به گزارش خبرنگار مهر، نشست «نیشابور شکوه ازیادرفته» از سلسلهنشستهای عصر ایرانی با حضور سیّد مصطفی محقّق داماد، نصرالله پورجوادی، محمّدحسین حلیمی، علی شیرازی، اسرافیل شیرچی، فاضل جمشیدی، هادی بکایی، سهیل محمودی و محمود اسعدیدر بنیاد موقوفات افشار برگزار شد.
در ابتدا سید مصطفی محقق داماد رئیس شورای تولیت و هیئتمدیره بنیاد موقوفات افشار به دلیل برگزاری این سلسله نشستها اشاره کرد و گفت: هدف از بررسی و نقد تاریخ گذشتگان چیست؟ چه ثمری دارد؟ شاید برخی نقد کنند که پرداختن به گذشته بی فایده است، اما عدهای معتقدند اساس زندگی حال و آینده ما بر اساس شناخت تاریخ استوار است. حقیقت این است که ما باید هدف از پرداختن به تاریخ را بشناسیم. اگر تاریخنگاری صرفاً به جهت تفاخر و تکاثر باشد، این کار بیهوده و مذموم است. حتی قرآن نیز در این مورد انتقاد کرده است؛ جایی که انسانهایی را نکوهش میکند که قبور اجدادشان را به نماد قدرتشان بدل کردند. اما قرآن پیشنهاد جالبی برای نحوه برخورد با تاریخ دارد. در قرآن آمده است: «لَقَدْ کانَ فی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِی الْأَلْبابِ»؛ این واژه «عبرت» که از ریشه «عبور» گرفته شده، خود بهتنهایی حامل یک پیام بزرگ است: تاریخ برای عبور از گذشته و ساختن آیندهای بهتر مفید است. ارزش تاریخ زمانی روشن میشود که بتواند چراغ راهی برای زندگی امروز و فردای ما باشد.
وی افزود: اگر بخواهیم از مفاخر نیشابور سخن بگوییم، نام خواجه نظامالملک بیدرنگ در ذهن تداعی میشود. او که از یک خانواده دهقانزاده در خراسان برخاسته بود، توانست وجود خود را وقف گسترش دانش در ایران کند. نظامیههای بغداد و نیشابور و بسیاری دیگر از مدارس علمی، حاصل تلاشهای بیوقفه او بودند. جورجی زیدان در توصیف ایشان مینویسد که او نه تنها در نیشابور بلکه در کل خراسان مدارسی بنا کرد. اما چرا باید خواجه نظامالملک را تکریم کنیم؟ زیرا او نه فقط اهل علم و ادب را قدر دانست، بلکه آنها را از مهاجرت بازمیگرداند. یکی از این بزرگان امامالحرمین جوینی بود که خواجه او را برای تدریس در نظامیه نیشابور دعوت کرد. اما متأسفانه تاریخ گاه ما را شرمنده عظمت خود میکند. خواجه نظامالملک، مردی که همه توان خود را برای مردم صرف کرده بود، در نهایت قربانی جاهلانی شد که تحت لوای شعارهای دینی او را ترور کردند. یک صوفینمای جاهل با شعارهای ظاهراً مذهبی با ضربهای او را از پای درآورد.
ربع رشیدی نوعی معجزه بود
رئیس هیئتمدیره بنیاد موقوفات افشار سپس به بیان اهمیت وجود شیخ رشید الدین فضل الله پرداخت و گفت: رشیدالدین فضل الله با ساختن ربع رشیدی یکی از اولین مراکز دانشگاهی جهان را پدید آورد. این مجتمع علمی و فرهنگی امکانات کاملی همچون خوابگاه دانشجویی، خانه استادان، امکانات درمانی و حتی تعهدات اجتماعی داشت. وقفنامه ربع رشیدی نمونهای استثنایی از دوراندیشی و دلبستگی به علم و پیشرفت است. رشیدالدین فضلالله همچنین شاهکاری همچون جامعالتواریخ به جا گذاشت که مینوی آن را یکی از زیباترین متون فارسی توصیف کرده است. حتی علامه حلی، همعصر او، مقالهای به زبان فارسی درباره رنگها و الوان نوشت که به دعوت رشیدالدین فضلالله انجام شد. کاری که رشیدالدین انجام داد، به راستی نوعی معجزه بود؛ هنگامهای در تاریخ که هنوز یاد آن زنده است.
