سالهاست که خرید قسطی بین مردم، بازار داغی داشته و هر خانوار برای تامین نیازهای اساسی و حتی غیرضروری به خرید کالاهای قسطی روی آوردهاند.
اما طی سالهای اخیر، از فروش اقساطی خودرو، طلا و لوازم خانگی که بگذریم به اقساط فروشی برنج و گوشت و مرغ رسیدهایم، پدیدهای که شاید در وهله اول کمی تامل برانگیز باشد، اما به مرور زمان این موضوع برای بیشتر مردم به یک روند عادی تبدیل شده است.
حالا از پشت جریان سازیهایی که نرخ ارز برای اقتصاد کشور به وجود آورده است انتظار برای فروش هر نوع کالا و محصولی آن هم به صورت اقساط دیگر شوک آور نیست!
برخی از کارشناسان بی ثباتی نرخ ارز و نبود سیاستهای اجرای درست در این فضا را عامل اصلی گرانی مواد غذایی به ویژه برای اقشار کم درآمد و متوسط جامعه میدانند و برخی نیز نبود انسجام جامع برای ریشه یابی مشکلات مزمن اقتصادی را دلیل این بحرانهای پی در پی میدانند.
اما در نهایت باید بی تدبیری در اجرای سیاستهای ضد تومی و نبود بستر مناسب برای تحقق برنامههای هدفمند آن هم به منظور توسعه برنامههای توسعهای را دلیل اصلی خالی شدن روز به روز سبد خانوارها از مواد مورد نیاز معیشتی دانست.
نوسان سازی قیمت خوراکیها در فضای مجازی
افزایش بی رویه قیمتها باعث شده برخی از اپلیکشنهای خرید اینترنتی نسبت به فروش قسطی اقلام خوراکی از جمله پیاز و سیب زمینی اقدام کنند؛ بحثی که با یک نگاه شاید بهت آور باشد، اما واقعیت بزرگی در خود نهفته است.
خانوار ایرانی به ویژه اقشار کم درآمد و متوسط جامعه با توان مالی معین توان خرید و محصولات خوراکی که هر روز بر قیمت آنها افزوده میشود را ندارند به ناچار باید مواد ضروری سفره را تامین کنند و این راهی جز خرید اقساطی و یا دانهای از هر محصول نیست.
زمانی که سیب زمینی به کیلویی ۸۰ تا ۹۰ هزار تومان رسیده یک خانواده چهار نفره چطور میتواند در هفته مطابق برنامه غذایی خود اقدام به خرید سه – چهار کیلو سیب زمینی کنند! یعنی باید هفتهای ۴۰۰ هزار تومان برای یک محصول ساده غذایی هزینه کنند! این رقم در کدام سبد معیشتی کارگران و خانوارهای کم درآمد ثبت شده است!