از سویی دیگر، احتمال بزرگشدن کسریبودجه میتواند صنایع بورسی را در منگنهای قرار دهد تا نتوانند رشد سودآوری قابلانتظاری داشته باشند. با رشد قیمت دلار، برآوردها نشان میدهد باید شاهد رشد سودآوری بالایی در صورتهای مالی سالآینده بود، اما در صورتیکه برای جبران کسریها، دخالت دولت منجر به افزایش هزینه تولید صنایع شود، احتمالا موانعی برای بورس ایجاد خواهدشد، با اینحال با رشد قیمت دلار و بهتبع آن کاهش ارزشریال، بورس تهران نیز محکوم به رشد قیمت خواهد بود، اما بازدهی آن فراتر از بازدهی دلار نخواهدرفت.
از ابتدای سالبازدهی بیش از ۸۰درصدی طلای ۱۸عیار در کنار رشد قابلتوجه قیمت سکه حکایت از آن دارد که این دو دارایی موفق شدند بازدهی بهتر از دلار داشته باشند، اما چرا طلا، از دلار سبقت گرفتهاست؟ دلیل اصلی این موضوع به رکوردزنی قیمت طلای جهانی بازمیگردد. طلای جهانی که طی یک سالاخیر بیش از ۴۰درصد رشدکرده و طبیعتا این رشد در قیمت طلای داخلی نیز لحاظ میشود، منجر به بازدهی دلاری یا بازدهی فراتر از بازدهی دلار خواهدشد.
از سوی دیگر، حبابیشدن برخی از داراییها نظیر سکه نیز به بازدهی دلاری این قبیل از داراییها منجر میشود، بهطوریکه حباب سکه طی چند روز اخیر از زیر ۱۰درصد به حوالی ۲۰درصد افزایش یافتهاست. همچنین این حباب در اثر افزایش انتظارات تورمی و نااطمینانیهایی حاصل میشود که تقاضا را به شکلی مطمئنتر وارد معاملات سکه و طلا میکند.
در پاسخ به این سوال، باید دو بازه کوتاهمدت و بلندمدت را مدنظر قرارداد. در کوتاهمدت، هیجانات و ترسها بر تصمیمات معاملهگران غلبهکرده و با رشد قیمت ارز، سکه و طلا، حضور در بورس توجیه نخواهد داشت، ضمن آنکه افزایش انتظارات تورمی منجر به رشد نرخ بهره اوراق در کوتاهمدت خواهدشد که در نهایت بورس را در کوتاهمدت وارد یک روند رنج و خنثی خواهد کرد، اما شاخص بورس با نوساناتی که در روزهای اخیر از خود نشاندادهاست؛ کف ۲میلیون و ۷۵۰هزار واحد محکم شدهاست. چرا با رشد نرخ دلار نمیتوان انتظار داشت که بورس ریزش سهمگینی را تجربه کند. فقط در یک شرایط شاخص بورس میتواند به کانال ۲.۶میلیون واحد نیز کاهش یابد. اگر سطح درگیریها به مرحله جدیدی برسد که خطر تنشها را بیشتر کند، شاخص بورس میتواند دچار افت ارتفاع شود. در غیراینصورت، همزمانی رشد قیمت دلار و بالاماندن نرخ بهره منجر به آن خواهدشد که بازار تکان شدیدی نداشتهباشد، بهخصوص آنکه اختلاف نرخ دلار توافقی و آزاد به بالای ۳۰درصد رسیده و این موضوع اصلا به نفع بورس نیست، بهخصوص آنکه شرایط تورمی نمیتواند مانع از آن شود دلار در بازار آزاد به زیر ۸۰هزارتومان برسد. اما در بلندمدت، کاهش ارزشریالی طبیعتا منجر به تعدیل قیمت سهام خواهدشد. بهطور اسمی، رشد قیمت سهام موردانتظار خواهد بود و پس از تلطیف فضای تنشزای فعلی، میتوان به رشد بورس امیدوار بود.
رشد بورس قطعی است و شاخص بورس برای عبور از ۳میلیون واحد خیز خواهد برداشت، اما آیا در آن مقطع بازدهی سکه عقبنشینی خواهد کرد؟ آیا بورس میتواند از بازدهی دلار سبقت بگیرد؟ بررسیها نشان میدهد با این سطح از ریسکهای سیاسی و اقتصادی این امر بعید بهنظر میرسد، چراکه در ۱۰ماهه سالجاری درآمد شرکتها توانسته است به اندازه دلار رشد کند. ریسکهای انرژی و کمبود آن در کنار قیمت بالای برق و گاز برای برخی از صنایع، صرفه اقتصادی تولید را تحتتاثیر قراردادهاست. علاوهبر این، با بزرگشدن کسری دولت، دخالت در صنایع افزایش خواهد یافت. احتمالا برای عدمتکرار تجربه تلخ ۹۹، دولت به سراغ صنایع خواهد آمد تا با افزایش هزینه خوراک، بخشی از کسریها را جبران کند. با تداوم این موضوع، به مرور کاهش حاشیه سود صنایع را شاهد خواهیم بود، در نتیجه میتوان انتظار داشت سود صنایع به شکل دلاری کاهش یابد. بهعبارت بهتر، کاهش سود دلاری صنایع منجر به آن خواهدشد تا ارزش دلاری بازار نیز تغییر چندانی نکند، از اینرو نمیتوان برای بورس بازدهی دلاری متصور شد، اما در این میان، برخی از سهام بنیادی و پرپتانسیل بازار که گزارشهای خوبی را راهی کدال میکنند، در معرض بازدهی بالا خواهند بود.
از اینرو، کاهش قیمتهای جهانی و تاثیر بسزای آن در صنعت فولاد و پالایشی بهعنوان ۲صنعت بزرگ بازار در کنار حواشی نرخ خوراک صنایع پتروشیمی که هنوز تعیینتکلیف نشدهاست، بهعنوان ریسک اقتصادی داخلی شناسایی میشود. علاوهبر این، عدمرشد قیمت دلار توافقی مطابق با دلار بازار آزاد در نهایت منجر به آن خواهدشد که جلوی بازدهی دلاری بازار سهام گرفته شود.