گروه دیپلماتیک - همشهری آنلاین: فلسطینیان برای بیش از یک سال در غزه تحت محاصره و زیر بمباران شدید جانشان، عزیزانشان و خانههایشان را از دست دادند در حالی که رهبران جهان نتوانستهاند اقدام معنیداری برای توقف این فاجعه انسانی ـ اخلاقی انجام دهند. در ادامه اشارهای داریم که ۱۰ روایت متفاوت از جنگی ۱۵ ماه جنگ وحشیانهای که جامعه جهانی در برابرش سکوت کردند.
در جستجوی نان
اسامه ابولبن دقیقاً ۲۰ روز بود که در دیرالبلاح نان نخورده بود. او میگوید: در آن زمان تنها چیزی که میتوانستم به آرزو کنم یک قرص نان بود. باید خیلی زود یعنی حوالی ساعت ۴ صبح به نانوایی میرفتیم و تا ساعت ۶ بعد از ظهر در صف منتظر میماندیم. راستش را بخواهید خسته شده بودم. نمیتوانستم این همه ساعت را در صف تحمل کنم. پس من و بچه هایم آرد گندیده میخوردیم. رهاف دخترم آرد را در دهانش میریخت و با نوشیدن آب سعی میکرد آن را ببلعد. او نمیتوانست آن را بخورد و من نمیتوانستم چیز بهتری تهیه کنم. بالاخره روز بعد برای گرفتن نان به نانوایی رفتم. ۲۰ دقیقهای در صف بودم که صدای انفجار شدیدی به گوش رسید. صدای از سمت خانه ما بود. نمیدانم چطور به خانه رسیدم. وقتی رسیدم همسایهها دخترانم را از زیر آوار بیرون کشیده بودند. بدنشان سرد شده بود اما فکر میکردم که اگر آنها را به بیمارستان برسانیم میتوانند کاری برایشان کنند. اما آنجا به من گفتند که آنها برای همیشه رفتهاند.
مادربزرگ غزهای هدف تکتیرانداز اسرائیلی
تارنمای میدل ایستآی گزارش داد که یک تکتیرانداز اسرائیلی زن فلسطینی را که نوهاش پرچم سفید را در دست داشته و میخواستند از شهر غزه به یک منطقه امن در جنوب غزه بروند را به ضرب گلوله به شهادت رسانده است.
رشیده عبدالعاطی ۱۲ نوامبر ۲۰۲۴ به همراه چند نفر دیگر میخواستند از محله الریمال شهر غزه خارج شوند. او دست نوهاش را که پرچم سفید را تکان میداد در دست گرفته بود که تک تیرانداز اسرائیلی به او شلیک میکند. یکی از همراهان به سوی رشیده میدود تا وضعیت او را بررسی کند در حالی که نوه پنجسالهاش سردرگم و هراسان شده است. اعضای خانواده رشیده میگویند صهیونیستها در شرایطی این مادربزرگ فلسطینی را هدف قرار دادهاند که صلیب سرخ مسیر را امن اعلام کرده بود. سارا باسم خرس یکی از دختران عبدالعاطی، میگوید: «حدود ساعت ۱۱ صبح صدای تکتیراندازها و بمبها شنیده شد و همسایگان ما فریاد میزدند بروید، بروید، بنابراین وسایل خود را برداشتیم، پرچمهای سفید را در دست گرفتیم و رفتیم، در حالی که هواپیماهای جنگی بالای سر ما میچرخیدند و گلولههای بهطور تصادفی به سمت ما شلیک میشد.»
«نه به نام من» داستان معترض یهودی
یائل کهن معترض یهودی به میدلایست آی میگوید: «وقتی متوجه میشوید که زندگی شما بر روی آوار زندگی دیگران بنا شده مسئولیت دارید که نسبت به آن واکنش نشان دهید.»
کهن ۵۱ سال است که علیه صهیونیسم اعتراض کرده است. او از سال ۱۹۷۲ برای فلسطین آزاد مبارزه کرده و معتقد است که وظیفه اوست که از حق فلسطینیان در هر کجا که باشد دفاع کند. این یهودی میگوید: «من روی زمینی زندگی کردم که از فلسطینیان دزدیده شده، بنابراین هیچ عذری ندارم.»
او که امروز در لندن زندگی میکند میگوید از هفتم اکتبر سال ۲۰۲۳ و حملات مرگبار مداوم اسرائیل در غزه بهطور منظم برای همبستگی با فلسطینیان تظاهرات کرده و میگوید که آنها قدرت مردم را دست کم گرفتند.
شوک الکتریکی، حمله سگ و سوختگی سیگار
در مارس ۲۰۲۴ بود که گروههای حقوق بشری فاش کردند که فلسطینیانی که در ماههای اولیه جنگ توسط نیروهای اسرائیلی بازداشت شده بودند، با چه مصیبتهای وحشتناکی روبرو شدهاند. آنها توصیف کردند که چگونه بهطور فیزیکی شکنجه شدهاند، در معرض اعدامهای ساختگی قرار گرفتهاند و در شرایط تحقیرآمیزی نگهداری شدهاند. یکی از این فلسطینیان درباره ۴۲ روز اسارت در قفس فلزی به میدلایست آی گفته: «در طول بازجوییها به من شوکهای الکتریکی داده میشده و سگهای ارتش را رها میکردند تا به ما حمله کنند. در زمستان لباس ما را خیس میکردند و تا چند روز ما را از آب و غذا محروم میکردند. شبهابا پخش موزیک و صداهای گوشخراش از خواب محروممان میکردند.»
