در سالهای اخیر اکوسیستم استارتآپی ایران شاهد رشد چشمگیری بوده و ورود استارتآپهای نوپا به حوزههای مختلف از جمله فناوری اطلاعات، فینتک، تجارت الکترونیک و سلامت دیجیتال نیز بر رونق این عرصه موثر بوده است؛ با این حال این اکوسیستم همزمان از نابسامانیهای اقتصادی هم در امان نمانده و به گفته فعالان این حوزه، این کسب و کارها اکنون علاوه بر چالشهای مربوط به سرمایهگذاری با موانع قانونی و پیچیدگیهای اداری نیز مواجه هستند. در نخستین میزگرد روز دوم همایش چشمانداز اقتصاد ایران، یحیی پالیزدار، مدیرعامل شرکت پشتیبانی و توسعه فناوری و نوآوری فولاد مبارکه، در خصوص وضعیت سرمایهگذاری در اکوسیستم استارتآپی کشور گفت: «واقعیت این است که ما اطلاعات دقیقی از وضعیت سرمایهگذاریها در دسترس نداریم.
با این حال با توجه به بازخوردهای موجود به نظر میرسد که سطح سرمایهگذاریها بهطور قابل توجهی کاهش یافته است. به عبارت دیگر، در حالی که در سالهای گذشته شاهد رونق سرمایهگذاری در این حوزه بودیم، اکنون با افت چشمگیری مواجه هستیم. البته در این بین باید ورود بازیگران جدید و متنوع به عرصه سرمایهگذاری، از جمله بانکها و بنگاههای بزرگ اقتصادی را مورد توجه قرار داد که میتواند نویدبخش تحولات مثبت در آینده باشد. به عنوان مثال، سرمایهگذاری پتروشیمی خلیج فارس، روی یکی از بزرگترین گروههای فناوری کشور میتواند تاثیر بسزایی در رونق بازار استارتآپها داشته باشد. از سوی دیگر، تمرکز بیشتر بر فرآیندهای استودیویی به جای مدلهای سنتی میتواند به رشد کیفی استارتآپها کمک کند.»
پالیزدار همچنین یکی از مهمترین چالشهای کنونی در اکوسیستم استارتآپی کشور را مربوط به عدم وجود تجربه مشترک بین تصمیمگیران و فعالان اکوسیستم استارتآپی میداند. او در این باره توضیح داد: «افرادی که در جایگاههای تصمیمگیری قرار دارند، لزوما تجربه کار استارتآپی را ندارند و این امر میتواند به اتخاذ تصمیمات نامناسب منجر شود. در نهایت برای رفع بحرانهای کشور نیاز به همکاری بین دولت، بخش خصوصی و دانشگاهها وجود دارد. تمرکز بر مسائل اولویتدار، استفاده از ظرفیتهای موجود و ایجاد بستری مناسب برای تعامل و همکاری میتواند به توسعه پایدار اکوسیستم استارتآپی در ایران کمک کند.»
برخی دیگر از کارشناسان کاهش حجم سرمایهگذاری در اکوسیستم استارتآپی را مربوط به چالشهایی میدانند که رگولاتوریها طی سالهای گذشته بر سر راه کسبوکارهای آنلاین گذاشتهاند. مصطفی اکرمی، مدیرعامل میلیگلد، در خصوص این کاهش حجم سرمایهگذاری توضیح داد: «حجم سرمایهگذاریها نسبت به گذشته کاهش یافته و این موضوع نیازمند تدبیر است. به نظر من، مساله اصلی که باعث ضعف وضعیت استارتآپها نسبت به سالهای گذشته شده، محدودیتهای توسعهای است. بخشی از این محدودیتها مربوط به سرمایهگذاری است. نهادهای قانونی و سرمایهگذاران سابق، سرمایهگذاریهای خود را کاهش دادهاند. سرمایهگذاران خارجی نیز به دلیل شرایط موجود، امکان ورود به بازار ایران را ندارند. همچنین زمینههای خروج برای فعالان استارتآپی، مانند بورس و شرکتهای خصوصی، با موانعی مواجه است.»
