ما به طور مشخص ۱۴ سال است که با نسل جدید تحریمها مواجهیم. حتی در دوره برجام و رفع نسبی تحریمها نیز سایه تحریمها و چگونگی رفع آنها مسئلهای بود که ذهنیت همه کشور را متوجه خود کرده بود.
به گزارش روزنامه خراسان، اکنون سوال این است که مهمترین مسئله و معضل پیش روی کشور در یک و نیم دهه اخیر چه جایی در مراکز مطالعاتی، دانشگاهها، اتاقهای فکر و اندیشکدههای کشور داشته است و در صورتی که مطالعاتی در این باره انجام شده است، چه مقدار عموم نخبگان جامعه، تصمیمگیران و تصمیم سازان و بخشهای درگیر با این مسئله از نتایج این مطالعات بهرهمند شدهاند. آن هم در شرایطی که به نظر میرسد با دور جدیدی از تشدید تحریمها مواجه هستیم و در این میان بازار تجویز نسخههای یک خطی و رویکردهای ساده انگارانه داغ است.
برخی معتقدند مذاکره با آمریکا اکسیری است که معجزه رفع تحریمها رقم میزند و به این پرسش پاسخ نمیدهند که مذاکره به تنهایی چه تغییری در رویکرد آمریکا علیه ایران ایجاد خواهد کرد و پاسخ مثبت به درخواست مذاکره همراه با تهدید نظامی چه چیزی را پای میز مذاکره از ایران طلب میکند، جز عقب نشینی محض.
از سوی دیگر رویکرد شعارزده مقابله با تحریمها و دور زدن آنها بدون توجه به تجربه ۱۴ سال گذشته، تبعات سنگین دور زدن تحریمها و کاهش نقش ایران در مراودات تجاری جهان نیز به سوالات مهمی درباره نسخه تجویزی خود پاسخ نمیدهد.
در هر حال انتظار میرود مراکز مطالعاتی و اندیشکدههای بزرگ حکومتی که با بودجههای پُر و پیمان در این دوران فشارهای اقتصادی و محدودیتهای مالی به فعالیت ادامه دادهاند پاسخ دهند که خروجی مطالعات آنها در زمینه تحریمها چه بوده است.
همچنین مسئولان قوا و به ویژه متولیان دولتی که در صف اول مواجهه با تحریمها هستند و بودهاند نیز باید پاسخ دهند که تا چه حد سفارش چنین مطالعاتی را به بدنههای کارشناسی دستگاههای زیرمجموعه خود و یا اندیشکدهها و مراکز مطالعاتی دادهاند و از نتایج آن چه استفادهای در مواجهه با تحریمها داشتهاند. به بیان خلاصه باید گفت مواجهه نرم افزاری ما با پدیده تحریمها و شناخت کامل آن برای مواجهه اثرگذار با آن چگونه بوده است و دانش انباشته ما در این زمینه کجاست؟