معاذ محمد خمیس مقداد که در شهر غزه اسیر شده بود هم میگوید: «مجبورمان کردند لباسهایمان را درآوریم. سپس ما را به محوطه یک مسجد بردند و دستهایمان را از پشت بستند و مجبورمان کردند زانو بزنیم. سپس ما را در یک کامیون انداختند، جایی که سربازان و نیروهای امنیتی بیشتر با ضرب و شتم و فحاشی شدید به ما حمله کردند. بدنمان را با سیگار میسوزاندند و آب سرد روی ما میریختند.»
پیدا شدن بقایای مادربزرگ فلسطینی
خانواده نعیفه رزق السوادا دو هفته دردناک را برای پیدا کردن آنچه برای مادربزرگ عزیزشان پس از حمله ارتش اسرائیل به خانهاش اتفاق افتاده بود، سپری کردند. این زن ۹۲ ساله فلسطینی که از آلزایمر رنج میبرد، به گفته دخترش به صورت تودهای از استخوانهای سوخته روی تخت سوخته نوهاش پیدا شد.
السوادا در جریان حمله نیروهای اسرائیلی به مجتمع پزشکی الشفاء از خانوادهاش جدا شد. پس از حمله به ساختمان مسکونی چند طبقه متعلق به السوادا و فرزندان متأهلش، اسرائیلیها مردان و زنان را جدا کرده و آنها را مجبور به حرکت به سمت جنوب کردند. وقتی خانواده السوادا از سرباز اسرائیلی خواستند که زن سالخورده را هم با آنها راهی کند، امتناع کرد.
به مدت دو هفته، خانواده از سرنوشت السوادابیخبر بودند. دخترش مها النواتی میگوید به محض اینکه اسرائیلیها عقبنشینی کردند، برادر، خواهر و فرزندانشان بازگشتند تا السوادا پیدا کنند. اما انچه که پیدا کردند تنها چند استخوان بود.
درآمد ۲ میلیون دلاری شرکت مصری از جنگ غزه
ماه می سال ۲۰۲۴ بود که فاش شد یک شرکت متعلق به تاجر مصری از نزدیکان عبدالفتاح السیسی رئیسجمهور مصر، روزانه حدود ۲ میلیون دلار از جنگ اسرائیل علیه غزه درآمد دارد. به گزارش منابع آگاه، شرکت Hala Consulting and Tourism Services، که متعلق به ابراهیم العورگانی است از فلسطینیانی که از گذرگاه رفح در نوار غزه به سوی مصر عبور میکنند، حداقل ۵هزار دلار برای هر بزرگسال و ۲۵۰۰ دلار برای کودکان زیر ۱۶ سال دریافت میکرده است. برآورد شده که در یک دوره سهماهه این شرکت حداقل ۱۱۸ میلیون دلار، یا ۵.۶ میلیارد پوند مصری، از فلسطینیان ناامید که سعی در ترک غزه جنگزده داشتند، درآمد داشته است.
میتوانید جایزهام را بگیرید اما صدایم را نه!
بنیاد بینالمللی زنان رسانه ژوئن سال ۲۰۲۴ بهدلیل پس گرفتن جایزه شجاعت در روزنامهنگاری از خبرنگار فلسطینی ماها حسینی که از غزه گزارش میداد به شدت محکوم شد. حسینی کسی بود که اعدامهای میدانی فلسطینیان توسط اسرائیل را فاش کرده بود. اطلاعات این گزارش توسط آفریقای جنوبی به عنوان مدرک در دادگاه بینالمللی دادگستری (ICJ) استفاده شد. حسینی در واکنش به پس گرفتن جایزهاش گفت: «من خوشحالم که هم برنده شدن جایزه و هم پس گرفتن آن، حملات سیستماتیک فیزیکی و اخلاقی که روزنامهنگاران فلسطینی در طول دوران کاری خود متحمل میشوند را بهطور آشکار نشان داده است. همچنین نشان میدهد که چگونه رسانههای جهانی و سازمانهای بینالمللی میتوانند در خاموش کردن صدای روزنامهنگاران فلسطینی همدست شوند. تهدیدها و ترور شخصیتی تنها هدفشان حذف صداهای کلیدی و تداوم تعصب دیرینه در رسانههای جهانی است. من هرگز برای دریافت جوایز کار نکردهام و هرگز درخواستی برای نامزدی خود ارسال نکردهام.»
زندانی در درون خود دارم!
لاغر شده، ناتوان از راه رفتن بدون کمک، دست راستش به شکلی بیقواره جلوی او تکان میخورد و چهرهاش تصویری از سردرگمی است، معزز عبایات از زندان اسرائیل لنگان لنگان بیرون میآید. پیش از اینکه ارتش رژیم صهیونیستی او را اواخر سال گذشته دستگیر کند، عبایات مردی تنومند و با اعتماد به نفس بود. یک بدنساز آماتور با ۱۰۹ کیلوگرم وزن.
عبایات میگوید: «در طول تقریباً نه ماهی که در زندان بودم هیچ اتهامی علیه من مطرح نشد. مرا تحت بازداشت اداری نگهداری داشته بودند و در طول اقامتم در زندان بارها مورد ضرب و شتم، سوءاستفاده، شکنجه، گرسنگی و محرومیت از آب قرار گرفتم. من نمیتوانم زندان را از ذهنم بیرون کنم و نمیتوانم به یاد بیاورم. من با وجود آزاد شدن هنوز در زندان زندگی میکنم. من در درون خود زندانی دارم.»