با نگاهی به آنچه در بازار سهام درحال رخ دادن است، درمییابیم که پس از تحولات سیاسی جدید در آمریکا و ورود ترامپ به کاخ سفید، یعنی حدود ۲۰ روز قبل، سکه و طلا صدرنشین بازارها بودند و شاخصهای بورسی تقریبا از دور رقابت خارج شدند.
این در حالی است که اکثر تحلیلها حول این محور بود که بورس پس از روی کار آمدن ترامپ با مشکل حادی مواجه نخواهد شد. ترامپ از زمان کمپینهای انتخاباتیاش بحث مذاکره با ایران را مطرح میکرد و اغلب تحلیلها بر این استوار بود که ترامپ در گام نخست، دیپلماسی و گفتوگوی مسالمتآمیز را در قبال ایران در دستور کار قرار میدهد. بنابراین به نظر میرسید وضعیت سیاست خارجی کشور از سناریوهای بدبینانه و خصمانه از سوی آمریکا دور بماند.
اما در روزهای گذشته و پس از مخابره سیگنالهای ضدونقیض در خصوص گفتوگوهای احتمالی میان ایران و آمریکا، بازارهای ایران حتی با افزایش نرخهای شبانه مواجه شدند، بهطوریکه ردپای سناریوهای مبتنی بر اینکه «ایران یا حتی ترامپ خواهان مذاکره نیستند» را بهوضوح در بیشواکنشی بازارها مشاهده کردیم. آنچه مبرهن است اینکه بازارها چند روزی است که به پیشواز سناریوهای منفی رفتهاند. بورس نیز اگرچه روز گذشته تعطیل بود اما همانطور که انتظار میرفت پس از ورود به فاز اصلاحی، در این مسیر همچنان ماندگار شده است. البته پس از نزدیکی شاخص کل به مرز ۳میلیون واحد، عقبنشینی بازار سهام کاملا محتمل به نظر میرسید.
در روزهای قبل نیز متذکر شده بودیم که هیجانات متاثر از برخی تحولات سیاسی، احتمالا موجب تحکیم فضای ابهام در دادوستدهای بازار سهام شود. ازاینرو «پرش ارتفاع بازارهای موازی و پیشروی ریسکهای سیاسی» دست به دست هم دادند تا بورس را بهناچار وارد فاز جدیدی از ناکامی کنند. در نخستین روز از هفته جاری بورس تهران تعطیل بود و به دنبال این تعطیلی، افزایش قیمت در بازارهای موازی مجددا معاملهگران را غافلگیر کرد.
افزایش قیمت دلار آزاد، طلا و سکه در روزهای اخیر را میتوان یکی از نکات قابلتوجه و درعینحال تهدید جدی علیه بورس تلقی کرد. دلار آزاد تا حوالی ساعت ۷ شنبهشب، به کانال ۸۸هزار تومان رسید و هر گرم طلای ۱۸عیار نیز در بازار به ۶میلیون و ۲۵۰هزار تومان رسید. سکه امامی نیز در حوالی کانال ۷۳میلیون تومان مورد معامله قرار گرفت. نیمسکه در نزدیکی کانال ۴۰میلیونی خرید و فروش شد و ربع سکه نیز ۲۰میلیون و ۷۰۰هزار تومان قیمت خورد. در هفته گذشته نیز بهکرات مشاهده کردیم که چگونه رشد بهای دلار آزاد و طلا از ورود پول به بازار سهام ممانعت به عمل آورد.
در واقع و بر اساس اظهارات کارشناسی، فرار از بورس به مقصد بازارهای موازی بوده است. صندوقهای طلا نیز به دلیل تعطیلی بورس در روز گذشته معامله نشدند؛ در هفته قبل و در دو نوبت رکورد بیشترین میزان ورود پول حقیقی در مقیاس روزانه به صندوقهای طلا شکسته شد و اگر صندوقهای طلا در معاملات دیروز معامله میشدند، مطمئنا رکورد جدید دیگری در معاملات این صندوقها به ثبت میرسید. این صندوقها در ۱۴روز معاملاتی اخیر همواره با ورود پول حقیقی همراه بودهاند و در این مدت موفق به جذب پول از بازار سهام و سرمایههای راکد شدهاند.
از ابتدای سال تا پایان معاملات هفته گذشته، حدود ۱۸همت پول حقیقی از بازار سهام خارج شده و بیش از ۳۱همت پول حقیقی نیز وارد صندوقهای طلا شده است. مسیریابی ورود و خروج پول در بازارها نشان میدهد سرمایهگذاران حقیقی در سال جاری ترجیح دادهاند که برای در امان ماندن از گزند تورم و حفظ ارزش سرمایه، به جای بورس راهی بازارهای با ریسک کمتری همچون طلا و سکه شوند. با توجه به جهش قیمت در بازارهای موازی و وضعیت اصلاحی حاکم بر تالار شیشهای سهام، به نظر میرسد متغیر «افزایش قیمت در بازارهای موازی» موجب تشدید جریان خروج پول از بازار سهام شود و صاحبان دارایی برای عقب نماندن از قافله افزایش قیمت، راهی ابزارهای معاملاتی مبتنی بر طلا و بازار ارز خواهند شد. این در حالی است که در دیماه، برآیند اظهارات کارشناسی حاکی از آن بود که شاخص بورس راه سختی برای رسیدن به کانال ۳میلیونی در پیش ندارد.
