دورهمی دختران محله برای ساخت کوکتل مولوتف در حیاط خانه | منافقین تهدیدم کردند

همشهری آنلاین شنبه 20 بهمن 1403 - 17:54
«کارمان شده بود جمع کردن شیشه‌های نوشابه، آبغوره و هر بطری دیگری که به درد درست کردن کوکتل مولوتف می‌خورد؛ اینها را از در و همسایه می‌گرفتیم. یک نفر از میان ما مسئول جمع‌آوری بطری بود. بخش اصلی ماجرا اما دورهمی در حیاط خانه‌مان بود؛ جایی که همراه برادرانم و بیشتر بچه‌محل‌ها دور هم جمع می‌شدیم.»

همشهری آنلاین - بهاره خسروی : ساره عظیمی، از اهالی قدیمی محله امامزاده حسن، با تعریف این خاطره از روزهای نوجوانی‌اش و حضور در تظاهرات‌ها و فعالیت‌های انقلابی‌اش در سال ۱۳۵۷ می‌گوید: «۱۳ یا ۱۴ ساله بودم که آتش مبارزات انقلابی در کشور گسترش پیدا کرد. معلمی داشتیم اهل دین و دیانت که همیشه باحجاب در مدرسه و سر کلاس حاضر می‌شد. از همان سال‌ها از معلمم الگو گرفتم و حجابم را رعایت می‌کردم. حتی در کوچه زمان بازی با بچه‌ها هم حجاب داشتم.»

خواندنی‌های بیشتر را اینجا دنبال کنید

او می‌افزاید: «به مرور که بزرگ‌تر شدم با فضای انقلاب و جریاناتش آشنا شدم و دوره‌های کار با اسلحه را در کانون میثم واقع در در دوراهی قپان یاد گرفتم. بعد از کانون هم مرکز دوم جمع شدن ما در مسجد محل بود که بعدها خودم مسئولش شدم. آن زمان بسیاری از خانواده‌ها از اینکه دخترشان در راهپیمایی‌ها و تظاهرات‌ها شرکت کند، می‌ترسیدند اما من سعی می‌کردم تا با آنها صحبت کنم و به آنها اطمینان خاطرم بدهم که برای مبارزه باید از هر راهی وارد شد و حضور در تظاهرات همیشه خطرآفرین نیست.»

این بانوی فعال خاطره‌ای جالبی از روزهای مبارزاتش تعریف می‌کند: «یک روز همه بچه‌محل‌ها را جمع کردیم برای تظاهرات و کلی کوکتل مولوتف آماده کرده بودیم و در کوچه‌ها پخش شدیم. در همین گیرودار بود که گلوله‌ای از کنار سرم رد شد و پوست سرم را برد. بردارم گفت سریع برگردید به خانه. چون تیراندازی زیاد شده بود ترسیدیم به کسی آسیب برسد.»

بانو عظیمی از ماجرای نفوذش در جلسات منافقین و لو دادن آنها به انقلابیون هم یاد می‌کند: «در کوچه‌مان دو نفر از گروهک مجاهدین زندگی می کردند و من با فعالیت‌های آنها آشنا شدم و در جلسات انقلابیون همه ماجرا را تعریف کردم و حتی یکی دو نفری در همان سال‌های اول انقلاب که قصد خرابکاری داشتند، معرفی کردم. به همین دلیل به واسطه یکی از آشنایان به مادرم پیام داده بودند من را با چاقو می‌زنند. مادرم خیلی ‌ترسید و به همین دلیل رفت و آمدم را توی محل کم کردم.»

منبع خبر "همشهری آنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.