۱- درباره نسبت مردم با انقلاب اسلامی ایران باید به یک نکته مهم توجه شود. اساسا انقلاب، فارغ از مکان و زمانش، در وهله اول با حضور مردم رخ میدهد. به تعبیری این مردم هستند که رکن و اساس اولیه وقوع انقلاب به شمار میروند و عوامل دیگر در رده دوم قرار می گیرند. اگر این اولویت بندی بهم بخورد دیگر اسم آن انقلاب نیست بلکه به طور مثال اگر قوای نظامی ارجحیت پیدا کنند نامش کودتا خواهد شد، نه انقلاب. از این رو ذاتی انقلاب اسلامی در ارتباط بودن با مردم است.
۲- درمورد ایران و انقلاب اسلامی هم وضع به همین شکل است، اساسا مردمی هستند که انقلاب را از آنِ خود دانسته و نسبت به آن حساسیت دارند. برای همن هم هست که با وجود سختیها و دشواریها همچنان وفاداری به انقلاب اسلامی وجود دارند که از آن حمایت مینمایند. حتی این احساس تعلق گاهی به قدری شدید است که مردم برخی مسئولان انقلاب و جمهوری اسلامی را نسبت به خودشان به انقلاب اسلامی بیگانه دانسته و در برابر رخدادهایی که موجب تضعیف کشور یا بدبین شدن به انقلاب اسلامی شود واکنش نشان میدهند.
۳- اما در آنسو وضعیت نسبت اپوزیسیون با مردم چگونه است؟ این نسبت و ارتباط چندان پیچیده نیست، اما نیاز به توضیح دارد. اساسا مردم در هیچ یک از اندیشههای سیاسی و اجتماعی موجود در جناح مخالف جمهوری اسلامی جایگاه و نقشی ندارند. آنها نگاهشان به مردم تنها نگاه ابزارگونه جهت نیل به اهدف است. کافی است به تحرکات آنان در دو دهه اخیر نگریسته شود، اپوزیسیون سعی کرده است تنها با استفاده از برخی وقایع سیاسی و اجتماعی مثل سال 96، 98 و 1401 بهره خود را ببرد و سپر این موضوع را هم مردم قرار دهد. در واقع اپوزیسیون، بالاخص سلطنتطلبان، کماکان کینه مردم را به دل دارند و زخمی که جامعه ایران در سال ۵۷ به آنان زد برایشان تازه است. این افراد دائما در حال تحقیر مردم ایران هستند و اشاره دارند که هرچه سختی در کشور است حق مردم است. اگر هم آنان در تریبون هایی از مردم و حقوق آنان سخن می گویند، تنها به جهت استفاده ابزاری است نه به عنوان بک رکن حقیقی و ذاتی.
۴-تمام بروز و ظهور اپوزیسیون در این سالها به مدد برخی نارضایتی های موجود در کشور بوده است. به تعبیر بهتر باید گفت اگر مشکل و نارضایتی در ایران نباشد این اپوزیسیون هم حرفی برای گفتن ندارد و اصلا ماهیتاش مبتنی بر مشکل مردم است. از این روست که در می یابیم چرا نگاه آنان به مردم کاملا ابزارگونه و منفعتطلبانه است. کافی است نقدی به رهبران اپوزیسیون شود، آنگاه حجمی از فحاشی و توهین به شخص ناقد روانه خواهد شد که چرا و به چه دلیلی از رهبر آنان انتقاد شده است! این ماهیت اپوزیسیون جمهوری اسلامی است.