سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
ایران معطل حقآبه نخواهد ماند
حرفهای یک مقام طالبان درباره نجابت ایران
عبدالحق همکار، معاون وزارت داخله افغانستان در امور مبارزه با مواد مخدر طی دیدار با معاون وزیر کشورمان در سخنانی ضمن تقدیر از ایران بابت میزبانی از افغانستانیها طی چند دهه گذشته گفته است: ما خوشحال هستیم که خانواده هایمان سالها با آرامش در کشور شما زندگی کردند.
به گزارش ایرنا، او همچنین با اشاره به تجاوز کشورهای خارجی در ۴۵ سال گذشته به این کشور اظهار کرد: کشور و ملت ایران در طول این سالها همواره در کنار مردم افغانستان بوده است؛ امیدوار هستیم همکاری های دو طرف افزایش یابد.[۱]
*ایران اسلامی طی ۴۵ سال گذشته تمام تکالیف شرعی، انسانی و همسایگی خود را در قبال برادران و خواهران افغانستانی انجام داده است و همانطور که میبینیم مقامات طالبان نیز به این قضیه اذعان دارند.
لکن باید تصریح کرد اکنون که افغانستان عزیز به ثبات رسیده و از شرّ تجاوز و جنگهای داخلی خلاصی یافته اما طرف ایرانی آنطور که باید و شاید پاسخ محبتهای یکطرفه خود را از سوی طالبان دریافت نمیکند!
مصداق بارز این قضیه هم ماجرای حقآبه هیرمند، نبود یک مدیریت و نظارت جدی در بحث مدیریت ورود اتباع غیر مجاز افغانستانی به ایران و در ادامه نوعی سردی و عدم همراهی در سخنان گاه و بیگاه برخی منتسبان و سمپاتهای طالبان پیرامون نظام جمهوری اسلامی ایران است.
باید برای این قضیه فکری بشود و برادران افغانستانی بدانند که توسعه و امنیت بیشتر آنها در گرو همکاری و پاسخ دادن به محبتهای ایران است.
چه اینکه همسایگی با یک کشور هژمون مثل ایران قواعدی دارد که لازمالاجرا هستند.
پر واضح است که یک هژمونی بزرگ مثل ایران معطل حقآبه نخواهد ماند؛ همچنانکه از محبت و نجابت خود برای افغانستانیها نیز نخواهد کاست اما این مقامات طالبان هستند که باید بدانند تاریخ به نظاره رفتار آنها نشسته است تا قضاوت کند که اینان مصالح افغانستان در قبال همسایگی با ایران بزرگ را رعایت خواهند کرد یا خیر!؟
***
یکی بودن دلار ۳ هزار تومانی و ۹۰ هزار تومانی برای سیاهنماها!
سعید معیدفر، رئیس انجمن جامعهشناسی در گفتوگو با ایلنا در ارزیابی خود از عملکرد دولت جدید برای کاهش آسیبهای اجتماعی به رابطه بزهکاری و رشد تورم اشاره کرده و گفته است: ضعف جامعه و ناکارآمدی دولتها ریشه مشکلات متعددی است، از جمله اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی. خود این وضعیت، یعنی تورم و بیکاری، متعاقباً موجب انواع آسیبهای اجتماعی، بزهکاری و خشونت میشود.
او میافزاید: طبیعی است که یک رابطه متقابل میان مشکلات اجتماعی و اقتصادی وجود دارد. به میزانی که در جامعه مشکلات اجتماعی و فرهنگی وجود داشته باشد، مشکلات اقتصادی نیز بیشتر میشود و به میزانی که مشکلات اقتصادی وجود داشته باشد، موجب ناهنجاریها، آسیبها و جرائم و بزهکاریها میشود. این رابطه، رابطهای دوطرفه است.[۲]
*انتظار اینکه مراجع اجتماعی و کسانی که قرار است بر منابر جامعه سخن بگویند؛ بر اساس واقعیتها و آمار حرف بزنند انتظار زیادی نیست!