وی افزود: اما ببینید سرنوشت این شخصیت بزرگ چگونه رقم خورد؟ حسودان او را از پای درآوردند؛ ابتدا خانهنشینش کردند، سپس در یک محاکمه فرمایشی متهم به کفر و اعدامش نمودند. تاریخ در اینجا شرمنده است؛ چنین برخوردی با شخصیتی که برای توسعه و پیشرفت گام برداشته بود، مایه شرمساری است. مسئله تأسفبارتر این است که نه تنها خود او را از میان برداشتند، بلکه اموال خانوادگی او و بستگانش را غارت کردند و حتی ربع رشیدی، آن مرکز مهم فرهنگی، را به آتش کشیدند تا در شعلههای سوزانش نابود شود. این تنها یک نمونه از برخوردهایی است که در طول تاریخ بارها تکرار شده. ما افتخار میکنیم که ایرانی هستیم، اما باید بدانیم که حوادث تلخی نیز در تاریخ ما بوده، واقعیتهایی که نشان میدهد چگونه دستهای از افراد با خیانتهایی آشکار منافع جمعی را قربانی کردهاند. در دوران معاصر هم سرنوشت امیرکبیر نیز مشابه بود. عبرت گرفتن یعنی اینکه از تاریخ بیاموزیم؛ امروز نیشابور و آثار تاریخی دیگر را نگاه کنید و ببینید چطور میتوانیم از تجربیات گذشته استفاده کنیم. باید مراقب باشیم جهل ما زمینهساز سوءاستفاده عدهای نشود. مبادا فرد یا گروهی با حیله و فریب بر گرده ما سوار شود و مانع توسعه ایران عزیزمان گردد.
این رویدادها به ما کمک میکنند که توانایی تحمل چالشهایمان را افزایش دهیم
در بخش بعدی برنامه محمود اسعدی بنیانگذار همایشهای چهرههای ماندگار گفت: در طول این سالها بیش از ۲۴۰ شخصیت علمی، فرهنگی و هنری در برنامه چهرههای ماندگار معرفی شدهاند. نمیتوان انکار کرد چنین رویدادهایی در جامعه تأثیرگذار بودهاند. حقیقت این است که چنین مراسمها و نشستهایی بیش از آنکه فقط تجلیل از افراد باشد، تلاشی برای ایجاد همدلی و همراهی است. این رویدادها به ما کمک میکنند که توانایی تحمل چالشهایمان را افزایش دهیم. یکی از مشکلات بزرگ ما، عدم بهرهگیری درست از نخبگان است. این افراد سرمایههای اصلی هر جامعهای محسوب میشوند و زمانی که جامعه نتواند از توانایی آنها استفاده کند، نه تنها پیشرفت نمیکند بلکه با مشکلات بیشتری روبرو میشود. هدف اولیه از چنین برنامههایی تنها قدردانی نبوده، بلکه تصمیم بر این بوده که این افراد به عنوان مشاوران تخصصی برای پروژههای بزرگ دعوت به همکاری شوند؛ هرچند شاید همیشه این هدف محقق نشده باشد.
وی افزود: باید به نمادهایی مانند نیشابور اشاره کرد؛ شهری که به عنوان نمادی از فرهنگ، تمدن و عظمت ایران شناخته میشود. یادم میآید حدود سه دهه پیش، نخستین کنگره جهانی عطار در نیشابور برگزار شد؛ کنگرهای با حضور اساتیدی برجسته مانند دکتر سید جعفر شهیدی، دکتر پورجوادی و دیگر شخصیتهای علمی که بازتاب گستردهای داشت. در بازدیدی خاص، یکی از این اساتید زمانی که وارد ایستگاه نیشابور شد، به من گفت: «این شهر آنقدر بزرگ است که باید دور آن طواف کرد.» علاوه بر عطار، نیشابور محل آرامش بسیاری از بزرگان دیگر نیز هست که شاید حتی خود ما نیز برخی از آنها را بهخوبی نمیشناسیم. در آثار استاد شفیعی هم بارها به تاریخ و شخصیتهای برجسته این شهر اشاره شده است. نکته جالب دیگر درباره شناخت بزرگان ما این است که پژوهشگران خارجی گاه آنها را بهتر معرفی کردهاند. به عنوان نمونه، آثاری مانند «دریای جان» توسط استاد زریاب خویی به فارسی ترجمه شد، که کتابی ارزشمند در زمینه شناخت عطار محسوب میشود. بنابراین تلاش برای معرفی بهتر این شخصیتها باید ادامه یابد تا بتوانیم همواره از آموزهها و تجربههایشان برای حل مشکلات جامعه بهرهمند شویم.