اکرمی همچنین معتقد است علاوه بر سرمایهگذاری، نگاه قانونگذاری و رگولاتوری نیز از موانع توسعهای استارتآپها است. او موانع قانونی برای دانشبنیانها را در این باره مثال زد و توضیح داد: «در قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان موانعی وجود دارد. شرکتهای زیانده حتی با وجود ارزش سهام بالا نمیتوانند از حداقل امکانات دولتی استفاده کنند. این موضوع نشاندهنده تداخل برخی از مسائل قانونی است. استارتآپی که در یک یا دو سال به سوددهی میرسد، نیازی به حمایت ندارد. در حوزه فعالیت ما اگر طلایی وجود نداشت، من اینجا نبودم. ما ارزیابی جامعی از مجوزها انجام دادیم. از ۴۲۰ مجوز، تنها ۱۷۶ مورد فعال و ۲۵ مورد دارای تراکنش بالای یک میلیارد تومان در ماه هستند. سایر مجوزها تعطیل یا غیرفعال هستند. ارزیابیهای مختلفی از جمله فیزیک طلا، خرید و فروش، تراکنش و امنیت انجام شده است. متاسفانه اخبار منفی در این حوزه منتشر میشود.»
مدیرعامل میلیگلد همچنین معتقد است که حمایت از توسعه استارتآپها صرفا به سرمایه محدود نمیشود، در این زمینه قانونگذاری نیز میتواند نقش پررنگی را ایفا کند. او در این باره توضیح داد: «ما در حوزه محصول، یک سال زودتر شروع کردیم و در سال گذشته ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار کاربر داشتیم. مسائل متعددی از جمله منابع انسانی، زیرساختها و تامین سختافزار وجود دارد. رشد ما در سال گذشته تحت تاثیر تحلیلهای جهانی و تبلیغات رسانهای در مورد خرید و فروش طلا بود. اما نیاز مردم به حفظ ارزش پول نیز در این رشد موثر بود. برای توسعه این حوزه، علاوه بر مسائل مالی، تدابیر هوشمندانه نیز لازم است. متاسفانه نگاهها عمدتا محدودکننده یا مداخلهگرانه است. ما جلسات متعددی با متولیان سندباکس داشتیم. سندباکس برای کسبوکارهای نوپا طراحی شده است تا مسیر توسعه آنها تسهیل شود. اما در اجرای آن با مشکلاتی مواجه هستیم. یکی از دغدغههای اصلی استارتآپها، عدم وجود تجربه مشترک بین تصمیمگیران و فعالان استارتآپی است. تصمیمگیران فاقد تجربه کار استارتآپی هستند و ما نیز با مسائل حاکمیتی آشنایی نداریم.»
یکی از اصلیترین حوزههایی که طی سالهای اخیر با موانع بسیاری از سوی دولت و رگولاتوری مواجه بوده، حوزه سلامت دیجیتال است. الیاسی در خصوص وضعیت این کسبوکارها توضیح داد: «نظام سلامت ما به دانشگاه و بخش خصوصی نزدیکتر است و بخش قابل توجهی از خدمات و محصولات سلامت توسط استارتآپهای فعال و کارآفرین ارائه میشود. گروه سینا، بزرگترین گروه فناوری کشور، نمونهای از همکاری موفق بین یک نهاد علمی و بخش صنعت است.
این گروه که از دانشگاه پاستور منشأ گرفته، در زمینه داروهای پیشرفته، مانند داروهای سرطان و کرونا فعالیت میکند. در حوزه سلامت هوشمند، به دلیل مسائل مربوط به سندباکس و رگولاتوری، پیشرفت کمتری داشتهایم. ما در تلاش هستیم که ابزارهایی برای تسهیل همکاری بین بخش دولتی و خصوصی ایجاد کنیم. در قانون جهش تولید، دولت موظف شده است که مسائل اولویتدار را اعلام کند تا بخش خصوصی در آنها مشارکت کند. ما از سال گذشته مصادیق اولویتدار را در حوزههایی مانند انسولین و پلاسما اعلام کردهایم. این حوزهها بیشترین حجم واردات و مسائل امنیت ملی را دارند.»
این کارشناسان همچنین معتقدند که در حوزه دیجیتال، با وجود فشارهای رگولاتوری و مشکلات پذیرش در بورس، شاهد رشد بودهایم. استارتآپهای حملونقل در بحرانها نقش مهمی ایفا کردهاند و حاکمیت به آنها اعتماد کرده است. با این حال تجربه مستمر در این زمینه کافی نیست.
