به گزارش "ورزش سه"، این نام جدید چندان خوشآهنگ نیست و به اندازه قبلی جذاب به نظر نمیرسد. اما همانطور که لیورپول به دومین قهرمانی خود در لیگ برتر نزدیک میشود، ویژگی جنگجویانه بازیکنان این تیم ستون اصلی این پیشروی قدرتمند به سمت خط پایان است.
پس از پایان بازی در روز یکشنبه، دومینیک سوبوسلای از شدت خستگی روی زمین افتاد، غرق در عرق، با صورت روی چمن. صحنهای که بیشتر در خط پایان یک ماراتن دیده میشود، وقتی که «لذت دونده» جای خود را به خستگی و غرور ناشی از انجام یک کار بزرگ میدهد.
همبازیاش در خط میانی، الکسیس مکآلیستر، شبیه کسی بود که ۱۲ راند کامل را با اولکساندر اوسیک مبارزه کرده باشد. این بازیکن آرژانتینی، در حالی که یک لیوان ماته – دمنوش گیاهی محبوب در آمریکای جنوبی – به همراه کیفی با تصویر خودش در حال بالا بردن جام جهانی ۲۰۲۲ در دست داشت، با یک چشم کبود و گونهای ورمکرده دیده شد.
البته که یک کیسه نخودفرنگی یخزده این جراحات را درمان میکرد، اما اینها تنها بخشی از زخمهای جنگیای بودند که در راهروهای استادیوم اتحاد دیده میشدند. همان جایی که دیوارهای آن با نماد زنبور عسل منچستر تزئین شده است؛ نمادی که نشاندهنده وحدت سختکوشانه و باور این شهر است.
به طرز جالبی، این زنبور کارگر، نمادی مناسب برای لیورپولِ امسال نیز محسوب میشود. محمد صلاح همان ملکه زنبور است که تمام تحسینها را دریافت کرده و شهد پیروزی را به خانه میآورد، اما برای اینکه او بدرخشد، به نیش دستهجمعی همتیمیهایش نیاز دارد.
دیگر بازی با کلمات درباره زنبورها کافی است! اما واقعاً روز یکشنبه حس و حال خاصی وجود داشت، بهخصوص وقتی که ستارههای لیورپول ورزشگاهی را ترک میکردند که از زمان مربیگری مانوئل پیگرینی در سیتی، موفق به کسب پیروزی در آن نشده بودند. این دو تیم رقابت بزرگی در زمین داشتهاند، اما در حال حاضر فاصله زیادی بینشان وجود دارد.
در حالی که برخی از بازیکنان مانند سوبوسلای و مکآلیستر نشانههای واضحی از تلاش طاقتفرسای خود را نشان میدادند، برخی دیگر بدون هیچ نشانهای از یک جنگ تمامعیار، زمین را ترک کردند. آنها تمام توانشان را گذاشتند تا نهتنها سه امتیاز، بلکه یک کلینشیت ارزشمند را هم به دست بیاورند.
ویرجیل فن دایک، همانطور که همیشه بوی خوبی میدهد و ظاهر بینقصی دارد، از همان سوت پایان در فکر رسیدن به خانه و استفاده از سونای شخصیاش بود. همانطور که خودش همیشه میگوید:«دیدگاهی متمرکز روی بازی بعدی». گرمای سونا به بازیابی عضلات کمک میکند، در حالی که آرامش آن ذهن را هم بازنشانی میکند.
محمد صلاح نیز در آنجا حضور داشت، در حال گفتوگوی طولانی با پپ گواردیولا. این ستاره مصری، کاملاً سرحال به نظر میرسید، انگار که میتوانست یک ۹۰ دقیقه دیگر هم بازی کند. در یک دهه حضورش در انگلیس، هیچ بازیکنی به اندازه صلاح برای گواردیولا دردسرساز نبوده – و همینطور برعکس، اگر گواردیولا نبود، کابینه افتخارات صلاح احتمالاً پرتر میشد.
صلاح، البته، گلزن و بازیساز اصلی لیورپول است – اما تلاش بیوقفه او بدون توپ، ویژگیای است که اشلوت آن را تحسین میکند. در دقیقه ۸۹، ترنت الکساندر آرنولد برای دویدن آرام به جای دویدن سریع مورد انتقاد سرمربی قرار گرفت و تعویض شد.
اشلوت از همان روز اول این استانداردهای بالا را در تیم اعمال کرده است. در ابتدا، شاید این سرمربی سابق فاینورد احترام لازم را از افکار عمومی انگلیس دریافت نکرد، اما از همان هفته نخست بازیکنان را تحت تأثیر قرار داد. بسیاری از آنها از علاقه خود به این روش جدید صحبت کردهاند.
تیم پشتیبان نیز تأثیر بزرگی داشته است، از مربیان بدنسازی که دقیقاً میدانند بازیکنان را چقدر تحت فشار قرار دهند، تا آرون بریگز، مربی فنی که ایده ضربه کرنری را مطرح کرد که منجر به گل صلاح شد.
بریگز که قبلاً آنالیزور سیتی بود، بهطور رسمی مربی ضربات ایستگاهی لیورپول نیست، اما این مسئولیت را بر عهده گرفته و ترتیب زنندگان کرنرها را تغییر داده است. این حرکت در روز شنبه برنامهریزی شد، هرچند گفته میشود که تنها یکبار در تمرین موفق به گلزنی از این روش شدند! اما قطعاً بهترین نتیجه را برای روز مسابقه ذخیره کرده بودند.
شاگردان گواردیولا در حمله ناکام بودند، اما نمایش آنها فاجعهبار نبود. در پادکست «لت می تاک سیتی»، کارشناسان باشگاه تقریباً به ۱۰ بازی ضعیفتر از این در این فصل اشاره کردند. در واقع، بیشتر این لیورپول بود که بیش از حد قدرتمند بود.