یکی از اصلیترین دلایل مخالفت با تعطیلی بورس، از دست رفتن فرصتهای سرمایهگذاری و رشد اقتصادی است. بورس بهعنوان بستر اصلی و کارآمد برای تخصیص منابع مالی در یک اقتصاد آزاد عمل میکند و عدمفعالیت آن موجب قطع ارتباط میان سرمایهگذاران و بنگاههای اقتصادی میشود.
در واقع، بورس نهتنها یک مکان برای خرید و فروش سهام است، بلکه محلی است که میتواند به تحلیلگران و سرمایهگذاران کمک کند تا از وضعیت مالی و اقتصادی شرکتها و صنایع مختلف آگاه شوند. تعطیلی آن باعث اختلال در این فرآیند شفافیت اطلاعاتی و تصمیمگیری اقتصادی میشود. بدون بورس، یافتن اطلاعات معتبر و دقیق در مورد عملکرد شرکتها دشوار خواهدشد و این امر خود میتواند به بیاعتمادی گسترده میان سرمایهگذاران و کاهش تمایل به سرمایهگذاری منجر شود. از سوی دیگر، یکی دیگر از تبعات تعطیلی بورس، اختلال در فرآیند تامین مالی شرکتها و بنگاههای اقتصادی است.
شرکتها از طریق بازار سرمایه میتوانند منابع مالی لازم برای توسعه فعالیتهای خود را جذب کنند و به اینترتیب زمینههای رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال فراهم میشود. در غیاب بورس، این فرآیند بهشدت مختل میشود و شرکتها ناچار خواهند شد به روشهای دیگری برای تامین مالی اقدام کنند که این امر نهتنها هزینهها را افزایش میدهد، بلکه ممکن است موجب کاهش توان رقابتی آنها در بازارهای داخلی و خارجی شود. در نهایت، باید توجه کرد که بورس بهعنوان یک شاخصکلیدی از وضعیت عمومی اقتصاد کشور عمل میکند.
تعطیلی آن بهمعنای قطع یکی از مهمترین ابزارهای ارزیابی و پیشبینی وضعیت اقتصادی کشور است و ممکن است موجب کاهش اعتماد عمومی و فرار سرمایهها به خارج از کشور شود. این امر میتواند روند توسعه اقتصادی را با چالشهای جدی روبهرو کند. لذا بهجای تصمیم به تعطیلی بورس، بهتر است تدابیری اتخاذ شود که موجب تقویت عملکرد آن و افزایش اعتماد عمومی به بازار سرمایه شود. از جمله این تدابیر میتوان به بهبود شفافیت، افزایش نظارت و کاهش ریسکهای موجود اشاره کرد تا این بازار بتواند در مسیر رشد و توسعه اقتصادی کشور بهدرستی ایفای نقش کند.
* کارشناس بازار سرمایه