«هزران شکر و سپاس برای پروردگاری که تو را به من داد. الهی سرنوشت، یک روزِ بدونِ تو برایم رقم نزند. دستهای ما یکی، دلهایمان یکی. این ترانه، برای تنها صاحب قلب من است».
از خودم پرسیدم: دنیای دیپلماسی و این الطاف عاشقانه؟!
داستان از چه قرار است؟... این جملات، بخشهایی از ترانهی عاشقانهی «ایرَم دریجی» خوانندهی مشهور ترکیه است. انور ابراهیم نخست وزیر مالزی، برداشته این الفاظ شیرین را با عکس دونفرهی خودش و اردوغان منتشر کرده و از نتایج نشست شورای عالی همکاریهای ترکیه – مالزی در کوالالمپور؛ ابراز حشنودی و مسرت کرده است.
ما که بخیل نیستیم! بعید نیست مادورو، پس از سفر احتمالی پزشکیان به ونزوئلا، عکس دو نفرهی نیکولاس – مسعود بگذارد و این ترانه را هم بزند تنگش: «کیه کیه در میزنه، من دلم میلرزه».
کجا بودیم؟!.. سفر اردوغان به مالزی، از آنجا به اندونزی و نهایتا به پاکستان. این یک تور جنوب شرقی آسیا بود که نشان میدهد توسعهی روابط سیاسی – اقتصادی ترکیه ذیل شعار «بازگشت به آسیا» تا چه اندازه برای آنکارا اهمیت پیدا کرده است.
بگذارید به چند مصداق دیگر از همین تلاشهای ترکیه اشاره کنم تا بتوانیم رفته رفته، تصویری نهایی از آخرین وضعیت و موقعیت دو رقیب قدرتمند منطقه را تجسم کنیم:
قهوه نوشیدند و رفتند مسجد اموی
ترکها عاشق نماد و نمادگرایی و قدرت نمایی در دنیای خبر و رسانه هستند. خبرگزاری دولتی آناتولی ترکیه، به شکلی اغراقآمیز به گزارشهای تصویری و عکاسی ویژه از مسجد اموی دمشق بها داد، رسانههای دیگر نیز حضور ابراهیم کالن رییس سرویس اطلاعاتی میت در آن مسجد را همچون رویدادی مهم منعکس کردند، اشاره به همنشینی مقامات آنکارا و تحریرالشام در حلب و دمشق و قهوه نوشیهای نمادین آنان نقل مجالس شد و اردوغان هم در کاخ بش تپه آنکارا در استقبال از احمد الشرع، سنگ تمام گذاشت. تعارف که نداریم! رویای قدیمی ترکیه محقق شد.
از زمانی که آمریکا صدام و رژیم بعثی او را از میان برداشت و نفوذ سیاسی ایران در عراق به اوج رسید، ترکیه حسرت به دل مانده بود که حیاط خلوت خوب و باصفایی برای خودش دست و پا کند، هندوانه انداخته شود در حوض آب و کودکان به شادی بدوند و قل قل سماور باشد و قلیان باشد و نرادان تاس بریزند و ایام باشد به کام. ... بخش بزرگی از این رویا محقق شده و حالا دولت اردوغان برنامهها دارد برای آیندهی سوریه. از مداخله در چند و چون آرایش ساختار دفاعی و امنیتی گرفته تا به دست گرفتن بخش نفت و زیرساخت و چیدمان کابینه و فتح بازار و غیره و ذالک.
رقابت قدیمی بین ایران و ترکیه در منطقه و به ویژه در سوریه، به گونهای رقم خورد که حالا آنکارا با خاطری آسوده نقشه میکشد و چنان جاپارک خوب و تمیزی به چنگ آورده که هر جا بخواهد پارک میکند!