رسانه یک قدرت اساسی است
این فعال فرهنگی در ادامه گفت: ارتباطات میانفرهنگی میتواند ما را در شرایط متعادلی قرار دهد. در برنامهای که تحت عنوان عصر ایرانی طراحی شده، قرار است هر ماه به یک شهر یا استان بپردازیم. این استان ممکن است مرکزی باشد یا شهری مانند نهاوند، اصفهان یا شیراز. هدف اصلی این برنامه معرفی نخبگان و بزرگان هر شهر است و همچنین فراهم کردن ارتباط و تعامل بین تهرانیها و شهرستانیها. رسانه یک قدرت اساسی است، اما متأسفانه شاید ما رسانه را دستکم گرفته باشیم. رسانه میتواند نقشی کلیدی در معرفی بزرگان و بهرهمندی از نخبگان ایفا کند، اما متأسفانه رسانههای امروز ما، بهویژه رسانههای رسمی، به این مقوله توجه چندانی ندارند. این انتقاد بزرگی است که نه نخبگان در تولید محتوا نقش دارند و نه در عرضه و گسترش محتوا. این یک نقصان جدی است که در گفتوگوهای مختلف با بزرگان نیز به آن اشاره شده است. این موضوع حتی در روایات و احادیث نیز آمده است؛ اینکه زمینه رشد دیگری را مهیا کنیم تا بتواند پیشرفت کند.
اسعدی با تشکر از حاضران و اعضای شورای شهر نیشابور که به این نشست آمده بودند گفت: ما نیاز داریم برنامههایی با مقیاس بینالمللی ایجاد کنیم که مبادلات میانفرهنگی ایران با کشورهای مختلف همچون تاجیکستان، ازبکستان یا کشورهای اروپایی را تقویت کند.. شهرها میتوانند علاوه بر داشتن ابعاد فیزیکی، امتدادهای ذهنی پرمعنایی را نیز ایجاد کنند. این همان چیزی است که برنامه عصر ایرانی تلاش دارد آن را ارائه دهد؛ یعنی شناخت عمیقتر ایران از طریق تمرکز بر نمادها و میراث فرهنگی شهرهای مختلف.
سپس سهیل محمودی پشت تریبون قرار گرفت و رباعیهای جدید خود را خواند که از این قرار بودند:
ای من ای کاش اهل میدان باشی
همبزم نشابوری رندان باشی
جام از پی جام و باز جام از پی جام
خیام شبانههای تهران باشی
*
با تو غم روزگار ناچیز تر است
شب از نفس صبح دلاویزتر است
برخیز و به دیدنم بیا پیش از مرگ
تنهاییم از مرگ غم انگیزتر است
*
فریاد از رنج بیشمار هستی
بیداد آئین و ساز و کار هستی
باری به نفس نفس زدن عمر گذشت
ای داد از سنگینی بار هستی!
