نظامی‌گری ضد توسعه

دنیای اقتصاد یکشنبه 21 بهمن 1403 - 00:04
درآمد سرشار نفتی ایران در دهه1350 عمدتا صرف رشد اقتصاد حکومتی شد. نرخ تورم طی برنامه پنجم به 15.7درصد رسید که بخشی ناشی از تورم کشورهای توسعه‌‌یافته پس از شوک نفتی بود؛ اما علت اصلی دوبرابر کردن ناگهانی هزینه‌های حکومت بود. تورم سال۱۳۵۶ (سال آخر برنامه پنجم) به 24.9درصد رسید. نرخ رشد اقتصادی در برنامه ششم به 7.6درصد افت کرد که نصف رشد برنامه چهارم بود. شاخص هزینه زندگی از عدد۱۰۰ در سال۱۳۴۹ به عدد۱۲۶ در سال۱۳۵۳، ۱۶۰ در سال۱۳۵۴ و نهایتا ۱۹۰ در سال۱۳۵۵ رسید. به گزارش اکونومیست (سال۱۳۵۵)، هزینه مسکن یک خانوار طبقه متوسط طی دوره پنج ساله ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۵ حدود ۳۰۰درصد افزایش داشت و هزینه مسکن معادل ۵۰درصد درآمد یک خانوار بود. این وضعیت مهلک در دوره فوران پترودلار رخ داد. درآمدهای نفتی ایران از 437میلیون دلار در سال1342 به 20میلیارد دلار در سال1357 رسیده بود.

اسدالله علم در خاطراتش آورده است: «شرفیابی... مدتی درباره آخرین افزایش بهای نفت صحبت کردیم که درآمد ما را یک شبه دوبرابر کرده و به میزان سرسام آوری بالا برده است... .» حسین بشیریه در کتاب «موانع توسعه سیاسی در ایران»، به نکته مهمی اشاره می‌کند و آن وضعیت وابستگی‌های نفتی بود که رژیم شاه را روز به روز نفتی‌تر می‌کرد: «سهم درآمدهای نفتی در کل عواید حکومت از ۱۱درصد در سال۱۳۳۳ به ۴۵درصد در سال۱۳۴۲، ۵۶درصد در سال۱۳۵۰ و سرانجام ۷۷درصد در سال۱۳۵۶ رسید. در سال‌های ۱۳۵۲-۱۳۴۲ درآمدهای نفتی بین ۶۰ تا ۹۰درصد درآمدهای ارزی را تشکیل می‌داد.» این درآمدها می‌توانست به توسعه اقتصادی کل کشور و فقرزدایی بینجامد؛ اما چنین نشد. قرارداد خرید تسلیحات از انگلیس، فرانسه و آمریکا و... شدت گرفت؛ فقط طی یک قرارداد ۶۵۰میلیون پوند به خریداری تانک چیفتن اختصاص از انگلیس داده شد.

وجود حکومت شاه همچنین برای ایالات متحده به ضرورت تبدیل شد. در زمان‌هایی که اقتصاد ایالات متحده مشاغل زیادی را در مقیاس بزرگ از دست می‌داد، شاه که بزرگ‌ترین مشتری صنعت دفاعی ایالات متحده بود، کارخانه‌های اسلحه‌سازی آمریکا را سرپا نگاه می‌داشت.

در اوت۱۹۷۵، شاه قرارداد ۱۰میلیارد دلاری خرید تجهیزات نظامی از ایالات متحده را امضا کرد که شامل ۳۰۰فروند اف-۱۶ و ۲۰۰فروند اف-۱۸ بود: جنگنده‌هایی آن‌قدر پیشرفته که هنوز تولید نشده بودند.

ایران در آن زمان با احتساب صدوپنجاه جنگنده اف-۱۴ که پیش‌تر سفارش داده بود، بیش از آنچه تصور می‌کرد جنگنده داشت. تجهیزات به‌روز دنیا که برخی اوقات تا صدها میلیون دلار قیمت داشت، در نیروی هوایی ایران در انتظار مربیان آمریکایی می‌ماند تا روش استفاده از آن را به ایرانی‌ها آموزش دهند.