به گفته این کارشناسان، در مورد پذیرش استارتآپها در بورس نیز چالشهای متعددی وجود داشته است. ارزشگذاری استارتآپها که بر اساس داراییهای نامشهود مانند کاربران و تبلیغات انجام میشود با نظام حسابرسی سنتی همخوانی ندارد. الیاسی در این باره توضیح داد: «ما برای حل این مشکل نظامنامه حسابرسی را اصلاح و با سازمان حسابرسی همکاری کردیم. اما همچنان شکاف شناختی بین بورس، بانکها و نهادهای حسابرسی و ارزشگذاری وجود دارد. این چالشها، همراه با بحران بورس و کاهش سرمایه اجتماعی جامعه، باعث پیچیدگی بیشتر موضوع شده است. ورود استارتآپها به بورس، یک فرآیند پیچیده است که نیازمند همکاری و تعامل بین بخشهای مختلف است.»
در این بین اظهارات برخی کارشناسان نشان میدهد استفاده از فعالیتهای دانشبنیانی میتواند یکی از اهرمهای فشار برای انداختن چرخه اقتصاد استارتآپی روی ریل باشد. مهدی الیاسی، معاون سیاستگذاری و توسعه معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری، در این باره بیان کرد: «ما در اکوسیستم استارتآپی ایران بازیگرانی داشتیم که عمدتا حول حمایتهای قانونی فعالیت میکردند. در حال حاضر سه موج برای به حرکت درآوردن این اکوسیستم لازم است. موج اول مربوط به بازگشت به اصل فعالیتهای دانشبنیان یعنی دانشگاه، پژوهشگاه و بخشهای تحقیق و توسعه صنعتی است.
شرکتهای دانشبنیان فعلی به سه دسته تقسیم میشوند: شرکتهای اسپینآف دانشگاهی، شرکتهای حول دانشگاههایی مانند شریف، تهران و علم و صنعت و شرکتهایی که به دنبال توسعه سیستم دانشگاهمحور هستند. ما در معاونت علمی، برنامهای با نام طرح هدایت فعالیت پژوهشی را آغاز کردهایم. در سال جاری در دانشگاه شریف حدود ۳۰ شرکت جدید از این طرح متولد شدند. در دانشگاهها معمولا ۱۰ درصد اساتید ارتباط صنعتی و فناورانه دارند. هدف ما این است که با اجرای این برنامه خروجیهای فناورانه اساتید را افزایش دهیم و از داخل نهادهای علمی، شرکتهای دانشبنیان را جذب کنیم. این طرح در دانشگاه تهران نیز در حال اجرا است و امیدواریم نتایج آن به زودی مشخص شود.»
الیاسی ضعف اصلی کشور در حوزه استارتآپها را مربوط به استارتآپهای تکنولوژیمحور میداند و در این باره توضیح داد: «در حوزه شرکتهای نوآور استارتآپهای خدماتی نیز وجود دارند که بسیار مفید و مهم هستند. اما نباید استارتآپها را تحت فشار قرار دهیم، زیرا خدمات بخش مهمی از اقتصاد هر کشور است. ما به استارتآپهای خدماتی جدید با کارکردهای جدید نیاز داریم، اما ضعف ما در حوزه استارتآپهای تکنولوژیمحور است که از منشأ دانشگاه و رشتههای مختلف شکل میگیرند.
ما در تلاش هستیم که موج جدیدی از این نوع استارتآپها را ایجاد کنیم. در موج دوم، تلاش میکنیم که استارتآپهای خدماتی موجود، سهم کاربرد فناوریهای عمیقتر دیجیتال را افزایش دهند. در حال حاضر عمق تکنولوژی در برخی از استارتآپهای ما کم است. به همین دلیل قبل از قانون، شرکتهای استارتآپی بیشتر به دنبال اعتبار مالیاتی بودند.»
او همچنین به استفاده استارتآپها از هوش مصنوعی اشاره میکند و میگوید: «ما اکنون شاهد استفاده از هوش مصنوعی و فناوریهای مکمل در استارتآپهای بزرگ و جدید هستیم. هوش مصنوعی به تنهایی کافی نیست و نیاز به زیرساختهایی مانند اینترنت اشیا و دادههای بزرگ دارد. ما در تلاش هستیم که استفاده از تکنولوژی هوش مصنوعی را در استارتآپهای ایرانی افزایش دهیم. در مورد فضای کلی اکوسیستم باید گفت که همه ما تحت تاثیر شرایط جامعه فناوری ایران قرار داریم.