*
هستی افسانهای که باور کردیم
با لبخندی تلخ لبی تر کردیم
در حاشیههای سفری بی مقصد
لختی ماندیم و خستگی در کردیم
*
گام از پس گام جاده را پیمودیم
آرام آرام خویش را فرسودیم
شرمندگی همیشگی بر ما ماند
بردوش جهان، بار اضافی بودیم
*
پاخورده عمر، روزگاری که گذشت
پژمرده پاییز، بهاری که گذشت
پایان سفر در ایستگاهی متروک
ریلی که تمام شد قطاری که گذشت
*
شادابی باغ ارغوان نیز گذشت
بیتابی شبهای خزان نیز گذشت
هنگام عبور از خم رنج جهان
از خویش گذشتیم و جهان نیز گذشت
*
دامان تهی حاصل دریوزه ما
آغشته به رنج ما گل کوزه ما
جز غصه نخوردیم سر خوان جهان
دق مرگ شدن روزی هر روزه ما
*
در خویش فروریخته و مفلوک است
افسانه ماندگاریش مشکوک است
بیهوده به غوغای جهان دل مسپار
این ساز کهن تا به ابد ناکوک است
*
در چنبر روز و شب گرفتار تو ام
با ناچاری دچار آوار تو ام
ای زندگی نسیه کابوس زده
یک خواب همیشگی طلبکار تو ام
لذت نگاه از فراز قلهها به ایران
محمدحسین حلیمی سخنران بعدی این نشست بود که با اشاره به گوناگونی و رنگارنگی ایران با تمثیل نگاه از فراز قلهها به پهنه این سرزمین کهن به نیشابور گفت: خراسان، نیشابور و دیگر شهرهای خاورمیانه که از بالا تماشا میشوند، به نوعی ترکیبی از خاطره، فرهنگ و هنر را در دل خود دارند. گویی هر نقطه سرزمین حامل تاریخ و روایتی است. اگر تکنولوژی پهپاد به ما این امکان دهد که فراتر از مرزها برویم و همهچیز را از بالا شاهد باشیم، شاید تاریخ را بتوان به شکل نمودارهای رنگی مشاهده کرد؛ رنگهایی که هر کدام داستانی از گذشته را روایت کنند.. نیشابور، این نگین شرق ایران، چه جذابیتهای تاریخی و هنری خاصی در خود پنهان دارد! از پالتهای رنگینی که تاریخ و فرهنگ منطقه را نشان میدهند تا سفالهای بینظیری که در موزههای جهان پراکنده شدهاند و شکوه نقوش آنها هویتی بی تکرار به این آثار داده است.
وی افزود: سفالهای نیشابور نه فقط در موزهها بلکه در دل تاریخ حضور دارند. نقشمایهها و خطوط اطراف این سفالها پر از شعر، شعار مذهبی یا عرفانیاند، اما گذشته از معانی، طراحی خوشنویسی آنها خیرهکننده است؛ بهویژه خط کوفی با هنرمندی تمام کتیبهها را تزئین کرده است. طراحی این نوشتهها آنقدر حرفهای و دقیق بوده که حتی گرافیستهای امروزی نیز با تمام تخصصشان، برای خلق آثاری مشابه باید روزها زحمت بکشند. ارزش هنری این آثار در کنار مفهومی که در هنر مدرن کمتر دیده میشود، بیبدیل است. این جای تأسف دارد که با وجود میراث هنری بیمانندمان، کمتر در دانشگاهها یا مراکز طراحی گرافیک مورد تحلیل قرار گرفتهاند. هزاران بشقاب طراحیشده توسط هنرمندان نیشابوری هنوز نیازمند بازشناسی هستند. مقایسه آثار سفالین نیشابور با طراحیهای مدرن همچون آثار پیکاسو میتواند عمق هنر ایرانی را برجسته کند. با این حال چنین تحلیلهایی هنوز انجام نشده و این گنجینهها همچنان دستنخورده باقی ماندهاند. چه بسیار تحسینهایی که شایسته هنر گذشتگان ماست اما تاکنون بر زبان نیامده است.
طراحی روان، مثل شنا کردن ماهی در آب
اینچهره ماندگار هنرهای تجسمی با ذکر مثالی درباره شیوه طراحی این خطوط ادامه داد: طراحی باید به شکلی روان و ساده انجام شود، مثل شنا کردن یک ماهی در آب. اگر بخواهید خودتان شنا را شروع کنید، ممکن است بدندرد بگیرید یا حرکات شما ناهماهنگ باشد، اما ماهی با حرکات نرم خود کاملاً روان و هماهنگ در آب حرکت میکند. خطاطان برجسته ما نیز در دورههایی مانند قرن ششم وقتی قلم به دست میگرفتند، همانند ماهی در آب بودند؛ کاملاً طبیعی و روان. برای مثال، استاد کرمعلی شیرازی یکی از بزرگترین خطاطان بود، کسی که بدون هیچ دشواری نقطهای را مینوشت، در حالی که ما ممکن است همان کار را با استخواندرد انجام دهیم. یا درویش عبدالمجید طراح ماهری بود که با حرکات دایرهای زیبا اثری منحصربهفرد خلق میکرد، بهگونهای که گویی اثر او در آب روان است. هنرمندان زبردست دوره صفویه نیز چنین بودند؛ طراحیها و خوشنویسیهایشان بینظیر بود. امروز، اگر هزاران خطاط را کنار هم قرار دهیم، تعداد کمی هستند که کارشان مانند آن هنرمندان گذشته روان و هماهنگ باشد. این را میتوان در آثار باقی مانده آنها نیز دید؛ مانند سفالهای نیشابوری که همچنان دستنخورده ماندهاند و نمایشدهنده عظمتی بیسابقه هستند. متأسفانه، بسیاری از این میراث ارزشمند از کشور ما خارج شده است.