متخصصان گفته بودند تعلیم نیروی هوایی ایران برای استفاده از همه تجهیزات جدید، بیش از ۱۰سال طول خواهد کشید و تا آن روز برخی از آنها از رده خارج خواهند شد. خلبانان برای کار با پیشرفته‌ترین جنگنده‌ها آموزش می‌دیدند تا به محض ورود نمونه‎‌های جدید دوباره آموزش‌های لازم را از سر بگیرند. جنگنده‌های اف-۱۴ بسیار پیچیده بودند. حتی نیروی دریایی ایالات متحده در استفاده از آنها با مشکل روبه‌رو بود.‌روزنامه فرانسوی لوموتن (Le Matin)، ۲۸اردیبهشت۱۳۵۷ نوشت: «سطح خرید اسلحه از سوی ایران خصوصا از آمریکا به سالی ۱۰میلیارد دلار می‌رسد. ایران بیش از نیمی از سلاح‌های فروخته‌شده از سوی آمریکا را دریافت می‌دارد. ایران بزرگ‌ترین قرارداد خرید‌های نظامی که شامل ۸۰هواپیما شکاری ۱۴- Tomcat F که برخوردار از پیشرفته‌ترین تکنولوژی هواپیماسازی است، با آمریکا منعقد ساخته است....»

به دستور شاه بودجه‌ نظامی ایران که در سال ۱۳۴۹، ۸۴۴میلیون دلار بود، با جهشی چند برابر، به ۱۰میلیارد دلار در سال ۱۳۵۶ رسید:

«بنا بود ارتش ما از ۵۴هزار نفر به ۷۶هزار نفر افزایش یابد؛ ۱۵۰۰فروند تانک شیر ایران که مهندسان انگلیسی برای ایران طراحی کرده بودند با موتور جدید توپ ۱۲۰۰میلی‌متری و هدف‌یابی لیزری، ‌۸۰۰فروند تانک چیفتن و ۴۰۶تانک ام-۶۰ آمریکایی، ۴۰تانک ام۴۷۰۰ مدرن با توپ ۹۹میلی‌متری و یک‌هزار نفربر زرهی و پست‌های نظارت زرهی متحرک که بر روی شاسی آمریکایی ام۱۱۳ سوار می‌شوند و گردان‌های توپخانه‌ها باید قدرت آتشی همسان توپخانه ناتو داشته باشند.» رفتار اقتصادی شاه به قدری عجیب بود که عباس میلانی، نویسنده و مورخ او را «تجسم استبداد در عرصه اقتصادی» دانسته است.

 بنا به نوشته میلانی «به دنبال افزایش درآمدهای نفتی دو دیدگاه در کشور برای نحوه مواجهه با آن به وجود آمد: یک ایده که جوانان تحصیل‌کرده در سازمان برنامه و بودجه و نیز غالب اقتصاددانان بر آن بودند، این بود که در صورت تزریق سریع بودجه به اقتصاد، به‌دلیل فقدان بسترسازی و نیز عدم توان اقتصاد کشور به جذب این همه منابع، کشور با تورم بالایی روبه‌رو خواهد شد و سرعت بخشیدن به رشد و رفاه را معکوس خواهد کرد.

 اما در آن سوی ماجرا شاه قرار داشت که به‌دلیل شتاب برای رسیدن به دروازه تمدن و نیز کسب اعتبار بیشتر و جلب افکار عمومی و نیز کسب وجهه بین‌المللی در جهان، معتقد به بهره‌گیری فوری از درآمدها برای رسیدن به رفاه از طریق واردات سریع کالاهای ضروری، ایجاد صنایع، تقویت نیروهای نظامی از طریق واردات تسلیحات پیشرفته، افزایش دستمزد و امثال آن بود. شاه در کنفرانس رامسر نگاه و نظر اقتصاددانان را در این خصوص  به سخره گرفت.»

فریدون هویدا نیز با اشاره به وضعیت روستاییان نوشته است: «پس از اصلاحات ارضی، این عامل، یعنی واردات بی رویه کالاهای کشاورزی را باید مهم‌ترین عامل مهاجرت روستاییان به شهرها محسوب کرد؛ بر اثر این سیاست‌ها، تعداد زیادی از کشاورزان بیکار شدند و برای ادامه حیات و معاش به شهرها هجوم آوردند.» برخی تحلیلگران این نیروی جویای کار و حاشیه‌نشین شهری را از عوامل اصلی سقوط حکومت می‌دانند.

یرواند آبراهامیان، محقق و مورخ به چرایی نابودی ساختار سیاسی و اقتصادی شاه پرداخته است. او می‌گوید: بحران اقتصادی در ایران ۱۹۷۷ تا ۱۹۷۸ در انقلاب سهیم بود و جرقه‌هایی زد، اما عامل اصلی انقلاب نبود؛ زیرا تورم آن‌قدر هم زیاد نبود. کشورهای زیادی تورم دارند و ایران هم تورم‌های بدتری داشته است. در آن زمان کشورهایی بودند که تورم‌های بسیار بدتری داشتند. نمی‌خواهم بگویم، چون قیمت‌ها بالا رفت انقلاب شد.

