به گزارش رکنا، تقریباً ۶۰ سال پیش، در روز ۷ اسفند ۱۳۳۱، با پیگیریهای دکتر مصدق، لایحه استقلال وکلا تصویب شد اما متأسفانه این روز به عنوان «سالروز استقلال کانون وکلا» و « روز وکیل مدافع» در کمتر تقویمی به ثبت رسیده است. در حالی که در تقویمها به روزهایی چون روز ماما، معلم، مهندس و... اشاره میشود، خبری از «روز وکیل مدافع» نیست. چرا؟ پاسخ این سوال چه کسی باید بدهد؟ آیا نمیتوان گفت که وکیل، تنها یاور فرد در برابر قاضی است؟ چرا در حالی که در بسیاری از حوزههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تلاش برای خصوصیسازی میشود، اما در برخی موارد، استقلال وکلا نادیده گرفته میشود؟
واژه «وکیل» به فردی اطلاق میشود که به جای دیگری انجام کاری را بر عهده میگیرد. وکلا بسته به تخصصهایشان در زمینههای مختلفی چون حقوقی، تخصصی، خانواده، ملکی، مهاجرت، امور قراردادها، شرکتها، چک و سفته و... تقسیمبندی میشوند. در دوره صفویه، عنوان «نایبالسلطنه» به معنای وکیل به کار میرفت و «وکیل الرعایا» نیز از همین ریشه گرفته شده است. در انتخاب وکیل، میتوان برای او حدود و اختیارات مشخصی تعیین کرد تا فقط در زمینههای خاصی وکالت کند و در سایر موارد شخص خود باید حضور یابد.
بسیاری از وکلا به رعایت شئونات حرفهای و اخلاقی وکالت اهمیت میدهند، اما برخی دیگر به نظر میرسد که از این اصول فاصله گرفته و در پی منافع شخصی خود هستند. این دسته از وکلا ممکن است به تدریج موجب کاهش اعتبار جامعه وکالت و از دست رفتن جایگاه قانونی، حقوقی، و بینالمللی آن شوند.
برخی وکلا شرافت حرفهای خود را بر اساس سوگند و تعهد به اصول اخلاقی حفظ میکنند، اما گروهی دیگر ممکن است این اصول را نادیده بگیرند و وکالت را به ابزاری برای کسب ثروت و تبدیل شدن به قهرمان پروندهها تبدیل کنند. در چنین رویکردی، «هدف» به هر قیمتی توجیهکننده «وسیله» میشود.