آقای شورآبادی! شما قهرمان ما هستی

فرارو شنبه 27 بهمن 1403 - 13:42
آقای شورآبادی از همان روز‌های اول حادثه و در میان ویدئو‌هایی که از مراسم خاکسپاری دانش‌آموزان فرزانگان کرمان منتشر شد، تنها از غم فوت همسر و پسر ۷ساله‌اش سخن نگفت و عزاداری نکرد، او در میان آتش این داغ ایستاد و غم از دست دادن دخترانی را که مانند فرزند خود، آنها را دوست داشت، زمزمه کرد.

۱۰روز از حادثه مدرسه فرزانگان می‌گذرد و ۱۰روز است که ۴دانش‌آموز این مدرسه دیگر با کیف و کتاب‌هایشان سر کلاس نیامده‌اند. آن‌هایی که مانده‌اند، تاب نبودن هم‌کلاسی‌هایشان را ندارند. هر کسی تلاش می‌کند تا دانش‌آموزان حاضر در این حادثه را به‌نحوی دلداری دهد اما همدردی بابای مدرسه داستان دیگری دارد. 

به گزارش همشهری، آقای شورآبادی با تنی مجروح، از حادثه اتوبوس زنده ماند و در تمام روزهایی که از حادثه می‌گذرد، هنوز خود را مسئول می‌داند؛ درست مانند ویدئوی صحبت‌هایش با وزیر آموزش و پرورش و دلداری دادنش به یکی از دانش‌آموزان مدرسه. 

آقای شورآبادی از همان روزهای اول حادثه و در میان ویدئوهایی که از مراسم خاکسپاری دانش‌آموزان فرزانگان کرمان منتشر شد، تنها از غم فوت همسر و پسر ۷ساله‌اش سخن نگفت و عزاداری نکرد، او در میان آتش این داغ ایستاد و غم از دست دادن دخترانی را که مانند فرزند خود، آن‌ها را دوست داشت، زمزمه کرد.

بابای مدرسه فرزانگان کرمان، با همان لحن آرام و قد خمیده از غم، وقتی چشم در چشم وزیر آموزش و پرورش شد، از ناتوانی برای روبه‌رو شدن با خانواده ۴دانش‌آموز فوت شده گفت و رنجش را اینگونه روایت کرد: «زن و بچه‌ام از دستم رفتن، دخترای مردم پرپر شدن. نمی‌دونم چطوری سرم رو بالا بگیرم. جواب پدر و مادر این ۴دختر رو چی بدم؟ پسر دسته گلم کلاس اول بود. ۱۰سال توی مدرسه کار و هر چی کردم برای این دخترا بود. گفتم هیچ‌کسی نبینه، خدا بالاسرم هست و می‌بینه.» 

در میان تلخی حادثه اتوبوس کرمان، حالا آقای شورآبادی به قهرمانی برای ایرانی‌ها تبدیل شده است؛ مردمانی که تا چند روز پیش خبری از بابای مدرسه فرزانگان نداشتند، این روزها او را قهرمان خود می‌دانند؛ چراکه مسئولیت‌پذیری و مهربانی زلال او از دریچه شبکه‌های اجتماعی هم عیان است.

زمانی که تصویری از دلداری دادن دانش‌آموزی که از شدت گریه توان حرف زدن نداشت، تمام شبکه‌های اجتماعی را از آن خود کرد، بسیاری به حال آقای شورآبادی و وسعت قلب او غبطه خوردند. این جملات بابای مدرسه، بارها و بارها در تلفن همراه ایرانی‌ها شنیده شد که برای دلداری به دخترک دانش‌آموز می‌گوید: «همیشه باید پیش خدا سرمون رو بالا بگیریم، خب! باشه؟ تو نباید گریه کنی قربون شکلت برم. تو باید دکتر بشی و من پیشت بیام. باشه دردت به جونم؟» 

آقای شورآبادی به قهرمانی ساده و بی‌تکلف برای ایرانی‌ها تبدیل شده است؛ او نشان داد که برای آدم حسابی بودن، فقط کافی است که حواسمان به خدای بالای سرمان باشد.

منبع خبر "فرارو" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.