به گزارش اقتصادنیوز، ژئوپلتیکال مانیتور با انتشار یادداشتی نوشت: در تاریخ ۱۸ فوریه ۲۰۲۵، دیپلماتهای ارشد مسکو و واشنگتن دور هم نشستند تا درباره طرح صلح اوکراین رایزنی کنند، بدون اینکه نمایندگان اوکراین در این مذاکرات حضور داشته باشند.
شخصیتهای کلیدی حاضر در این گفتوگوها شامل مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده، مایک وولتز، مشاور امنیت ملی رئیسجمهور دونالد ترامپ و استیو ویتکوف، فرستاده ویژه ترامپ به خاورمیانه بودند. از طرف روسیه، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه، یوری اوشاکوف، مشاور ارشد سیاست خارجی کرملین و کیریل دمیتریف، رئیس صندوق ثروت ملی روسیه حضور داشتند.
این نشست ۴، ۵ ساعته ظاهراً نتیجه ملموسی نداشت. مهمترین موضوعات مطرح شده شامل بازسازی روابط دیپلماتیک میان مسکو و واشنگتن، تشکیل تیم مذاکرهکنندگان سطح بالا برای پیشبرد مذاکرات صلح، همکاریهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی و تضمینهای امنیتی و مسائل سرزمینی بودند. با این حال، از تمام مباحث مطرح شده، یک موضوع به طور خاص برجسته شد؛ برگزاری انتخابات در اوکراین.
بلافاصله پس از پایان جلسه، صحبتهایی درباره انتخابات اوکراین رسانهای شد. دونالد ترامپ ادعا کرد که محبوبیت ولودیمیر زلنسکی به چهار درصد کاهش یافته و پیشنهاد داد که اوکراین باید انتخابات را به عنوان بخشی از توافق صلح برگزار کند.
این مؤسسه مطالعاتی در ادامه آورد: ظهور ناگهانی روایت انتخابات پس از این مذاکرات اتفاقی نیست. اگر زلنسکی با توافق صلح پیشنهادی مخالفت کند، واشنگتن و مسکو ممکن است تلاش کنند او را از مذاکرات کنار بگذارند و او را فاقد مشروعیت برای مذاکره بدانند و به جای او، رهبری را به قدرت برسانند که آماده پذیرش توافق با شرایط آنها باشد.
از همین رو، احتمالاً یک تغییر بزرگ در حال رخ دادن باشد. از ماه مه ۲۰۲۴، دوره ریاستجمهوری زلنسکی بهطور رسمی به پایان رسیده است. با این حال، به دلیل اعلام وضعیت نظامی به علت جنگ، قانون اساسی اوکراین اجازه برگزاری انتخابات را نمیدهد که امری منطقی است. با توجه به اینکه بخشی از جمعیت در جبهههای جنگ هستند، بسیاری در تبعیدند و اکثریت در ترس زندگی میکنند، برگزاری انتخابات تحت این شرایط میتواند بسیار بیثباتکننده باشد.
اما شاید هدف همین باشد. اگر زلنسکی با توافق صلح ایالات متحده و روسیه مخالفت کند، واشنگتن و مسکو میتوانند از این وضعیت برای اعلام غیرقانونی بودن او به عنوان رئیسجمهور و اینکه دیگر نماینده اوکراین نیست استفاده کنند.
تصمیم به کنار گذاشتن مقامات اوکراینی از اولین مذاکرات جدی پس از آغاز جنگ، تصادفی نبود؛ بلکه سیگنالی برای درگیری روسیه و اوکراین بود. اگر کییف از پذیرش توافق امتناع کند، اینگونه خواهد بود؛ واشنگتن و مسکو برای آینده اوکراین تصمیم خواهند گرفت، بدون اینکه اوکراین بر سر میز مذاکره حضور داشته باشد.