حلیمی در پایان سخنانش گفت: چرا باید بشقابهای ارزشمند ایرانی یا کاشیهای زرین قرن ششم که نماد هنر فاخر این سرزمین هستند، اکنون در موزههای دیگر کشورها باشند؟ چرا باید محراب زرینفام ورامین در موزهای در آمریکا قرار داشته باشد؟ یا محراب زرینفام مسجد کاشان به برلین برده شود؟ چرا سرستونهای مجموعه تخت جمشید یا لوحهای ارزشمند ما جایی خارج از ایران باشند؟ این غفلتی بزرگ است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. باید تلاش کنیم با همت افراد دلسوز و استادان برجسته، این وضعیت را جبران کنیم. هنر و فرهنگ ما شایسته شکوهی دوباره است و از دست دادن چنین گنجینههایی چیزی نیست که بتوان بهسادگی از کنار آن گذشت.
در بخش بعدی مراسم فاضل جمشیدی با یادی از پرویز مشکاتیان که اهل نیشابور بود، آوازی در دستگاه چهارگاه و بر اساس شعری از غلامحسین عمرانی با این مضمون خواند:
یک نفر از روستای دور، میخواند مرا
تا کنار خوشه انگور میخواند مرا
آن طرفتر از دل ویرانههای باستان
کورسوی آتشی از دور، میخواند مرا
گم شدم و در جنگل تاریک جبر و اختیار
شیخ اشراق، از میان نور، میخواند مرا
حلقه شوریدگان را ایمنی در کار نیست
تارِ دل در دستگاه شور، میخواند مرا
اشتیاقِ نی شدن دارد دل دیوانهام
سرّ نی تا صبحگاه صور، میخواند مرا
طرحی از آینه و خورشید دارم پیش رو
آفتاب صبح نیشابور، میخواند مرا
نیشابور، مهمترین ایالت منطقه خراسان در دوران اسلامی
در ادامه و با دعوت محمود اسعدی، هادی بکایی استاد تاریخ و پژوهشگر و نویسنده آثار تاریخی تخصصی درباره تاریخ نیشابور به بیان نکاتی درباره این شهر پرداخت و گفت: نیشابور یا همان نیو شاهپور در دوره ساسانی قدیمیترین نام ثبتشدهای است که از این شهر باقی مانده. بر اساس کتیبه نقش رستم و کعبه زرتشت متعلق به شاپور اول ساسانی، قدمت این نام به سال ۲۴۰ میلادی بازمیگردد. این شهر با گسترش اسلام از قرن سوم هجری به یکی از الگوهای توسعه متوازن شهرهای ایران تبدیل شد. نیشابور به عنوان یکی از کلانشهرهای اسلامی، با آغاز پایتختی طاهریان رشد چشمگیری کرد. در دوره سلجوقیان، بهعنوان نخستین پایتخت آنها، برجستهترین کلانشهر اسلامی بود و تا زمان حمله مغول در کنار قاهره و بغداد مطرح بود. چه از منظر سیاسی، چه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، نیشابور نقشی بسیار متوازن داشت. از لحاظ جغرافیای تاریخی، قلمرو نیشابور در گذشته بخش وسیعی از خراسان بزرگ را شامل میشد. این منطقه دوازده ناحیه یا «رخ» اصلی داشت که شامل مناطقی همچون بیهق مرکزی، جوین، جام، آزادوار و چند شهر دیگر بود که امروزه بخشهایی از خراسان امروزی را تشکیل میدهند.