اظهارات معیدفر که عملا با حرفهای عوامانه فرقی ندارد در حالی است که اولا نرخ تورم در ایران طی سال جاری تا ۱۰ درصد کاهش یافته و مثلا در بهمنماه گذشته شاهد کمترین تورم طی ۵۰ ماه گذشته بودهایم. [۳]
ثانیا ایران اسلامی اگرچه با مشکلاتی در حیطه اقتصاد و معیشت مواجه است اما همچنان ارزانترین مالیات، سوخت، آب و برق و نان را به مردم خود ارائه میکند.
ثالثا نرخ بیکاری در ایران هم تک رقمی و حدود ۷.۵ درصد است که مطابق با استاندارد بیکاری در کشورهای پیشرفته ارزیابی میشود.
رابعا عجیب است که آقای معیدفر به عنوان یک جامعهشناس اما فرق بیکاری اجباری با "بیکاری شیک" را نمیداند و متوجه نیست که بیکار بودن بخش زیادی از نیروی کار در ایران به دلیل تمنای آنها برای مشاغل پشت میزی و حقوقهای بالاست نه به دلیل نبود فرصتهای شغلی! (البته این یکی از دلایل بروز پدیده بیکاری شیک است و علت اصلی دیگر این قضیه برخورداری کارجویان از سطح اقلی از معیشت است که از سوی حاکمیت تأمین شده وگرنه کارجوی نیازمند اغلب پیششرط خاصی برای پذیرش شغل ندارد)
البته تراژدی ماجرا به همینجا ختم نمیشود.
در یک حکمرانی پیشرفته کسی مثل رئیس انجمن جامعهشناسی به جای حرفهای عوامانه اما همین واقعیتهای پیشگفته را به جامعه میگوید و به عنوان یک حلقه واسط عقلانی بین حاکمیت و واقعیت با مردم؛ نقش خود با نجابت و صلابت اجرا میکند.
اما آشکار میبینیم که در ایران ما علیرغم نیل به سمت پیشرفتگی اما آفاتی مثل "عوامزدگی خواص" نیز بیداد میکند و کسانی مثل معیدفر عملا دچار کژکارکردی هستند.
شاید برای مخاطبان محترم و حتی برای خود آقای معیدفر هم جذاب باشد که او در سال ۹۴ و در دورانی که قدرت خرید بیشتر، قیمتها ارزانتر و دلار ۳ هزار تومان بود طی یادداشتی مدعی مشکلات اقتصادی کلان ایران، کمرونقشدن سینماها، اختلالات روانی شدید مردم و سرآمدی ایران در این قضایا به دلیل مشکلات اقتصادی شده بود! [۴]
***
همپیمانی کسانی از چپ و راست برای زمینگیر کردن پزشکیان
اوکراینیزه کردن ایران کار کیست!؟
عباس عبدی، از تئوریسینهای اصلاحات در بخشی از یک مصاحبه با خبرآنلاین درباره دولت پزشکیان اظهار کرده است: به نظرم آقای پزشکیان برخلاف آنچه که نمیگوید با واقعیتهای سختی روبرو شده که تصورش را هم نمیکرده است. از این نظر هم باید با او همدلی کرد. در روز تحلیف ترور هنیه در تهران، سپس اتفاقات لبنان و بعد از آن تقابل موشکی با اسراییل و اوضاع ارزی و از همه بدتر آمدن ترامپ، و تاثیر آن در حوزه روابط خارجی ایران بود. در داخل هم بدترین مانع او استعلامهایی است که متکی به مصوبهای از مجلس استصوابی در پاییز ۱۴۰۱ است. مصوبهای که در عمل شکلگیری هر گونه دولت حتی با حداقلی از کارآمدی را منتفی کرده است.
