هیجان در فوتبال چه در تماشاگران درون استادیوم و چه تماشاگران داخل استادیوم و از آن مهمتر، هیجان بازیکنان داخل زمین طبیعی است.
اینگونه هیجانها اگر از سطحی فراتر نروند «هیجان خوب» محسوب میشوند. یکی از دلایل دیدنی بودن فوتبال و سمپاتی برای آنها همین عنصر هیجان خوب است.
اما هیجان خوب امکان تبدیل شدن به «هیجان بد» را دارد اگر مهار نشود. هیجان بد برای فرد هیجانی و هم برای تماشاگران مخرب است و زمینه های پرخاشگری و عصبانیت شدید را نیز فراهم میکند.
اینکه «میلاد زکی پور» بازیکن فنی و حرفهای «سپاهان» گل پیروزی را در جام حذفی به «پرسپولیس» میزند طبیعی است که هیجان خودش را نشان بدهد. اما وقتی روند «هیجان خواهی» او به انگیزههای دیگر وی متصل میشود، آغاز تبدیل شدن هیجان خوب به هیجان بد است. به این دلیل دست به کاری زشت و قبیح می زند که از یک بازکن حرفهای به دور است.
«احکام انضباطی» بازدارنده است اما درحدی که جریمه بسیار سنگین باشد و یا فرد محروم شود. اما «راه اصلی» مهار هیجان خوب برای اینکه تبدیل به هیجان بد نشود، یاددادن «تکنیکهای کنترل هیجان» است. این موضوع را نباید صرفا در حد نصیحت مربی و کادر فنی بسنده کرد.
بازیکنان باید کارگاههای فشرده و تخصصی کنترل هیجان را بگذرانند، تمرین کنند و خود را ارتقاء بدهند.
یافتههای علمی نشان میدهند که انگیزه بالا، تاب آوری، و نشاط در افرادی که توان کنترل هیجان خود را دارند، بیشتر از کسانی است که کنترلی در بروز هیجان خود ندارند.
نکته دیگر آن است که توان کنترل هیجان به «کاریزمای بازیکن» فوتبال میافزاید و در آنها قدرت کنترل برخود را نشان میدهد که موجب نگاه خوب و گاهی نگاه اسطورهای طرفداران فوتبال به اینگونه بازیکنان خواهد شد.
مردم طرفدار آدم عصبی، پرخاشگر و بدون کنترل نمیشوند. در این خصوص حتما اسامی را در ذهن خودتان دارید که کاریزمای آنان چقدر بالا و جذاب است. من نام نمیبرم.