برخی افراد در دولت به دنبال رویکرد تکنوکراتیک هستند. اما شرایط موجود باعث شده که تحرک کمتری داشته باشیم. با این حال تنوع حرکت سرمایهگذاری و تنوع بازیگران، سیگنالهای مثبتی هستند. ورود بازیگران بزرگ با ابزارهای جدید، ورود منابع غیرمرتبط و حمایت بانکها و بنگاههای بزرگ اقتصادی، نشاندهنده تغییرات مثبت در این حوزه است. سرمایهگذاری پتروشیمی خلیج فارس، به عنوان یکی از مهمترین اتفاقات اخیر، نشان میدهد که بازیگرانی که بازار را در دست دارند، وارد این حوزه شدهاند. استارتآپهای تکنولوژیمحور همیشه با مشکل بازار مواجه بودهاند، اما ورود بنگاههای بزرگ، این مشکل را تا حدودی حل میکند.»
یکی از بخشهایی که کارشناسان معتقدند نظام استارتآپی میتواند به فعالیت چرخه آن کمک کند مربوط به حوزه صنعت است. پالیزدار، مدیرعامل شرکت پشتیبانی و توسعه فناوری و نوآوری فولاد مبارکه در این باره گفت: «میزان تاثیرگذاری رشد صنعت بر اقتصاد کشور بسیار قابل توجه است. ما شاهد کاهش تدریجی مزیت نسبی کسبوکارهای آنلاین و افزایش رقابت در صنایع نوظهور و آیندهدار هستیم. این تحولات، پدیدههایی کلان و بعضا عجیب و غریب هستند.
در حال حاضر با شرکتهای کوچک شاهد رشد فزایندهای در این حوزه هستیم. به عنوان مثال در دو هفته گذشته این شرکت قراردادی میلیون دلاری در بارسلون به امضا رساند. این اتفاقات در سطح جهانی در حال وقوع است و ما شاهد سرمایهگذاریهای میلیون دلاری در این حوزه هستیم. بدون اغراق، تمام این سرمایهگذاریها دارای ارزش افزودهای قابل توجه هستند. این دقیقا همان چیزی است که ما بارها شاهد آن بودهایم؛ ارزش افزودهای که از این سرمایهگذاریها حاصل میشود، چندین برابر میزان سرمایهگذاری اولیه است.»
پالیزدار تاثیر استارتآپها بر توسعه صنعت را مشروط بر سرمایهگذاری هدفمند دانست و گفت: «میتوان بهطور جدی از این فرصتها در کشور بهره برد. اینکه سیستم موجود قادر به حفظ و نگهداشت نیروهای متخصص باشد به عوامل مختلفی بستگی دارند. ما نشان دادهایم که تغییرات صرفا وابسته به افراد نیست. من معتقدم که استراتژیها صرفا به دلیل تغییر افراد شکست نمیخورند. افراد متخصص حتما موثر هستند و تغییر ایجاد میکنند.
حمایت و مراقبت از این مسیر مستلزم توجه به توانمندی و استعداد افراد است، نه ظاهر و پوشش آنها. یعنی باید تخصص و توانایی افراد را از ظاهرشان جدا کرد. به نظر من راهحل دیگری برای رشد صنعت وجود ندارد و بخش عمدهای از اقتصاد ایران، به ویژه صنایع سنتی در دست دولت و نهادهای عمومی است. برای جذب سرمایهگذاریهای کلان باید با درک صحیح از ارزشگذاری استارتآپها راهحلهای مناسبی ارائه کرد. مدیران عملیاتی نهادهای نظارتی باید با این موضوع آشنا شوند. جامعه نخبگان و افراد متخصص میتوانند با استفاده از ابزارهای نوین اقتصاد کشور را متحول کنند. البته انجام این کار به شیوههای صحیح و اقناعکننده اهمیت دارد.»
