خبرگزاری مهر، گروه استانها - علی نواصر: «شلمچه» نامی که با شنیدنش، قلبها به تپش میافتد و اشکها بیاختیار جاری میشوند. این سرزمین، روزگاری قتلگاه جوانان غیوری بود که با عشق به وطن و ایمان به خدا، قدم به میدان نبرد گذاشتند. خاک اینجا خاکی است که با خون شهیدان آبیاری شده؛ خونهایی که هر قطرهاش داستانی از ایثار، فداکاری و عشق بیپایان به این مرز و بوم را روایت میکند. شلمچه، روزی صحنه نبرد بود؛ جایی که جوانان با چشمانی پر از امید و قلبی سرشار از عشق، جانهای خود را فدای خاک ایران کردند. امروز اما اینجا زیارتگاهی است برای دلهای مشتاقی که میخواهند از نزدیک، رنج و رشادت آن شهیدان را لمس کنند.
شلمچه روزی قتلگاه بود؛ جایی که گلولهها و خمپارهها، زندگیها را در هم میکوبیدند اما امروز، اینجا زیارتگاهی است برای دلهای پاکی که میخواهند از نزدیک، عظمت آن شهیدان را درک کنند. کاروانهای راهیان نور با دانشجویان و دانشآموزانی که چهرههایشان پر از شوق و اشتیاق است به اینجا میآیند تا یاد شهیدان را زنده نگه دارند.
وقتی به چهرههای این جوانان نگاه میکنی، گویی چهرههای همان شهیدان را میبینی. آنها با چشمانی پر از اشک و قلبی سرشار از عشق به این سرزمین میآیند تا بگویند: «ما فراموشتان نکردهایم». شلمچه امروز نه یک قتلگاه که یک زیارتگاه است؛ جایی که دلها به یاد شهیدان میتپد و اشکها بیاختیار جاری میشوند. اینجا جایی است که هر کس با خودش خلوت میکند و به یاد آن شهیدان، از خدا طلب آمرزش میکند.
در روزهای اخیر، دانشجویان از سراسر کشور در قالب کاروانهای راهیان نور به منطقه شلمچه سفر کردهاند تا شهدای دفاع مقدس را زیارت کنند و از نزدیک با فرهنگ ایثار و شهادت آشنا شوند. این سفر معنوی که هر ساله با استقبال گستردهای از سوی جوانان و دانشجویان مواجه میشود فرصتی است برای بازخوانی ارزشهای دفاع مقدس و تجربهای عمیق از حس و حالی که شهدا در طول هشت سال جنگ تحمیلی از خود به جای گذاشتند. در این گزارش، به گفتوگو با برخی از دانشجویان شرکتکننده در این سفر پرداختهایم تا از حال و هوای خود و تأثیرات این سفر بر روح و روانشان بگویند.
سبکبار شدن برای رسیدن به خدا
علی عباسی دانشجویی از استان مازندران در توصیف حال و هوای شلمچه میگوید: از همه چیزمان باید بگذریم تا برسیم به خدا. باید سبکبار بشویم، مال دنیا را، جان خود را و تن خود را رها کنیم تا برسیم به خدا. شلمچه و هوایش واقعاً خاص است. من داستانهایش را میدانستم اما وقتی روایتگری میکردند، انگار که من واقعاً چیزی نمیدانستم. حس و حال خوبی داشتم. مثلاً وقتی دستت را به خاک میزنی، انگار که با تمام وجودت حس میکنی آن شهیدانی که آنجا خون دادند و جان دادند. واقعاً آنها را با تمام وجود حس میکنی.
علی ادامه میدهد: «این سفر برای من یک تجربه معنوی عمیق بود. من احساس میکنم که حالا بهتر میتوانم ارزشهای دفاع مقدس را درک کنم و به زندگیام معنا بدهم. شلمچه به من یادآوری کرد که چقدر باید برای حفظ این سرزمین و ارزشهایش تلاش کنم.»
حال و هوای کربلا در شلمچه
آرمان دانشجویی از استان البرز نیز از حال و هوای شلمچه میگوید: به نظر من، شلمچه حال و هوای کربلا را دارد. حس و حال خیلی خوبی دارد. پیشنهاد میکنم همه بیایند و این تجربه را از نزدیک احساس کنند. وقتی به اینجا میآیی، آدم اول شرمنده شهدا میشود. مثلاً برمیگردی به کارهایی که شاید خطا بودهاند و فکر میکنی که ببین چه آدمهایی به خاطر حفظ این سرزمین و جلوگیری از افتادن آن به دست دشمن، فداکاری کردند. من سعی میکنم که آن کارهایی که بعضی وقتها ممکن است خطا باشند را انجام ندهم.
