آخرین پروژه فیلمسازی کارگردان نامدار سینمای ایران، ابراهیم حاتمیکیا، روز پنج شنبه در خانه رسانه، برج میلاد به نمایش درآمد. «موسی کلیم الله» که زیر تیتر «به وقت طلوع» دارد، خلاصهای از فصل اول سریالی به همین نام است که قرار است طی پنج فصل مخاطبان قاب شیشهای را مجذوب کند تا روایت یکی از پیامبران اولوالعزم را به تصویر بکشد. «به وقت طلوع» از پیش از تولد موسی و ترس فرعون از کسی که تاج و تخت فرمانروایی مطلق او را به زیر میکشد شروع شد و با به نیل انداختن موسی توسط مادرش، یوکابد، تمام شد.
ابراهیم حاتمیکیا که به کارگردان فیلم های دفاع مقدس مشهور است و البته آثار اجتماعی هم در کارنامهاش دارد این بار سراغ یک موضوع تاریخی-مذهبی رفته است و بعد از مرحوم فرجالله سلحشور، فیلمنامه او را در دست گرفت. اما طبق روال معمول سراغ تولید این گونه سینمایی نرفت. یعنی شهر و خانه و کاشانه آن روزگار را با بازسازی نکرد و شهرک سینمایی جدیدی به نام خود ثبت نکرد، بلکه تکنولوژی را به کار گرفت و بازیگران را جلوی پرده سبز و بدون صحنه به شیوه روزگاران تولد سینما به بازی گرفت و چه بازیهایی هم گرفت.
طراحی دیجیتالی صحنههای معظم روزگار مصر و کاخ فرعون و اهرام ثلاثه همگی با جدیدترین تکنولوژی روز دنیا که در خاور میانه منحصر به فرد است، ساخته شد. تصور این بود که شاید این شیوه به شیوه بسیاری از کارهای دم دستی حاصل هوش مصنوعی تو ذوق بزند و تلاش گروه را هدر دهد، ولی خوشبختانه تکنولوژی به ابزاری در خدمت اندیشه، موضوع فیلمنامه و هنر کارگردان و عوامل سازنده فیلم قرار گرفت و همین باعث شد که تماشای فیلمی نزدیک به دو ساعت و نیم نه تنها خستهکننده نباشد، بلکه لذت بخش هم باشد و یک بار دیگر دست مریزاد به ابراهیم حاتمیکیا و عوامل سازنده بگوییم.
طراحی چهرهها اینقدر خوش به چهرهها نشسته بود که یک بار دیگر توانایی شهرام خلج را به رخ کشید و یک بار دیگر نشان داد که کارگردان چقدر ارزش افزوده برای عوامل سازنده دارد. شهرام خلج موسی کلیم الله همان شهرام خلج «صیاد» نبود که فراموش کرده بود چهره دو بازیگر که درگیر جنگند باید به یک اندازه خاک و خلی باشد.
مریلا زارعی که یک بار دیگر نقش مادر را ایفا کرد و مثل گذشته در نقش مادری که فرزند از دست می دهد و نگران جان عزیزش است را باورپذیر و دوست داشتنی به ثبت رساند تا بتوانیم او را یکی از «مادرهای سینمای ایران» خطاب کنیم که همیشه در این نقش خوش می درخشد.
فرهاد آئیش، قویتر از همیشه روح بازیگری تئاتر را بر پرده سینما جاری میکند و نفس به نفس تماشاگرش میدهد و تحسین او را برمیانگیزد. همچنین علیرضا کمای در نقش عمران، پدر موسی و بهاره کیان افشار و بهنام تشکر در نقش آسیه و فرعون هم توجهات را جلب میکنند و این آخری نشان میدهد بازی جدی گرفتن از یک بازیگر همیشه کمدی، مهارت کارگردان است.
موسیقی کارن همایونفر در همه صحنه ها توانسته بار دراماتیک را به خوبی منتقل کند و همراه بازی و فیلمنامه است.
ابراهیم حاتمی کیا در ابتدای نشست مطبوعاتی گفت: این فیلم ساخته نمی شد اگر سیدمحمود رضوی در کنارم نبود، این فیلم ساخته نمیشد اگر...» و کلی اسم را ذکر کرد برای اینکه نشان دهد یک پروژه به این معظمی همکاری همه جانبه هنرمندان و مسوولان مربوطه را میطلبد و نشان دهد اگر ارادهای بر خلق یک اثر یا یک رویداد یا ... باشد فقط کافی است عزم ها جزم شود و آستینها به معنی واقعی کلمه بالا زده شود. آرزو میکنیم در همه پروژههای خرد و کلان فرهنگی، سیاسی و اقتصادی این عزم همه جانبه وجود داشته باشد. ایران ما، سینمای ایران ما شایستگیها و قابلتها و بضاعتهایی دارد که اگر عزمها جزم شوند، محقق میشوند.