ترامپ در حین سخنرانی با خبرنگاران در محل اقامتش در مارا-لاگو، مسئولیت جنگ را بر عهده اوکراین گذاشت و ادعا کرد که رئیسجمهور زلنسکی میتوانست با واگذاری بخشهایی از خاک اوکراین به روسیه، از وقوع این جنگ جلوگیری کند. او گفت: «من فکر میکنم که من قدرت پایان دادن به این جنگ را دارم و فکر میکنم که خیلی خوب پیش میرود. اما امروز شنیدم که ما دعوت نشدیم. خب، شما سه سال آنجا بودهاید، باید سه سال پیش این جنگ را تمام میکردید. شما نباید هیچگاه آن را آغاز میکردید. شما میتوانستید توافق کنید». حالا فرض کنیم که زلنسکی با توافق صلح ترامپ-پوتین مخالفت کند. چه اتفاقی خواهد افتاد؟
به ادعای ناظران، گام بعدی محتمل، فشار برای برگزاری انتخابات است. مسکو و واشنگتن میتوانند استدلال کنند که اوکراین به یک رهبر منتخب دموکراتیک نیاز دارد تا توافق صلح را امضا کند. مسکو احتمالاً به آتشبس موافقت خواهد کرد نه بهخاطر صلح، بلکه برای توجیه برگزاری انتخابات. اما اگر زلنسکی در انتخابات مجدد پیروز شود چه؟ اگر فشار برای برگزاری انتخابات وجود داشته باشد، این فقط به رایگیری محدود نخواهد بود.
مساله این است که چه کسی برای پیروزی در انتخابات موقعیت مناسبی دارد؟ مسکو و واشنگتن احتمالاً از افرادی حمایت خواهند کرد که مخالف زلنسکی بوده و آماده مذاکرات باشند. در این میان، چند چهره کلیدی حضور دارند که میتوانند از انتخابات اجباری بهرهبرداری کنند.
اولکسی آراستویچ، مشاور پیشین زلنسکی که به منتقد بدل شده است. او دارای تجربه در اطلاعات نظامی است و از نفوذ رسانهای و پشتیبانی رو به رشد برخوردار است و میتواند گزینهای مطلوب برای مسکو و واشنگتن در صورت برگزاری انتخابات باشد. همزمان دیمیترو رازومکوف، رئیس پیشین پارلمان که پس از درگیری با زلنسکی بر سر گستردگی قدرت اجرایی از سمت خود برکنار شد؛ گزینهای محتمل است. مواضع معتدل او و نفوذ سیاسیاش او را به یک گزینه احتمالی برای توافق مسکو و واشنگتن تبدیل میکند.
ویکتور مدودچوک، به عنوان متحد کرملین با سابقه فعالیتهای طرفدار روسیه هم چهره احتمالی دیگری است که در اوکراین به شدت گزینهای غیرقابل قبول است. اتهامات خیانت گذشتهاش موجب شده تا مدودچوک به گزینهای غیرممکن برای به قدرت رسیدن تبدیل شود، زیرا هر تلاشی برای پیروزی او با مقاومت شدید عمومی و غربی مواجه خواهد شد.
اگر انتخابات برگزار شود، کییف باید در انتظار هزینههای سنگین خارجی باشد. روسیه میتواند نتایج را در مناطق اشغالی از طریق سرکوب رایدهندگان یا برگزاری رفراندومهای نمایشی دستکاری کند، در حالی که ترامپ ممکن است فشار بیاورد تا همپیمانان ایالات متحده اوکراین را به برگزاری انتخابات تحت شرایط نامساعد ترغیب کنند. هدف چیست؟ رئیسجمهوری جدید که با دقت برای مشروعیتبخشی به توافقی که مناطق اشغالی روسیه را به رسمیت میشناسد و اوکراین را از آرمانهای ناتو دور میکند، به قدرت خواهد رسید.
این فقط حدس و گمان نیست. ترامپ قبلاً درخواست برگزاری انتخابات در اوکراین را مطرح کرده بود. این که کییف از مذاکرات ریاض کنار گذاشته شد، نشان میدهد که تصمیمات عمدهای درباره آینده اوکراین بدون حضور نمایندگان این کشور پشت میز مذاکره گرفته میشود. اگر زلنسکی با توافق پیشنهادی مخالفت کند، انتظار فشار داخلی هم وجود دارد.
شخصیتهای حمایت شده توسط غرب ممکن است خواستار استعفای او شوند. در این میان گزاره اعتراضات احتمالی، را نباید فراموش کرد. نبرد واقعی اوکراین ممکن است فقط در جبههها نباشد. ممکن است تنشها در خود کییف اوج بگیرد. این وضعیت همچنین اروپا را در موقعیت دشواری قرار میدهد. آیا آنها از زلنسکی در برابر فشار ترامپ-پوتین برای رهبری جدید حمایت خواهند کرد؟
اگر اتحادیه اروپا مقاومت کند، این مقوله میتواند منجر به شکاف ژئوپلیتیکی عمدهای بین اروپا و ایالات متحده شود و در نهایت، مذاکرات ریاض واقعاً به صلح اوکراین مربوط نباشد و آنها درباره رهبری اوکراین رایزنی کرده باشند.