عراقچی: پاسخ تند زلنسکی به ترامپ نشان داد حتی متحدان کوچک آمریکا برای حفظ شأن خود حاضر به پرداخت هزینه‌اند

خبرآنلاین چهارشنبه 15 اسفند 1403 - 06:45
گمانه‌زنی‌های فراوانی درباره مشاجره ترامپ و زلنسکی وجود دارد. آیا این درگیری عامدانه طراحی شده بود؟ یا از کنترل خارج شد؟ آیا هدف، ارسال پیام‌های داخلی و خارجی بود، یا نشانه‌ای از شکست سازوکارهای هماهنگی در سیاست خارجی آمریکا؟

به گزارش خبرآنلاین، سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه در روزنامه اطلاعات نوشت:

یکی از پیام‌های مهم این مشاجره، تغییر در جایگاه اوکراین در معادلات قدرت است. زلنسکی، در روزهای آغازین جنگ، بیش از هر زمان دیگری به کمک‌های غربی متکی بود. اما امروز، او در قلب کاخ سفید، در برابر رئیس‌جمهور آمریکا می‌ایستد و پاسخ تندی می‌دهد. این نشانه‌ای از آن است که حتی کشورهایی که سال‌ها از واشنگتن حمایت گرفته‌اند، دیگر نمی‌پذیرند که از بالا به آن‌ها نگریسته شود. اوکراین، چه به‌عنوان یک بازیگر مستقل و چه به‌عنوان یک مهره در صفحه شطرنج قدرت‌های جهانی، حالا نشان داده است که حتی متحدان کوچک هم برای حفظ شأن و جایگاه خود هزینه می‌پردازند.

اروپا و سایه شکاف‌های جدید

سؤال بزرگ دیگر، واکنش اروپا است. آیا این قاره، همچنان در حمایت از اوکراین یکپارچه خواهد ماند؟ یا این مشاجره، شکاف‌های عمیق‌تری را در جبهه غربی نمایان خواهد کرد؟ فرانسه، آلمان، و دیگر متحدان اروپایی از ابتدا موضعی محتاطانه‌تر در قبال جنگ اوکراین اتخاذ کرده بودند. اختلافات در سیاست‌های دفاعی و امنیتی، از همان ابتدا وجود داشت. حالا، با درگیری لفظی رهبران کاخ سفید و زلنسکی، این اختلافات به‌وضوح نمایان شده است. اروپایی‌ها، که از همان ابتدا با احتیاط بیشتری به تحولات شرق اروپا می‌نگریستند، اکنون با پرسش جدیدی روبه‌رو هستند: آیا واشنگتن همچنان قدرت و اراده لازم برای هدایت جبهه متحد غرب را دارد؟

مسکو؛ نظاره‌گر یا طراح

این اتفاق، در مسکو با دقت دنبال شده است. روسیه همواره بر این باور بوده که اتحاد غربی، شکننده و پرتنش است. مشاجره اخیر در کاخ سفید، برای کرملین، تأییدی بر این روایت است که جبهه مقابل، بیش از آنچه تصور می‌شود، دچار تزلزل است.

اما فراتر از این، مسکو دیگر صرفاً یک نظاره‌گر منفعل نیست. جنگ اوکراین و تحولات اخیر، فرصتی برای روسیه فراهم کرده است که در جبهه‌های مختلف، بازی خود را با دقت بیشتری طراحی کند.

از یک‌سو، همکاری راهبردی روسیه با چین در حال گسترش است؛ از سوی دیگر، کرملین تلاش دارد تا از طریق تقویت روابط خود با کشورهای در حال توسعه، معادله قدرت را در سطح بین‌المللی تغییر دهد. افزایش تعاملات اقتصادی با کشورهای بریکس، گسترش همکاری‌های امنیتی با شرکای منطقه‌ای، و تلاش برای کاهش وابستگی به نظام مالی غرب، نشان‌دهنده رویکردی است که مسکو در قبال تحولات جهانی اتخاذ کرده است.