عراق چه شد؛ عراق؟
در سال ۲۰۰۳ میلادی و در دورانی که آمریکا به عراق حمله کرد، ایران در کنار اپوزیسیون ترکیبی شیعه – سُنّی و کُرد، یک قدرت مهم و اثرگذار بود. در آن دوران، تنها یک سال از تاسیس دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه سپری شده بود. رجب طیب اردوغان تمایل داشت که پارلمان ترکیه نیز مجوز پیوستن ترکیه به کار خیر را صادر کند! عبدالله گل و دیگر رفقای اردوغان در حزب حاکم و رهبران احزاب کمالیست و سکولار، چنین دیدگاهی نداشتند و ترکیه در کنارِ زمینِ بازی ایستاد به تماشا.
پس از به قدرت رسیدن باراک اوباما و تصمیم خروج، به قول تحلیلگران ترک، گویی نفوذ کامل در عراق، در سینی طلا به ایران تقدیم شد! حسرت ماند روی دلِ اردوغان. در آن دوران و حتی پس از آن، اساسا کسرشان بود برای ایران که برود توی وادی کارهای زرد و بیخودی در حوزهی بازار و فرهنگ و رسانه و این چیزها! ترکیه اما وارد بازار عراق شد و از اقلیم کردستان عراق آغاز کرد و سپس در استانهای شیعه نشین و سنی نشین هم، رفته رفته در تصرف بازار مبل و غذا و پاساژسازی و انبوه سازی، در پروژههای عمرانی بزرگ، در کار زیرساخت، در کار رسانه، در تنوع ارتباط با اقشار و اقوام از کُرد و ترکمان گرفته تا همه و همه، از کار رسانه گرفته تا بازسازی بازار سنتی کرکوک، از ساخت فرودگاه بزرگ اربیل گرفته تا مرمت آرامگاه عبدالقادر غوث گیلانی در بغداد، همه جا کار کرد و کار کرد. نتیجه چه شد؟ توصیف عوامانهاش این است: اوایل، از کوچه و خیابانهای بسیاری از شهرهای عراق، تنها یک نوع موسیقی خارجی طنینانداز بود: موسیقی ایرانی! حتی بسیاری از سیاستمداران و مسئولین عراقی هم عاشق صدای مرحومه هایده و مهستی و معین بودند و دیگر خوانندگان فارسی. اما طولی نکشید که ولوم صدای تاتلیسَس و دیگر خوانندگان ترکیه را در عراق بالا بردند و از دیگر سو، دانشگاه ایشیک فتح الله گولن و موسسات رسانهای و امنیتی ترکیه نیز در هر کوی و برزن، رفتند دنبال یارگیری!
حالا روابط عراق و ترکیه در چه وضعیتی است؟ عرض شود: این پروژهی کلان موسوم به «مسیر توسعه» (طریق التنمیه) قرار است عراق را از طریق ترکیه و بندر مرسین، متصل کند به مدیترانه و اروپا. اگر قبلا در دوران بشار اسد، ایران امیدوار بود که رفته رفته در ادامهی مسیر ریلی شلمچه، از عراق به سوریه هم راه پیدا کند، حالا چنین احتمالی عملا وجود ندارد و مشارکت مالی امارات و قطر در پروژهی مسیر توسعه، عراق را بیش از پیش به ترکیه وابسته خواهد کرد و حتی اگر ایران، در بغداد، سلیمانیه و نجف، نفوذ سیاسی خود را حفظ کند، عراقی جماعت هم مانند دیگر ابنای بشر، علاقهی وافری به پول و درآمد دارند و رابطه آنها با آنکارا، گرمتر خواهد شد.
ائتلاف ترکیه و شش کشور عربی
ترکیه در حوزههای اقتصادی و امنیتی، روابط خود را با جهان عرب گسترش داده و تراز قدرت به شکل چشمگیری به نفع رقیب قدیمی ایران تغییر کرده است. تمام غوغاهای رسانهای و جنجال گذرای اردوغان دربارهی پروندهی جمال خاشقچی، بدون آن که گزندی به جناب پرنس وارد کند به پایان رسید و ترکیه و عربستان در مسیر توسعهی روابط هستند. از دیگر سو، این روزها، شاهد حضور ترکیه در یک ائتلاف اقتصادی تماما عربی بودیم.