بورس در هفتههای اخیر سه بار کانال ۲.۸میلیون واحد را از دست داده است. در نگاه نخست برخی کارشناسان بر این باورند در صورتی که هیجانات منفی با اخبار مختلف در یکی دو روز آینده کاهش یابد، بورس دوباره بتواند بازگشت تقاضا را به نظاره بنشیند. اما اگر مجددا ریسکهای سیاسی پیشروی کنند، این مهم هم در روزهای آینده میتواند موجب رونق بازارهای موازی و تعمیق رکود در تالار شیشهای شود.
اما واقعیت چیست؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت بورس با «دو واقعیت» دست به گریبان است. نخستین واقعیت آنکه بورس به لحاظ بنیادی توانایی آن را دارد که از کانال طلایی ۳میلیون واحد عبور کند و شاهد دور جدیدی از ورود پول حقیقی باشد، چراکه در صورت پیشروی ارزش معاملات خرد به سطوح بالا در کنار نسبت P/E کنونی، میتوان حتی سطوح بالای ۳میلیون واحدی را برای شاخصکل متصور بود. با وجود این، ارزش معاملات خرد پایینتر از ۸هزار میلیارد تومان است که همچنان برای اهالی بازار رقم پایینی به شمار میرود. البته با توجه به افزایش انتظارات تورمی، صندوقهای طلا بخش بزرگی از پولهای سرگردان بازار را جذب میکنند. اما واقعیت مهم دیگر وضعیت بازارهای رقیب است که نمیگذارد واقعیت اول خودنمایی کند.
بررسی رفتار شاخص بورس از منظر تکنیکال نشان میدهد نماگر مذکور تا هفته قبل بسیار کمنوسان ظاهر شده است. برخی از سناریوهای خوشبینانه در مورد وضعیت بورس بر این نکته تاکید میکنند که شاخص کل تا پایان سال کانال ۳میلیونواحدی را رد خواهد کرد (سناریویی کمطرفدار). سقف شاخص کل که آخرین بار در تاریخ ۱۹دی ماه به ثبت رسید، در محدوده ۲میلیون و ۹۵۱هزار واحد بوده است. کف این محدوده کمارتفاع شاخص کل ۲میلیون و ۷۳۵هزار واحد است که در تاریخ ۱۱دیماه و ۲بهمنماه نماگر اصلی تالار شیشهای با برخورد به محدوده دومیلیون و ۷۳۵هزار واحد مورد حمایت قرار گرفته است.
با وجود ثبت لگ نزولی سههفتهای در شاخص کل، همچنان روند بورس تهران صعودی است و هنوز سیگنالی مبنی بر شروع ریزش در شاخص کل صادر نشده است. در شرایط فعلی نماگر اصلی بورس تهران اگر بتواند از سطح ۲میلیون و ۹۵۱هزار واحدی عبور کند و بالای این سطح تثبیت شود، میتواند در گام بعد تا سطح ۳میلیون و ۸۳هزار واحد افزایش ارتفاع را تجربه کند. پس از این سطح، دماسنج اصلی بورس میتواند تا سطوح ۳میلیون و ۲۹۲هزار واحد و ۳میلیون و ۵۰۰هزار واحد افزایش یابد.
اما در طرف مقابل گروهی دیگر از تحلیلگران با توجه به دو متغیر مهم، یعنی «شیب تند قیمتها در بازارهای ارز و طلا» و «پیشروی ریسکهای سیاسی» سناریوی مذکور را عملی نمیپندارند. در این سناریو اگر شاخص کل نتواند مقاومت ۲۲دیماه را پشت سر بگذارد، اولین حمایت شاخص کل بورس سطح ۲میلیون و ۷۳۵هزار واحد است.
در صورتی که نماگر بازار سهام به زیر سطح مذکور نفوذ کند، سایکل کوتاهمدت بازار سهام نزولی خواهد شد. در این صورت در اولین گام نماگر اصلی تالار شیشهای میتواند تا سطح ۲میلیون و ۶۵۰هزار واحد عقبنشینی کند. در گام بعد نماگر اصلی بازار سرمایه میتواند تا سطح ۲میلیون و ۵۴۵هزار واحد، بهعنوان سقف تاریخی شکستهشده، اصلاح قیمتی را تجربه کند. با توجه به دور شدن ایران از فضای مذاکرات سیاسی و گفتوگوهای احتمالی با آمریکا، طرفداران این سناریو بیشتر هستند.
با رسیدن قیمت هر گرم طلای ۱۸عیار به ۶میلیون و ۲۰۰هزار تومان، بازدهی هر گرم طلای ۱۸عیار از ابتدای سال به ۹۱درصد رسید. در ۱۱ سال اخیر همواره قیمت طلا در داخل کشور صعودی بوده و در دو سال ۹۷ و ۱۴۰۱بازدهی بیش از ۱۰۰درصد برای طلا ثبت شده است. به نظر میرسد با ادامه روند کنونی در ادامه سال، امسال نیز بازدهی بیش از ۱۰۰درصدی برای هر گرم طلای ۱۸عیار به ثبت برسد. با توجه به این روند صعودی، حرفهایهای بازار سهام معتقدند ترکیب پرتفوی طلا و سهام میتواند ناجی سهامداران باشد. بعد از روی کار آمدن ترامپ و تشدید ریسکهای سیاسی، نقش صندوقهای طلا به دلیل حباب پایین آنها پررنگتر شد، بهطوریکه ترکیب این صندوقها با سهام میتواند سبد فعالان بورسی را در برابر تندباد ریزش و نزول محافظت کند.