ازدواج یکی از مهمترین مراحل زندگی هر فرد است و تصمیمگیری درباره آن نیازمند آگاهی، شناخت و دیدگاهی واقعبینانه است. بسیاری از افراد با تصورات غیرواقعی وارد زندگی مشترک میشوند و پس از مدتی با چالشهای گوناگونی مواجه میشوند که موجب ناامیدی و نارضایتیشان میشود. فیلمهای عاشقانه، شبکههای اجتماعی، تربیت خانوادگی و تجربیات فردی، همگی میتوانند در شکلگیری انتظارات غیرواقعی از ازدواج تأثیرگذار باشند. در این مقاله، به بررسی دلایل شکلگیری این توقعات و راهکارهایی برای مدیریت آنها قبل از ازدواج میپردازیم.
قبل از اینکه بتوانیم انتظارات غیرواقعی را مدیریت کنیم، ابتدا باید بدانیم که این انتظارات از کجا نشأت میگیرند. برخی از منابع اصلی این تصورات شامل موارد زیر هستند:
بسیاری از فیلمها و سریالهای عاشقانه، تصویری رویایی و بدون نقص از روابط ارائه میدهند. در این فیلمها، افراد همیشه عاشق، صبور و بیعیب هستند، در حالی که در دنیای واقعی، هیچکس کامل نیست و هر رابطهای چالشهای خود را دارد.
خانواده و فرهنگی که در آن رشد کردهایم نقش مهمی در شکلگیری توقعات ما از ازدواج دارد. برخی از والدین انتظارات نامعقولی را به فرزندان خود منتقل میکنند، مانند تأکید بیش از حد بر مسائل مالی یا ظاهری.
امروزه شبکههای اجتماعی زندگیهای تجملاتی و ازدواجهای بینقص را به نمایش میگذارند. این تصاویر میتوانند باعث شوند افراد تصور کنند که همه باید زندگی مشترکی ایدهآل و بدون مشکل داشته باشند.
برخی افراد به دلیل روابط ناموفق قبلی، وارد ازدواج با انتظارات افراطی یا ترسهای غیرمنطقی میشوند. این تجربهها میتوانند باعث شوند فرد یا بیش از حد محتاط باشد یا توقعات نامعقولی از شریک زندگی خود داشته باشد.
برای مدیریت توقعات غیرواقعی، باید بپذیریم که ازدواج یک مسیر سراسر زیبایی و آرامش نیست و فراز و نشیبهای خود را دارد. برخی از واقعیتهای مهم ازدواج شامل موارد زیر است:
در هر رابطهای ممکن است اختلافنظر، سوءتفاهم یا چالشهایی به وجود بیاید. آنچه مهم است، مهارت در حل این مسائل و تقویت ارتباط سالم است.
اوایل یک رابطه، احساسات بسیار پررنگ هستند، اما با گذر زمان، شدت آنها کاهش مییابد. این به معنای کاهش عشق نیست، بلکه به این معناست که عشق به مرحلهای پایدارتر و عمیقتر میرسد که نیازمند مراقبت است.
برخلاف تصورات رویایی، زندگی مشترک نیازمند تلاش، درک متقابل و مسئولیتپذیری است. هر دو نفر باید برای حفظ رابطه خود تلاش کنند.
یکی از مشکلات رایج، داشتن معیارهای غیرواقعی برای انتخاب همسر است. برخی از این معیارهای غیرواقعی شامل انتظار زیبایی بینقص، ثروت فراوان، نداشتن هیچگونه ضعف شخصیتی، یا تأمین همه نیازهای عاطفی بدون هیچگونه کمبود است. برای واقعبین بودن:
- باید ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی را در اولویت قرار داد.
- باید به جای کمالگرایی، به دنبال تناسب و هماهنگی بین ارزشها و اهداف دو طرف بود.
- باید به این درک رسید که هیچ فردی بیعیب نیست و همه انسانها نقاط ضعف و قوت دارند.
یکی از بهترین روشهای جلوگیری از توقعات غیرواقعی، گفتوگوی شفاف با فرد مقابل است. برخی از موضوعاتی که باید پیش از ازدواج بررسی شوند، عبارتند از:
- نقشها و مسئولیتهای هر یک در زندگی مشترک (مثلاً آیا هر دو نفر شاغل خواهند بود؟ وظایف خانه چگونه تقسیم خواهد شد؟)
- مدیریت مالی و انتظارات اقتصادی (پسانداز، نحوه خرج کردن، و تصمیمگیری درباره هزینهها)
روابط با خانوادههای دو طرف و حد و مرزهای آنها
- توقعات درباره فرزندان و تربیت آنها
- اهداف و برنامههای زندگی در آینده
این گفتوگوها باعث میشود که هر دو طرف شناخت بهتری از یکدیگر داشته باشند و از مشکلات احتمالی در آینده جلوگیری شود.
در هر رابطهای، گاهی شرایط مطابق انتظار پیش نمیرود. افراد باید بیاموزند که:
- به جای تلاش برای تغییر کامل طرف مقابل، او را با ویژگیهای واقعیاش بپذیرند.
- از کمالگرایی دست بردارند و بدانند که هیچکس نمیتواند همه نیازهای آنها را برآورده کند.
- در برخورد با چالشها، به جای ناامیدی، به دنبال راهحل باشند.
یکی از بهترین روشهای مدیریت توقعات غیرواقعی، مراجعه به مشاوران متخصص در زمینه ازدواج است. مشاوران میتوانند با استفاده از تستهای شخصیتی و جلسات مشاوره، به افراد کمک کنند تا شناخت بهتری از خود و طرف مقابل پیدا کنند و دیدگاه منطقیتری نسبت به زندگی مشترک داشته باشند.
گردآوری: بخش زناشویی بیتوته