به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «نظریه پردازی با نظریه و روش ارته» نوشته علی اکبر علیخانی بهتازگی توسط مؤسسه انتشارات نگاه معاصر بازار نشر شده است.
اینکتاب بهگفته نویسندهاش، با هدف ارائه یک «چارچوب نظری» و «روش» جدید برای نظریهپردازی در پژوهشهای کیفی نوشته شده و پاسخ چنینسوالاتی در آن وجود دارد؛ نظریه چیست، چه فایدهای دارد و چگونه ساخته میشود؟
علیخانی میگوید همچنان که هر پژوهشی به یک «روش تحقیق» برای طی کردن درستِ مسیر، و به یک «نظریه» بهعنوان چارچوب نظری نیاز دارد، «نظریهپردازی» نیز که خود یک نوع پژوهش با هدف خلق دانش و نظریه است به هر دوی اینها نیاز دارد. به عبارت دیگر اگر ساخت نظریه در موضوعات انسانی و اجتماعی روش یا روشهای خاص خود را دارد و هر نظریهای بر اساس یک روش ساخته میشود، ساخت یک نظریه برای نظریهپردازی نیز باید از یک روش پیروی کند و این همان روشی است که در این کتاب به تفصیل همراه نظریه آمده و خلاصهٔ آن در فصل دوم ارائه شده است. بنابراین وظیفه این اثر، هم ارائه یک «روش برای نظریهپردازی» و هم ارائهٔ یک چارچوب نظری یا «نظریه برای نظریهپردازی» در پژوهشهای کیفی است.
نویسنده کتاب پیشرو، اسم این روش و نظریه را «اَرتَه»( Arta) به معنیِ نظم و قانون گذاشته که از نظر گستره مفهومی تقریباً مترادف نظریه در دانش و حکمت ایران باستان بوده است. علیخانی میگوید ایرانیان باستان «ارته» را «نظام و مجموعه قوانین و قواعد منسجمی» میدانستند که سراسر نظام هستی را به هم پیوند میداده، و بر همه امور و اشیاء از نظام خلقت و طبیعت گرفته تا پدیدههای انسانی و نظامهای اجتماعی و اخلاقی و رفتاری حاکم بوده است. این معنی، با نظریه به معنای امروزی که عمدتاً در صدد کشف روابط علّی و قواعد حاکم بر کنشها و واکنشهای انسانی و اجتماعی است قرابتِ ظاهری دارد. تمام تلاش نظریهها و نظریهپردازان فهم و کشف همین قواعد در نظام جهان و زندگی فردی و اجتماعی انسان بوده است.
اینمولف معتقد است با توجه به پیچیدگی و تکثر نظامهای انسانی و اجتماعی از یک سو، و پیشرفت دانش بشری از سوی دیگر، هر گونه فهم و درکی، به «روش» خاص و تخصصیِ خودش نیاز دارد. فهم اینکه پدیدههای انسانی و اجتماعی «چرا» و «چگونه» اتفاق میافتند؟ چه ارتباط و روابطی با هم دارند؟ و «چرا» و «چگونه» و «چه» تأثیرهایی بر یکدیگر میگذارند؟ از طریق نظریه و روش امکانپذیر است. روش در هر امری موجب میشود کار با سرعت و سهولت بیشتر، خطای کمتر، و دستاورد متقنتر به پیش برود. از سوی دیگر پدیدهها و رفتارهای انسانی و اجتماعی دارای وجوه پنهان و درهم تنیده هستند، انسان موجودی اجتماعی است و ناگزیر با این پدیدهها و رفتارها و در درون آنها و با آنها زندگی میکند. شناخت و فهمِ پیچیدگیِ این پدیدهها و رفتارها؛ به بینشها، شیوهها، راهها، ابزارها و روشهای متناسب با خودش نیاز دارد که این بینشها و شیوهها نیز به نوبه خود باید پیچیده و تخصصی باشند که یکی از آنها نظریه و نظریهپردازی است.