پالیزدار همچنین دیگر چالشهای موجود در این حوزه را مربوط به جذب افراد متخصص و توانمند دانست و گفت: «جذب افراد متخصص کار آسانی نیست. معاونت علمی و صندوقهای سرمایهگذاری، مقرراتی برای انتخاب اعضای هیاتمدیره و نظارت بر عملکرد آنها وضع کردهاند. مهاجرت و فرهنگ جدید کار، چالشهایی را به همراه دارد. ایجاد شرکتهای بزرگ مستلزم تلاش و برنامهریزی است. معاونت علمی در تلاش است که این مسائل را تسهیل کند. با ورود به این فضا، چالشهای متعددی پیش میآید. به عنوان مثال، در پروژه فولاد مبارکه، نصب تجهیزات پیچیده با چالشهایی مواجه شد.»
چالشهای مربوط به فروش آنلاین طلا باعث شده است اکنون ابهاماتی در خصوص تعارض منافع کسبوکارهای سنتی و پلتفرمها وجود داشته باشد؛ مشکلاتی که به گفته کارشناسان در دیگر حوزهها نیز مشاهده و در برخی موارد مشکلآفرین شده است. اکرمی، مدیرعامل میلیگلد، در خصوص این تعارض منافع در حوزه فروش طلا گفت: «در خصوص صنف ما و فعالیتهای جاری تمایزی وجود دارد و آن ماهیت فیزیکی طلا است.
برای تامین طلا ما به صنف مراجعه کرده و از ایشان خریداری میکنیم. در مدل کسبوکار ما مصنوعات نیز مطرح است؛ بدین معنا که طلای موجود در کیف پول طلای مردم، قابلیت تبدیل به مصنوعات را دارد. در حال حاضر این الگو در شعب ما اجرا میشود و مردم میتوانند به تدریج طلا جمعآوری کرده و مصنوعات مورد نظر خود را خریداری کنند. این امر در واقع موجب تقویت این فرآیند میشود.
با این حال بخشی از صنف یا برخی از ذینفعان بیرونی نسبت به نحوه عملکرد ما موضعگیری کرده و در تلاش برای ایجاد اخلال هستند. کلیدواژه مورد اشاره ایشان شفافیت است. ما در حوزهای فعالیت میکنیم که سالها فاقد شفافیت بوده و ضربالمثلهایی در خصوص نحوه محاسبه قیمت طلا توسط ماشینحساب طلافروشی وجود دارد. همچنین فرآیندهای مالی، از جمله سامانه جامع تجارت و مسائل مربوط به ارزش افزوده، همواره با مقاومت صنف مواجه بوده است.»
او همچنین در خصوص تاثیر اقتصاد دیجیتال بر شفافیت توضیح داد: «اقتصاد دیجیتال ذاتا موجب ایجاد شفافیت میشود و این شفافیت مورد پسند برخی افراد نیست. البته آنها عدم شفافیت را مطرح نمیکنند، بلکه ادعا میکنند که فعالیت ما به تولید لطمه وارد میکند و طلاها به صورت خام باقی میمانند، در حالی که این طلاها مواد اولیه تولید محسوب میشوند. این در حالی است که تا پیش از این، طلافروشیها طلای آبشده را به فروش میرساندند و کسی اعتراضی نداشت. اکنون که پلتفرمی برای تسهیل این فرآیند ایجاد شده، اعتراضها آغاز شده است. تا کنون هیچ چالشی برای صنعت طلا ایجاد نشده و در آینده نیز ایجاد نخواهد شد. شفافیت مسالهای است که ما به دلیل ماهیت فعالیت دیجیتال خود به آن پایبند هستیم. اما برخی افراد این شفافیت را برنمیتابند و در تلاش برای برهم زدن بازی هستند.»
پالیزدار همچنین در بخش دیگری از اظهارات خود به مطرح شدن ایدههای جدید و عدم موفقیت آن اشاره کرد و گفت: «رویدادهای کنونی در ایران به این صورت است که ایدهها مطرح میشوند و سپس در صنعت به کار گرفته میشوند. به عنوان مثال، فارغالتحصیلان یک دانشگاه ایدهای را مطرح میکنند که در بازار کوچک داخلی قابل اجراست، اما قابلیت توسعه بینالمللی ندارد. به نظر من، این نکته بسیار حائز اهمیت است. با این حال ارزش افزوده قابل توجهی ایجاد میشود.
