به گزارش خبرنگار رکنا، قبل از مواجه حضوری متهم با مالباخته که فاطمه گنج مرادی یکی از ماموران در محل بازسازی به متهم گفت: مرد حسابی! چرا کار نمی‌کنی؟ جای فرزندت بود، چه حسی داشتی؟ واقعاً برایت متأسفم. خانواده هم داری؟ زن و بچه‌ات چه گناهی کرده‌اند که نان حرام به خانه‌شان می‌بری؟ ما هیچ‌وقت نان حرام سر سفره نبردیم، این زندگی‌مان است، ولی وای به حال تو!
سپس زن میانسالی که در محله پیروزی تهران مورد سرقت قرار گرفت، هنگام بازسازی صحنه جرم در حالی که هنوز از حادثه سرقت شوکه و ناراحت بود، در مواجهه با متهم گفت: " تو با این کارت دل مردم را می‌لرزانی. از همان روزی که به من حمله کردی، لرزش بدنم بیشتر شد، فشار خونم بالا رفت. من عمل قلب باز کرده‌ام، هشت تا پلاتین در کمرم دارم، حتی نمی‌توانستم از پله‌ها پایین بیایم، اما تو آمدی و یقه‌ام را گرفتی!
حالا بگو ببینم، چند بار سابقه داری؟ چند بار به زندان افتاده‌ای؟ سه بار گرفته‌اند و آزاد شده‌ای؟ پس چرا باز هم این کار را کردی؟"
این مواجهه در جریان بازسازی صحنه جرم انجام شد و زن میانسال با احساسات شدید، از سارق خواست که دیگر دست از این کارها بردارد و باعث ترس و دلهره مردم نشود.
در ادامه این زن میانسال در گفتگو با خبرنگار رکنا از حق خود در مجازات این خفتگیر به خاطر داشتن زن و بچه گذشت کرد.
