روزنامه هممیهن در یادداشتی با عنوان «ذبح وزیر؛ درباره پایان ۱۹۲ روز وزارت عبد الناصر همتی که با ۱۹۲ رأی شروع شده بود» به بررسی دلایل عدم اعتماد مجلسیها به وزیر اقتصاد پرداخته است.
این روزنامه در این زمینه نوشت: در چراییِ این که چرا تنها ۱۹۲ روز بعد از رأی اعتماد ۱۹۲ نمایندۀ مجلس شورای اسلامی به عبدالناصر همتی برای وزارت امور اقتصادی و دارایی بیش از ۱۰۰ نفر از آنان رأی خود را پس گرفتند تحلیلهای متنوعی میتوان ارائه داد.
با نگاه سیاسی جبهۀ پایداری شمشیر را از رو بسته و از پوستۀ رودربایستی آغاز کار دولت خارج شده است و هر دفاع دیگری که آقای همتی انجام میداد و حتی حاضر میشد قولها و تعهداتی بدهد و مثلاً دوماه زمان بگیرد افاقه نمیکرد.
این تصور که او میتواند مانند عطاءالله مهاجرانی از استیضاح اردیبهشت ۱۳۷۸ به سلامت به درآید نیز زیاده از حد خوشبینانه بود، چون مجلس دوازدهم شباهتی به مجلس پنجم ندارد و مقولۀ اقتصاد و معیشت مردم شبیه موضوعات فرهنگی و هنری نیست.
با این حال وزن پایداریچیهای مجلس هم اینقدر نیست و رازِ افتادن همتی را باید در موضوع دیگری جُست و به نظر میرسد نمایندگان میخواستند در مواجهههای ماه رمضان یا عید نوروز با مردم در حوزههای انتخابیه حرفی برای گفتن داشته باشند و بگویند پیگیر مشکلات هستند و، چون دستشان به رئیس کل بانک مرکزی نمیرسد و او تازه از دولت سابق مانده سراغ وزیر اقتصاد رفتند و او را قربانی کردند.
پیشتر در تحلیلی با عنوان «سناریوهای استیضاح» به موضوع «قربانی» اشاره کرده و در ششمین فقره آورده بودیم: استیضاح وزیر اقتصاد به عنوان مسبب آن «عدم»هایی که در متن استیضاح ردیف شده این امکان را به مخالفان دولت میبخشد که تأثیر سیاست خارجی و التهابات بر اقتصاد را انکار کنند یا کم جلوه دهند و اصطلاحاً و به زبان تمثیل و بلاتشبیه همان بز طلیعه (Scapegoat) که در بیابان رها شد تا گناهان جامعه را از آنها دور کند؛ مفهومی که اول بار در سِفر لاویان عهد عتیق به کار رفت و به ضربالمثل بدل شد.
به هر رو همتی قربانی شد و رئیسجمهوری هم در این روزها بارها گفته راهکار را در چه میداند و با این وصف اگر قرار باشد همتی دیگری را به مجلس معرفی کند جدای این که دشواریاب است چنین سرنوشتی در انتظار او هم خواهد بود و اصطلاحاً او هم چوب جادو نخواهد داشت و نه میتواند عرضۀ ارز را افزایش دهد و اگر چشمانداز روشن نشود نه از تقاضا بکاهد.
اگر هم بنا بر آن باشد فردی با ویژگیهای دیگر را برای جلبنظر مجلس در نظر بگیرد شاید برخی در مجلس به صرافت تغییر وزیران دیگر هم بیفتند.
نخستین کاری که رئیسجمهوری باید انجام دهد این است که دریابد این رفتار معطوف به انگیزههای نمایندگان با گرایشهای محلی و به قصد قربانی کردن بوده یا صبغه سیاسی دارد و بنا دارند شمشیر را از رو ببندند؟
در شِق اول میتواند مدیریت کند و چهبسا از اعضای تیم فعلی فرد دیگری که زیاد بر سر زبانها نبوده را معرفی کند ولی اگر شق دوم باشد کار او به صرف توافق با مجلس سامان نمیگیرد و باید در دو سطح دیگر بر قرارهای قبلی تأکید کند و اصطلاحاً یادآور شود قرارمان این نبود و برای سنت قربانی کردن وزیران اقتصاد تدبیری بیندیشد.
تا پیش از حکایت ابراهیم و اسماعیل هم فرزندان را برای خدایان قربانی میکردند و وقتی کارد بر گلوی اسماعیل کارگر نیفتاد فصلی تمام شد و این شکل از قربانیسازی پایان یافت، اما در عمل به اشکال دیگر ادامه یافت و حالا حکایت وزیران به جای فرزندان است.
استمرار تحریمها قابلیت بلعیدن خود رییسجمهوری و معرفی او به عنوان مسبب را هم دارد و پیشاپیش باید تدبیری بیندیشد نه به خاطر خود که برای ایران.
البته خدا کند با ذبح وزیر هم دلار ارزان شود هم طلا و هم هر کالای دیگری، اما اگر قرار بود اقتصاد ایران با این مذبوحات به سامان شود پیشتر شده بود. به تدبیری بیش از ذبح نیاز است. خیلی بیشتر.
نویسنده: مهرداد خدیر، معاون سردبیر