وی افزود: در دوره اسلامی، نیشابور نه تنها مرکز خراسان بزرگ بود بلکه مهمترین ایالت منطقه نیز شناخته میشد. خراسان چهار ربع اصلی داشت؛ مرو، بلخ، هرات و نیشابور. مرکزیت سیاسی و اداری این چهار قسمت بر عهده نیشابور بود. اگرچه در دوره غزنویان پایتخت در غزنین و در برخی دورهها اصفهان بود، اما نیشابور همچنان نقش مهم خود را حفظ کرده بود. جنبه دیگری که کمتر به آن توجه شده، موقعیت اقتصادی نیشابور است. تاریخنگاری امروز، برخلاف نگارش تاریخی سنتی که عمدتاً روی مسائل سیاسی متمرکز بود، بر تحولات اجتماعی تأکید دارد. طی قرون سوم تا پنجم هجری، نیشابور یکی از مراکز بزرگ اقتصادی ایران محسوب میشد و نقش مهمی در تحولات اجتماعی و اقتصادی منطقه ایفا میکرد. این موارد فقط گوشهای کوتاه از اهمیت تاریخی این کلانشهر است که جای تأمل بسیار دارد.
دینار ضرابخانه نیشابور، پشتوانه اقتصادی و وجه رایج تجارت در قلمرو اسلامی
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: شاید کمتر کسی بداند که دینار نیشابوری در قرون اولیه هجری قمری تا قرن هشتم، معادل دلار زمان خود بوده است. نیشابور به عنوان یکی از مهمترین مراکز ضرابخانههای جهان اسلام در آن دوران شناخته میشد. این دینار به دلیل عیار بالا و طراحیهای هنری چشمنواز خود، در سراسر سرزمینهای اسلامی به عنوان پشتوانه اقتصادی مورد استفاده قرار میگرفت. حتی ناصرخسرو در سفرنامه خود اشاره کرده که در یکی از شهرهای یمن، مبادلات تجاری با دینار و زر نیشابور انجام میشده است. علاوه بر دینار، فیروزه نیشابور نیز شهرت جهانی داشته و در همان دوران به کشورهای دوردستی همچون چین صادر میشده است. این فیروزه در فرهنگ جواهرات مسلمانان جایگاه ویژهای داشته و چینیها از آن با نام «فیروزه نیشابور" یاد میکردند. نیشابور نه تنها در زمینه تولید فیروزه بلکه در صنعت بافندگی و نساجی نیز یک مرکز ممتاز محسوب میشده است. این شهر به عنوان یکی از مهمترین قطبهای تولید پارچه در جهان اسلام، پارچههایی با کیفیت بالا تولید میکرد که به بسیاری از مناطق دنیا صادر میشدند. پارچههای نیشابوری، بهویژه پارچههای معروفی مانند «صبوری» یا «صابوری» برند شناختهشده آن دوران بودند و پادشاهان از داشتن چنین پارچههایی برای پوشش خود افتخار میکردند. جالبتر اینکه نیشابور حتی محصولاتی دیگر مانند گل معطری به نام «بقل» تولید میکرد که به دلیل خواص داروییاش به سراسر جهان صادر میشد. این گل معطر در بازارهای جهانی آن زمان بسیار محبوب بود و حتی گفته میشود واژه «بقال» نیز از آن گرفته شده است. موقعیت جغرافیایی نیشابور نیز اهمیت بسزایی داشته؛ چراکه مسیر راه ابریشم از کنار این شهر عبور کرده و به رشد اقتصاد، صنعت، فرهنگ، هنر و اندیشه کمک شایانی کرده است.
