به گزارش مشرق، از اوایل تابستان امسال، گزارش سرقت های سریالی به پلیس آگاهی تهران اعلام شد. آنطور که مالباخته ها می گفتند، ۳ نفر درحالیکه سوار بر دو دستگاه موتورسیکلت بودند به طعمه های خود در خیابان های خلوت حمله می کردند و گوشی هایشان را می قاپیدند. چنانچه مالباخته ها مقاومت می کردند، سارقان چاقویی روی پهلوهای آنها قرار می دادند و با تهدید گوشی مالباخته ها را به سرقت می بردند.
سرنخ
تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی تهران زیر نظر قاضی محمد کوشکی بازپرس شعبه هشتم دادسرای ویژه سرقت ادامه داشت. سارقان اما صورت های خود را می پوشاندند و سعی کرده بودند ردی از خودشان به جا نگذارند. حتی پلاک موتورهایشان را نیز مخدوش کرده بودند. با این وجود ردیابی ها برای شناسایی سارقان ادامه داشت تا اینکه سارقان در آخرین سرقت خود با حمله به مردی جوان، گوشی موبایل وی را به سرقت بردند و اقدام به فرار کردند. اما پس از فرار سارقان خشن، مشخص شد که کارت ملی یکی از سارقان که هنگام سرقت، داخل جیبش بوده، در صحنه سرقت افتاده است. پیدا شدن کارت ملی، سرنخی شد برای شناسایی سارق تحت تعقیب. کارآگاهان ساعتی بعد موفق شدند وی را دستگیر کنند.
به خاطر دوست اینستاگرامی
متهم سابقه ای ندارد و نخستین بار است که دستگیر می شود. او در بازجویی ها گفت: من به خاطر سارا دختر موردعلاقه ام تبدیل به سارق شدم.
وی ادامه داد: من در اینستاگرام آنلاین شاپ راه انداخته ام و درآمد نسبتا خوبی دارم. مدتی قبل سارا که یکی از دنبال کننده های پیج کاری ام بود، از من خرید کرد و همین موجب شد تا آشنایی ما شکل بگیرد. وی ادامه داد: دختر جوان به همراه مادرش زندگی می کرد و بعد از مدتی که فروشم افت کرده و پایین آمده بود به من پیشنهاد داد تا سرقت کنم. می گفت کار راحت و پولسازی است اما من می ترسیدم ریسک کنم. سارا اما آنقدر در گوشم خواند تا اینکه تصمیم گرفتم با یک باند سرقت و زورگیری همکاری کنم. به دستور سرکرده باند، با همدستانم سوار بر موتور می شدم و به خیابان ها می رفتم. سپس با پرسه زدن در خیابان ها و شناسایی افرادی که در حال صحبت با گوشی گرانقیمت خود بودند، به سمتشان هجوم می بردیم و گوشی را از دستشان می قاپیدیم.
او گفت: اگر طعمه ما مقاومت می کرد، با چاقو تهدیدش می کردیم تا گوشی اش را به سرقت ببریم اما کسی را مجروح نکردیم. معمولا هرچه سهم من از سرقت ها می شد را خرج سارا و مادرش می کردم. مثلا برای آنها طلا می خریدم. حتی سرکرده باند سهم من از سرقت ها را به حساب بانکی مادر و دختر واریز می کرد.
با اعتراف این پسر جوان، مادر و دختر نیز بازداشت شدند و متهمان برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره آگاهی تهران قرار گرفتند. همچنین تحقیقات برای دستگیری زورگیران فراری ادامه دارد.