ما باید به دنبال راهکارهایی باشیم. در گروه خودمان، برای بهرهبرداری از ظرفیتهای موجود، نخستین محصول هوش مصنوعی را با استفاده از زنجیره ارزش گروه تولید کردیم. این نکته قابل توجهی است. نکته دیگر این است که در صنعت ما، به دلیل محدودیتهای ورودی، مواد اولیه سیمانی بسیار کم است. همچنین صنعت فولاد تقریبا یک و نیم درصد از سرمایه فولاد مبارکه را باید صرف فعالیتهای نوآورانه کند. با جمعبندی آمار متوجه شدیم که فقط صنایع معدنی قادر به انجام این کار هستند و قابلیت جذب سرمایهگذاری دارند.»
الیاسی در پایان این میزگرد ضمن معرفی گزارش کلانروندها و توضیحاتی در این خصوص به ناامیدی در فضای اقتصادی اشاره کرد و توضیح داد: «در سطح جهانی گزارشهای مربوط به آینده احساس جاماندگی را در ما ایجاد میکند. این احساس ناشی از عدم موفقیت صندوقهای بازنشستگی در سرمایهگذاری مبتنی بر مدلهای نوین است. حتی میتوان گفت که ما باید در انتخاب فعالیتهای خود دقت کنیم. این موضوع نمونهای نامناسب برای جامعه ایرانی است و قابل پیشبینی بوده و حادثهای ناگهانی نبوده است. در مقایسه، بیماری کرونا حادثهای غیرقابل پیشبینی بود.
واقعیت این است که تعداد انتخابهایی که ما در خصوص آینده داریم، محدود است. اگر شناخت کافی داشته باشیم و مسائل را بپذیریم با چالشهایی مواجه خواهیم شد. من به فاصله ۵ تا ۱۰ سال آینده اشاره میکنم که سه موضوع مهم در آن مطرح است: نشانههای اولیه، قرار گرفتن در معرض مخاطرات و موفقیت کشورها و شرکتها. اینها موضوعاتی هستند که برای اغلب افراد دنیا اهمیت دارند، اما بسیاری از افراد از آنها اطلاع ندارند.»
او همچنین در خصوص استفاده از فناوری برای حل چالشها گفت: «نکته مهم برای فعالان اقتصادی این است که وقتی از موضوعات جدی دنیا صحبت میشود، باید ادبیات فناوری را در اولویت قرار داد و سپس به دنبال راهکارهای مناسب گشت. پیام من این است که توسعه کشورها و رشد بنگاهها مستلزم پذیرش موضوعات نوین و رقابت در سطح جهانی است. ما باید از بحران آب جلوگیری کنیم. هر چه زودتر موضوعات نوین را بپذیریم و قویتر عمل کنیم، موفقتر خواهیم بود.
پیام دیگر این است که جامعه فناوری باید از راهکارهای تکنولوژیک بیشتر استفاده کند. معادلات اهمیت بالاتری پیدا کردهاند. میزان رشد جمعیت کاهش یافته است، اما در برخی کشورها جمعیت در حال افزایش است. در اکثر کشورهای اصلی دنیا افزایش مطالبات عمومی و کاهش ظرفیت پاسخگویی دولت به نیازهای جامعه مطرح است. مشارکت عمومی-خصوصی، جنگهای سایبری، برنامههای هوش مصنوعی، الگوهای آموزشی دانشگاهی، انقلاب فناوری زیستی و رشد پلتفرمهای آنلاین، از جمله موضوعات مهم هستند. جریانهای مختلف هوش مصنوعی در دنیا در حال شکلگیری است.»
الیاسی همچنین در خصوص نقش رسانهها در فضای اجتماعی گفت: «موضوع دیگر حاکمیت رسانههای ترکیبی و بحث شایعات و اخبار نادرست است. جامعه با برخی اطلاعات نادرست مواجه است. من وقتی یک صفحه را باز میکنم، حداقل در ۵۰ تا ۷۰ درصد موارد، اطلاعات نادرست است.
جامعه جهانی با جریان اطلاعاتی غلط که (بعضا) توسط هوش مصنوعی تولید میشود، مواجه است.» او در پایان به پیشبینی ۱۰ سال آینده از روند رشد هوش مصنوعی اشاره کرد و گفت که اعتقاد دارد در آینده دو نوع هوش مصنوعی وجود خواهد داشت: هوشهای مصنوعی که جایگزین ما میشوند و کارهایی را انجام میدهند که انسانها انجام میدهند و از سوی دیگر هوش مصنوعی که اقتصاد را متحول میکند؛ یعنی هوش افزوده.