او میافزاید: مجموعه این مسایل موجب شده که اصلیترین راهبرد وی که وفاق است در عمل به نقطه مطلوب نرسد. مواضع رسمی درباره مذاکره احتمالی نیز راه را بسته است یا حداقل اینکه جامعه چنین تصوری دارد.
عبدی در ادامه اظهارات خود تصریح میکند: مشکل ناترازی انرژی گاز و برق و بنزین نیز که امسال به نقطه بحرانی خود رسیده و با کاهش ذخیره آن در تابستان از سوی مسئولان دولت قبل، تجربه بدی را بویژه در تعطیل کردنهای پیاپی در زمستان برای جامعه رقم زده و موجب تشدید حس ناتوانی شده است. یک بار در آن اوایل دولت دیدم که آقای پزشکیان با عصبانیت نسبت به واردات بنزین معترض بود و میگفت که من نمیتوانم بپذیریم که دارو نداریم، ولی پول برای واردات بنزین میدهیم! ولی میداد. چرا؟ اگر دقت کنید چون در جزییات حل شده و مدتی است که در سخنرانیهایش جملات عجیب و فاقد گزارههای روشن و معنادار و نیز تکراری دارد. این ویژگی گفتاری محصول دو چیز است. اول بنبست عملی، دوم ناتوانی یا منع در ابراز بنبست و دلایل آن…[۵]
*کاش آقای عبدی مشخص میکردند علت این نانجیبی آشکار در حق دولتی که از خودشان است و خودشان هم مبلغ رأی به آن بودهاند، چیست!؟
چه کسی در کدام جای تاریخ و در کدام کشور گفته ریاستجمهوری یک کار ساده و بدون مشکل است که عبدی اکنون بواسطه بروز چند مشکل اینچنین دولت را در بنبست جلوه میدهد.
جالب اینجاست که مشکلات مورد اشاره عبدی اولا بحران نیستند و جزو مشکلات عادی یک حکمرانی بزرگ محسوب میشوند و ثانیا نسخه شفابخش همگی نیز موجود است.
مثلا در بحث مذاکره آیا عبدی نگاهی به تئوری "مقاومت" و نتایج مثبت آن انداخته است؟
او آیا به کتاب نهرو در خوانش تجربه کشور ایرلند –در ابتدای سده- برای مقابله با تحریمهای بریتانیا مراجعه کرده است؟ [۶]
عبدی آیا میتواند دلیل تبدیل ایران به هژمونی و حمایتهای سیاسی و اقتصادی امنیتی ما از متحدان ما را با فرضیه بنبست خود تطبیق دهد؟
و یا در بحث ترامپ آیا رئیسجمهور جدید آمریکا با اسلاف خود از قبیل اوباما و بایدن و غیره در دشمنی با ایران تفاوتی دارد؟ اگر دارد کدامین تفاوت؟
ناترازی انرژی هم یک مقوله مبتلیبه در تمام حکمرانیهای دنیاست که باید برای آن تدبیر کرد نه اینکه به موقعیت بنبست رسید!
اظهاراتی پیرامون اینکه پزشکیان دیگر جملات معنادار نمیگوید و یا در جزئیات حل شده نیز بر طریق نانجیبی ارزیابی میشود. کما اینکه ما به عنوان منتقدان پزشکیان باید بگوییم و میگوییم که پزشکیان از روز نخست همین بود و تغییری نکرده است. حال اینکه آقای عبدی و برخی دوستان اصلاحطلب یا اصولگرایشان تمایل دارند از رئیسجمهور و دولت قانون جمهوری اسلامی ایران "مردارسازی" و کشور را اوکراینیزه کنند و فتنه اقتصادی بیافرینند یا نه؛ محل بحث دیگریست...!
***
1_ https://irna.ir/xjT2x2
2_ https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1602057
3_ mshrgh.ir/1675888
4_ https://farsnews.ir/politics/1455528480000524514
5_ khabaronline.ir/xnhCp
6_ mshrgh.ir/1333311