نیشابور، زادگاه مدارس بزرگ جهان اسلام
بکایی گفت: از لحاظ فرهنگی و علمی، نیشابور همیشه جایگاه ویژهای داشته و از آن به عنوان زادگاه مدارس بزرگ جهان اسلام یاد میشود. مدارس نظامیه نیشابور نه تنها محلی برای آموزش بودند، بلکه اسکان و حمایت مالی نیز به دانشجویان ارائه میکردند که این خود یک تحول بیسابقه در نظام آموزشی آن عصر بوده است. بزرگترین کتابخانههای جهان اسلام نیز در نیشابور قرار داشتهاند. برای مثال، نقل است که فردی از عمان برای دستیابی به نسخهای از یک کتاب، سفری دو ساله به نیشابور انجام داده تا از کتابخانه نظامیه نسخهبرداری کند. این نشاندهنده غنای علمی و فرهنگی این شهر است. اما یکی از سوالات قابل توجه این است که چرا مغولها چنین شهری را تخریب کردند؟ پاسخ این است که مغولها صرفاً به تمدنهای پیشرفته حمله میکردند. اگر شهری مورد حمله قرار نمیگرفت، احتمالاً یا ویژگی تمدنی قابلتوجهی نداشت یا آنقدر مشکلات داخلی داشت که مهاجمان نیازی به تخریب نمیدیدند. مسئله مهمتر در سقوط نیشابور، فقدان رابطه مناسب میان دین و حکومت بود. در دورهای که انسجام مذهبی و سیاسی وجود داشت، نه تنها نیشابور بلکه کل جهان اسلام ثبات بینظیری تجربه میکرد. اما با بروز اختلافات شدید بین دین و دولت، شرایط برای حملات خارجی فراهم شد. در سال ۵۴۸ هجری قمری زمانی که انسجام حکومت و مردم تضعیف شده بود، مغولها توانستند نیشابور را تصرف و تخریب کنند. تاریخ این شهر میتواند الگویی مهم برای فهم چگونگی رشد و سقوط تمدنها باشد. رابطه متوازن بین دین و دولت یکی از عوامل اصلی شکوفایی و همچنین شکست نیشابور بوده است.
شاه محمود نیشابوری، خوشنویس بزرگ تاریخ نیشابور
سپس علی شیرازی، استاد خوشنویسی روی صحنه آمد و سخنانش را با موضوع خوشنویسی و خوشنویسان بزرگ بر اساس دو کتاب «احوال و آثار خوشنویسان» نوشته دکتر بیانی و «اطلس خط» اثر زندهیاد استاد حبیبالله فضایلی آغاز کرد و درباره شاه محمود نیشابوری که یکی از بزرگترین خوشنویسان تاریخ نیشابور است، گفت: شاه محمود شاگرد عبدی نیشابوری بود که نسبتی خانوادگی نزدیک (دایی) با او داشت؛ اما بعدها خطوط میرعلی هروی و سلطان علی مشهدی را مطالعه کرد و از آنها الهام گرفت تا سبکی مختص خود ایجاد کند. او توانست استحکام و روانی خط میرعلی را با ظرافت و دقت خط سلطان علی ترکیب کند و نتیجه کار سبکی شد ماندگار که به نام خودش شناخته میشود. کمتر خوشنویسی قادر بوده سبکی ویژه خود خلق کند. استحکام و روانی خط را از میرعلی و ظرافت و دقت را از سلطانعلی دریافت کرده است. همین تلفیق باعث شد که شاه محمود صاحب سبک خاص خود باشد، مسئلهای که در میان خوشنویسان کمتر دیده میشود. نویسنده تاکید دارد که خوشنویسی هنری دشوار است و دوران آموزش آن بسیار طولانی است. بیشتر هنرمندان در مرحله تقلید باقی میمانند، چرا که دستیابی به سبک مستقل نیازمند سالها تمرین و ممارست است.
وی در ادامه به موقعیت شاه محمود خوشنویس در دربار شاه اسماعیل صفوی اشاره کرد که طی ۲۳ سال حضور خود، آثار نفیس و بیبدیلی خلق کرده است؛ شاهنامهای که برای شاه اسماعیل کتابت کرده یکی از نمونههای شاخص تلاش اوست که همین اثر چندین سال زمان نیاز داشته تا نوشته شود. همچنین از سنت ارزشمند حکومتهای گذشته یاد کرد که بزرگترین هنرمندان را جمعآوری کرده و زمینه خلق آثار ماندگار در حوزه خط و کتابسازی را فراهم میکردند. وی افزود: این آثار امروزه در بسیاری از موزههای جهان بهعنوان نماینده فرهنگ و هنر ایران وجود دارند.
در پایان اینمراسم نیز نشریه نیشابور که به زودی منتشر میشود رونمایی شد.