در این میان، پویایی روابط روسیه و اروپا نیز تغییر کرده است. برخی از کشورهای اروپایی، ازجمله مجارستان و اسلواکی، مواضع متفاوت‌تری نسبت به مسکو اتخاذ کرده‌اند و در برابر سیاست‌های ضدروسی بروکسل، مقاومت نشان می‌دهند. این اختلافات، می‌تواند نقطه ضعفی در انسجام جبهه غربی باشد که روسیه از آن بهره خواهد برد.

وقتی سیاست داخلی بر دیپلماسی سایه می‌اندازد

یکی از مهم‌ترین نکاتی که این مشاجره آشکار کرد، تداخل شدید سیاست داخلی و سیاست خارجی در ایالات متحده است. ترامپ و ونس، در حالی که باید با چالش‌های بین‌المللی سر و کار داشته باشند، درگیر سیاست داخلی پرتنشی هستند. انتخابات، رقابت‌های حزبی، و فشارهای داخلی، باعث شده است که بسیاری از تصمیمات کلان دیپلماتیک، به‌جای منافع استراتژیک، تحت تأثیر معادلات داخلی قرار گیرد. این وضعیت، نه فقط برای آمریکا، بلکه برای متحدانش نیز چالش‌برانگیز خواهد بود، چراکه دشواری پیش‌بینی‌پذیری سیاست خارجی ایالات متحده، در چنین شرایطی افزایش می‌یابد.

ایران؛ مسیر حکمت و تدبیر، انتخاب آگاهانه استقلال

در این فضای آشفته، جمهوری اسلامی ایران با دقت و تدبیر، تحولات را بررسی می‌کند. آشفتگی در سیاست بین‌الملل، همواره به زیان ثبات و امنیت جهانی است. ایران، برخلاف بسیاری از بازیگران که درگیر تنش‌های کلامی و سیاست‌های شتاب‌زده هستند، همواره بر اصولی تأکید داشته که محور آن، استقلال، احترام متقابل و اجتناب از ورود به گفتمان‌های غیرسازنده است.

اما استقلال ایران یک تصادف یا نتیجه شرایط تحمیلی نیست؛ بلکه یک انتخاب آگاهانه، یک تصمیم استراتژیک و یک اصل تغییرناپذیر در سیاست خارجی کشور بوده است. برخلاف برخی کشورها که امنیت و ثبات خود را در وابستگی به قدرت‌های خارجی جستجو کرده‌اند، ایران از دیرباز درک کرده است که وابستگی، تنها به بی‌ثباتی و از دست رفتن حاکمیت ملی منجر خواهد شد. امنیت واقعی نه از حمایت قدرت‌های فرامنطقه‌ای، بلکه از توانمندی داخلی، تکیه بر ظرفیت‌های ملی و اتکا به مردم حاصل می‌شود. به همین دلیل، ایران مسیر متفاوتی را انتخاب کرده است؛ مسیری که در آن، سرنوشت کشور وابسته به تصمیمات دیگران نباشد، و سیاست‌گذاری‌ها بر اساس منافع ملی شکل بگیرد، نه در سایه توصیه‌های خارجی.

حفظ استقلال، بهایی دارد که ایران همواره برای آن هزینه داده است. از روزهای آغازین انقلاب اسلامی، فشارهای اقتصادی، تحریم‌ها، تهدیدهای نظامی و جنگ‌های نیابتی، همه با این هدف طراحی شده بودند که ایران را به یک بازیگر تابع در نظام بین‌الملل تبدیل کنند. اما ایران، برخلاف پیش‌بینی‌های بدخواهان، ایستادگی کرد و نشان داد که در برابر فشارها نه‌تنها تسلیم نمی‌شود، بلکه با اتکا به ظرفیت‌های داخلی، مسیر توسعه و پیشرفت خود را ادامه می‌دهد. این انتخاب آگاهانه، به یک اصل تبدیل شده است: ایران امنیت خود را نمی‌خرد، بلکه می‌سازد. ما به دیگران وابسته نیستیم که از ما حمایت کنند، بلکه با تکیه بر دانش، قدرت و ظرفیت‌های داخلی، از خود دفاع می‌کنیم.

۲۳۳۰۲

منبع خبر "خبرآنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.