پنج کشور امارات متحدهی عربی، بحرین، اردن، مراکش و مصر، از سه سال پیش، برای تشکیل یک ائتلاف اقتصادی به منظور مشارکتهای صنعتی قدم برداشتهاند و حالا ترکیه و قطر نیز به این جمع پیوستهاند. یعنی در این ائتلاف، شش کشور عربی در کنار ترکیه حضور دارند و امکان سرمایه گذاری و تعامل اقتصادی این کشورها با ترکیه، بالاتر رفته است. البته در کنار آنها، ترکیه برای کویت و عربستان سعودی هم هدف گذاری اقتصادی ویژه دارد و میتوانیم به وضوح ببینیم که روابط ترکیه و جهان عرب، وارد فاز جدیدی شده است.
ترکیه و یارگیری نظامی عربی
یکی از تصمیمات و توافقات جدید بین ترکیه و کشورهای عربی، تلاش برای پدیدآوردن یک کمیتهی دفاعی – امنیتی مشترک بین چهار کشور است: ترکیه، عراق، سوریه و اردن.
انگیزهی اولیهی تشکیل کمیتهی دفاغی مزبور، تلاش برای هماهنگی در مورد مدیریت مبارزه با داعش است. اما کیست که نداند چنین همکاری هایی، ابعاد اطلاعاتی – امنیتی بسیار گستردهتری پیدا خواهد کرد.
رقابت ایران و ترکیه در حوزههای دیگر
علاوه بر حضور نظامی در قطر و سوریه و توسعهی روابط ترکیه با کشورهای حوزهی خلیج فارس و آسه آن و افغانستان-پاکستان، حالا شاهد افزایش رقابت در سه حوزهی مهم دیگر هستیم که عبارتند از: آفریقا، قفقاز-آسیای میانه و اتحادهای شرقی (شانگهای- بریکس).
ترکیه در ۴۴ کشور آفریقایی سفارتخانه دارد و بسیاری از پروژههای عمرانی را در دست گرفته و اگر چه هنوز به اندازه قدرت اقتصادی بزرگی همچون چین، در قاره سیاه موقعیت مالی به دست نیاورده اما پیشرفتهای قابل توجهی به دست آورده است. انتقال گاز روسیه و جمهوری آذربایجان به اروپا و حالا هدف گذاری برای انتقال گاز ترکمنستان، ازبکستان و شاید قطر، معادله را بیش از هر زمان دیگری به نفع ترکیه تغییر داده است. اندکی آن سوتر و در حوزهی دریای سیاه و بالکان نیز، به طور طبیعی، ترکیه نفوذ و قدرت بالایی به دست آورده است.
ترکیه در حوزهی صنایع دفاعی نیز، به شکلی جنجالی و خودنمایانه، در حال سرمایه گذاری، پیشرفت و توسعهی بازار صادرات است. اگر چه هنوز هم قدرت موشکی ترکیه با ایران قابل مقایسه نیست اما در بخشهای ماهوارهای، جنگ الکترونیک و گسترهی متنوعی از تجهیزات و تسلیحات، از موقعیت مطلوبی برخورار است.
رقابت در حوزهی قدرت نرم
ترکیه از دیرباز، در استفاده از ابزارهایی همچون اشتراکات زبانی – فرهنگی، ادبیات، سینما، خانه فرهنگ، جذب دانشجوی خارجی و اثرگذاری رایزنیهای فرهنگی در سفارتخانهها کنسولگری هایش، موثرتر و توانمندتر از ایران عمل کرده است. در بخش گردشگری نیز، علاوه بر زیرساختهای قدرتمند فرودگاهی و بندرگاهی و حمل و نقل و هتلداری و تبلیغ، از گردشگری غذا و سلامت گرفته تا گردشگری ورزش و حوزههای دیگر، همواره یکی از ده کشور برتر جهان در لیست بالاترین درآمدهای توریستی بوده است.