علیخانی نظریه را راهی عالمانه و نسبتاً قابل اعتماد برای شناخت و فهم بهتر، دقیقتر، سریعتر و کمخطاترِ پدیدهها، کنشها، و واکنشهای انسانی و اجتماعی در هر زمان میداند. چون در علوم انسانی و اجتماعی که فاقد شاخصهای اندازهگیری و شناخت مثل علوم دقیقه است، نظریه راه و چارچوبی حیاتی برای شناخت پدیده ها به شمار میرود. سایر راههای شناختِ پدیدهها و رفتارهای انسانی و اجتماعی مثل انواع پژوهش و اندیشهورزی نیز مشابه نظریه و نظریهپردازی است یا با آن ارتباط دارد. وی تصریح می کند: مسئلهها، موضوعها، مشکلها، بحرانها، پدیدهها و رفتارهای انسانی و اجتماعی نه از راه غیبدانی و پیشگویی قابل فهم و مدیریت هستند، نه با توهمِ دانایی و توانایی، نه از راه ادعا و خودبزرگ بینی، نه از راه شعار و احساسات و هیجانات، نه از طریق غیریتسازی و طرد و تخطئه دیگران، نه از راه زور و خشونت، و نه از راه فضاسازی رسانهای و شبکههای اجتماعی. فهم و مدیریت این پدیدهها، حل مشکلها و مسئلهها در تمام عرصهها، و طی کردن راه رشد و پیشرفت و سعادت، فقط راههای علمی و عقلی خاص خودش را دارد که از متخصصانِ با تجربه علوم انسانی و اجتماعی بر آمدنی است.
نویسنده «نظریه پردازی با نظریه و روش ارته» هدف از نوشتن اینکتاب را ارائه یک «چارچوب نظری» و «روش» جدید برای نظریهپردازی در پژوهشهای کیفی میداند و میگوید هر اثر علمی، عالمانه و تخصصی در علوم انسانی و اجتماعی دو ویژگی بارز دارد، نخست اینکه در قالب یک یا چند روش تحقیق مشخص انجام میشود. دوم اینکه دارای چارچوب یا مبانی نظری است و چارچوب نظری یک یا چند نظریهای است که قبلاً متناسب با موضوع تحقیق پرداخته شده و معیار و مبنای نظریِ پژوهش قرار میگیرد. پرسشی که این اثر در پی پاسخ به آن برآمده این است که خود نظریه برای به وجود آمدن به چه «روش» و «چارچوب نظری» ای نیاز دارد؟ مفروض این بود که اگر «روش» و «نظریه» برای هر پژوهشی مفید بلکه لازم است ساخت و خلق خودِ نظریه یا نظریهپردازی نیز که یک کار پژوهشیِ عمیقتر است به طریق اولیٰ به هر دوی اینها نیاز دارد.
فصل اول کتاب همزمان به ارائه یک چارچوب نظری یا «نظریه» و یک «روش» به نام ارته برای «نظریهپردازی» میپردازد. این چارچوب نظری و روشِ ارته درهشت مرحله و در فصل دوم این نظریه و روش به سه صورتِ خلاصهشده و تفکیکشده است. فصل سوم متفاوت از دو فصل قبلی است و علیخانی میگوید مباحثی که در دو فصل قبل نمیگنجید در این فصل آمدهاند که نظریهپژوهی و انواع آن و مفاهیم مشابه، فرانظریه، فرانظریهپردازی و شبهنظریه، و الزامات و اقتضائات نظریهپردازی از آن جملهاند. در آخرین بخش کتاب هم که در حکم نتیجهگیری است، موضوع نظریه و نظریهپردازی با برخی دغدغهها و مسائل جامعه علمی ایران پیوند داده شده است.
اینکتاب با ۲۱۶ صفحه و قیمت ۲۲۰ هزار تومان منتشر شده است.