پرسش این است که چرا رژیم سقوط کرد؟ سطح متوسطی از تورم و مشکلات اقتصادی وجود داشت و نه سطح زیادی. پس باز به این پرسش می‌پردازیم که چرا رژیم تا این اندازه شکننده بود، باید برویم سراغ دلایل بنیادی انقلاب تا اینکه به جرقه‌ها و برخی محرک‌ها بپردازیم یا به قول انگلیسی‌ها آخرین ساقه نی که کمر شتر را شکست (آخرین عاملی که با وجود ناچیز بودن موجب یک اتفاق بزرگ شد). پس باید به دلایل بنیادی انقلاب نگاه کنیم و من فکر نمی‌کنم تورم یا دلایل اقتصادی باشد.

برخی درباره رکود و عدم رونق اقتصاد ایران در زمان آموزگار صحبت می‌کنند. باز هم این یک بحران مهم نیست. ایران در آن زمان حجم زیادی ذخیره مالی در خارج از کشور داشت و می‌توانست از آن استفاده کند یا حتی از منابع خارجی وام بگیرد. بحران اقتصادی واقعی در ایران وجود نداشته است. رکودی جزئی بوده، اما پاسخ این پرسش که چرا یک رکود جزئی باعث سرنگونی رژیم شد، می‌تواند این باشد که رژیم کارتی برای بازی کردن در دست نداشت و آماده فروریختن بود.

آبراهامیان در عین حال بر این باور است که طی دهه‌های ۴۰ و ۵۰ توسعه اقتصادی و اجتماعی رخ داد؛ اما خبری از توسعه سیاسی نبود: توسعه سیاسی به این معناست که یک رژیم فضا را کاملا باز می‌کند و از حمایت اجتماعی بسیار برخوردار می‌شود، پس به ثبات بالایی می‌رسد و دیگر یک نفر در برابر یک ملت نخواهد بود. من در کتابم به این موضوع نپرداخته‌ام، اما این باز هم به ۲۸مرداد بازمی‌گردد؛ زیرا رژیم با کودتا مشروعیت خود را از دست داد. سلطنت مشروعیت خود را از دست داد.

در حقیقت شاه کاملا آگاه بود که اگر علیه مصدق و ملی شدن صنعت نفت اقدام کند، خود او مشروعیت سلطنت را از بین خواهد برد. جشن شیراز، اظهار اینکه ایران قدرت اصلی خلیج‌فارس است و نیز تظاهر کردن به عضو جنگ‌طلب اوپک، بخشی از کوشش برای رسیدن به مشروعیت جایگزین بود؛ اما آنها باز هم مشروعیت خود را تضعیف کردند و با انقلاب سفید بخشی از حامیان گذشته در ۲۸مرداد را از خود جدا کردند مانند طبقه ثروتمند قدیمی، خوانین و سران قبایل و برخی از مذهبیانی که در ۱۹۵۳ (زمان کودتا) از او حمایت می‌کردند، ولی به‌دلیل انقلاب سفید یا دیگر با او نبودند یا در سال۱۹۷۹ به مخالفت  با او پرداختند.

آبراهامیان بر این نظر است که، شاه در شرایطی غیرممکن قرار داشت و هنگامی که مردم می‌گفتند باید فضا را باز کند، پرسش این بود که فضا را برای چه کسی باز کند وقتی کسی او را مشروع نمی‌داند؟ این باعث شد تا نظام شاهنشاهی بسیار شکننده شود. آمریکایی‌ها و بریتانیایی‌ها سعی داشتند شاه را تشویق کنند تا از شر مصدق خلاص شوند. شاه مدام می‌گفت که من نمی‌توانم. اگر در برابر مصدق و ملی شدن صنعت نفت قرار بگیرم، سلطنت را نابود می‌کنم. پس او می‌دانست که تمام این داستان روی پایه مشروعیت قرار می‌گیرد. گمان می‌کنم به همین خاطر تا آخرین روزهایش، ذهنش با شبح مصدق درگیر بود. اگر کتاب خاطرات علم درباره شاه را بخوانید، می‌بینید که در ذهن شاه حتی وقتی که خود را قدرت اول منطقه تلقی می‌کرد همچنان درگیر مصدق بوده است.

منابع:

- خاطرات اسدالله علم

- معمای هویدا، نوشته عباس میلانی

- ایران بین دو انقلاب، نوشته یرواند آبراهامیان

- سقوط شاه، نوشته فریدون هویدا

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.