یک سوال مهم: ترکیه در بسیاری از این حوزهها، از ایران بهتر عمل کرده و در وضعیت بهتری است. ایا در بخش حکمرانی هم برنده است؟ جای بحث دارد. به اختصار باید گفت:
اولا، ترکیه در سال ۱۹۲۳ میلادی نظام جمهوری تاسیس کرده و قطعا و یقینا در حوزههای سیاسی مهمی همچون حزب و حزب داری، تفکیک قوا، انتخابات، نهادهای مدنی، آزادی بیان و در یک کلام در کیفیت دموکراسی، همواره وضعیتی بهتر از ایران داشته و دارد. اما در چند سال گذشته؛ ترکیهی تحت زعامت اردوغان و رفقای او نیز، به برخی بیماریهای حکمرانیهای ضعیف مبتلا شدهاند و دُز تمامیت خواهی و مخالف چزانی و نفی استقلال دستگاه قضا، بالاتر رفته است.
دوم این که در اقتصاد ترکیه، با وجود خطاهای بزرگ، خویشاوندسالاری، رانت آفرینی و مشکلات ساختاری، هنوز هم مزیت بزرگی به نام «بخش خصوصی قدرتمند و موثر» نفس میکشد و سیاست خارجی نیز برای اقتصاد ترکیه، همواره بال پرواز بوده است. اگر چه اهداف سند چشمانداز ۲۰۲۳ ترکیه محقق نشد اما این کشور، هنوز هم ظرفیتهای تجاری، صادراتی و مالی بالایی دارد. اطمینان دارم اگر ترکیه نیز مانند ایران، در تامین نفت و انرژی مستقل بود، وضعیت اقتصادیاش به مراتب پیشرفتهتر میبود.
سوم، ترکیه نیز با مشکلاتی همچون فساد مالی و رانت پروری روبروست اما بدون شک، میزان رانت و فساد مالی در ترکیه، با ایران قابل مقایسه نیست و از وضعیت بهتری برخوردار است.
چهارم، با تفاوتی اندک، وضعیت نظام دانشگاهی و علمی در ترکیه نیز تقریبا مانند ایران است و در لیست دانشگاههای برتر جهان، حال ترکیه از ایران، بهتر نیست. اما ارتباط نهاد علم و دانشگاه با جامعه و نظام بین الملل، به مراتب بهتر است، محقق و دانشجو به اینترنت سریع و باکیفیت دسترسی دارد و از تحریم و محرومیت مصون است.
یک بار از امید یاردم سفیر اسبق ترکیه در ایران پرسیدم: رقابت بین تهران و آنکارا تا کجا ادامه خواهد داشت؟ پاسخ دیپلماتیک و هوشمندانهی جناب «بیوک الچی» مبتنی بر رقابت دوستانه و عبارت قرآنیِ فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ بود! اما در هر صورت، ترکیه با وجود تمام مشکلات و موانع، نه تنها بر اساس ارتباطی که با نظام بین الملل دارد، بلکه با اتکا به تجارب و اندوخته داخلی و توان دموکراسی و پشتیبانی مردمی، شانس بالایی برای رشد و توسعه دارد.
در آخر باید گفت؛ تورم و بحران اقتصادی چند سال گذشته، شرایط زیست و تامین معیشت را برای بخش عظیمی از جمعیت ۸۷ میلیون نفری ترکیه دشوار کرده است و با وجود فقر و تنگنای مالی مشهودی که در جامعهی ایران داریم، احوالات معیشتی مردم ما هنوز هم از ترکیه مطلوبتر است. اما نکته مهم اینجاست که این برتری نسبی، نه به خاطر کیفیت بالای حکمرانی و تدابیر دولت، بلکه به خاطر دسترسی به منابع ارزان انرژی است. قیمت ناچیز نفت، گاز طبیعی، گازوییل و بنزین در ایران، از سردسازی و گرمسازی منازل گرفته تا تولید محصولات کشاورزی، مسافرکشی آسان و نسبتا ارزان و حمل و نقل ارزان و لو با کیفیت پایین، کاری کرده که فعلا از مزیت نسبی برخوردار باشیم. اما در صورتی که در سالیان آتی، این مزیت نیز از دست برود، در چارچوب کلان رقابت و پارامترهای مقایسهای، ایران بیش از پیش از ترکیه عقب خواهد افتاد.
۳۱۱۳۱۱