهی مخاطب شده، برداشت و لااقل یک طرح جدید داد. ریسکی کرد برای خندهگرفتن از تماشاگر. با لگد زدن در شکم یکدیگر، کمدی اسلپ استیک نمیشود و با کلمات را نصفهونیمه و پسوپیش گفتن، شوخی کلامی نمیتوان کرد. بعد از دیدن «کفایت مذاکرات»، عجیب حس بیهودگی میکنم!
21301