آرمان تأکید میکند که این سفر باعث شده تا او بیشتر به ارزشهای دفاع مقدس فکر کند و در زندگیاش تغییراتی ایجاد کند. او میگوید: من حالا بیشتر از قبل به اهمیت ایثار و فداکاری پی بردهام و سعی میکنم در زندگیام از این ارزشها الگو بگیرم.
فرهنگ شهادت و ایثار
سیروان کریمی دانشجوی دیگری از استان البرز درباره فرهنگ شهادت و ایثار میگوید: بینید، فرهنگ شهادت در آن دوره نمودی عینی داشت. ما به عینه میدیدیم جوانانی که از همه تعلقاتشان از دانشگاه از خانواده از کسب و کار میزدند و برای دفاع از وجب به وجب خاک کشورمان رشادت و جانفشانی میکردند. الان هم وظیفه ما در یک سنگر و در یک جبهه دیگر است. من اعتقاد دارم یک دانشجو باید در حوزه خودش، یک استاد دانشگاه در حوزه آموزش و هر فردی که در هر جایگاهی قرار گرفته باید از خود گذشتگی داشته باشد. مشکلاتی که ما در کشور داریم، قطعاً با این روحیهها و با این همدلی و همافزایی که در دوران دفاع مقدس بود، میتوانیم حل و فصل کنیم.
سیروان معتقد است که این سفر به او و دیگر دانشجویان یادآوری کرده که چگونه میتوانند در زندگیشان از ارزشهای دفاع مقدس الگو بگیرند و در حل مشکلات کشور نقشآفرین باشند. او میگوید: ما باید از خودمان بگذریم و برای پیشرفت کشورمان تلاش کنیم. این سفر به من نشان داد که چگونه میتوانم در زندگیام از خود گذشتگی داشته باشم.
غربت و دلگیری شلمچه
سهیل مقدم دانشجویی از استان تهران نیز از تجربه خود در شلمچه میگوید: آخرین جایی که تا الان آمدیم، شلمچه بود. از همان لحظه ورود که میخواهی داخل این فضا بشوی، آن غربت و دلگیر بودنش خودش را به تو نشان میدهد. اردوی راهیان نور یکی از مهمترین عواملی است که میتواند آرمان شهدا و ایثارگران را به معنای واقعی کلمه به ما تعریف کند، مخصوصاً برای ما نسل جوان. این فضاهایی که اینجا ایجاد شده و آمادهسازی شده، خیلی عالی هستند و میتوانند برای ما قابل لمس باشند. ما تا حدودی درک میکنیم که چه اتفاقاتی افتاده و چه رشادتها و جوانمردیهایی اینجا رخ داده است.
سهیل تأکید میکند که این سفر به او کمک کرده تا بهتر بتواند ارزشهای دفاع مقدس را درک کند و در زندگیاش از آنها الگو بگیرد. او میگوید: من حالا بیشتر از قبل به اهمیت ایثار و فداکاری پی بردهام و سعی میکنم در زندگیام از این ارزشها الگو بگیرم.
سفر به شلمچه در قالب کاروانهای راهیان نور تجربهای عمیق و تأثیرگذار برای دانشجویان است. این سفر نه تنها فرصتی برای زیارت شهدا و آشنایی با فرهنگ ایثار و شهادت است بلکه به دانشجویان کمک میکند تا در زندگیشان از خود گذشتگی داشته باشند و برای پیشرفت کشورشان تلاش کنند. دانشجویان شرکتکننده در این سفر از حال و هوای خاص شلمچه و تأثیرات عمیق آن بر روح و روانشان سخن میگویند. آنها معتقدند که این سفر به آنها یادآوری کرده که چگونه میتوانند در زندگیشان از ارزشهای دفاع مقدس الگو بگیرند و در حل مشکلات کشور نقشآفرین باشند.
شلمچه، امروز نمادی از مقاومت و ایثار است. اینجا جایی است که هر کس با دیدنش به یاد میآورد که آزادی و استقلال این سرزمین به چه بهایی به دست آمده است. دانشجویان و دانشآموزانی که به اینجا میآیند با دیدن این سرزمین، درسهایی از زندگی میآموزند؛ درسهایی از عشق، ایثار و فداکاری. آنها میآیند تا بگویند: «ما وارثان شهداییم و راهتان را ادامه خواهیم داد».