طی ۲ روز اخیر گمانهزنیهایی از میانجیگری روسیه میان ایران و آمریکا در موضوع هستهای، فضای سیای بینالمللی را متعجب کرده است. ابتدا بلومبرگ روز سهشنبه ۱۴ اسفندماه گزارش داد که ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، با درخواست دونالد ترامپ برای میانجیگری در مذاکرات هستهای با ایران موافقت کرده است. اما اندکی بعد، روایت تغییر کرد و خبرگزاری رویترز اعلام کرد که این پیشنهاد ظاهرا از سوی خود روسها مطرح شده و دمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، بهصورت تلویحی آن را تایید کرد. این چرخش ناگهانی، بهویژه با توجه به مذاکرات اخیر آمریکا و روسیه در عربستان سعودی درباره اوکراین، سؤالاتی را برانگیخته است: آیا الگویی مشابه در حال شکلگیری برای ایران است؟ آیا این یک بازی دوگانه از سوی مسکو و واشنگتن است؟ اندیشکدهها، گزارشهای خبری و پایگاههای تحلیلی خارجی، چطور به این موضوع پرداختند؟
بلومبرگ ابتدا گزارش داد که درخواست میانجیگری از سوی ترامپ در اواخر فوریه ۲۰۲۵ طی تماس تلفنی با پوتین مطرح شده و سپس در دیدار مقامات ارشد آمریکایی و روسی در ریاض، جزئیات آن بررسی شده است. این ادعا با توجه به روابط متشنج ایران و آمریکا و فشارهای دولت جدید ترامپ برای احیای سیاست «فشار حداکثری»، منطقی به نظر میرسید، اما ساعاتی بعد، رسانههای دولتی روسیه، از جمله تاس، به نقل از پسکوف اعلام کردند که مسکو معتقد است مسائل میان ایران و آمریکا باید از طریق گفتوگو حل شود و آماده کمک است. این تغییر لحن، نشاندهنده آن بود که شاید ابتکار عمل از مسکو بوده، نه واشنگتن.
تحلیلگران اندیشکده مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی (CSIS) معتقدند که این چرخش روایت ممکن است بخشی از استراتژی رسانهای روسیه باشد تا خود را بهعنوان بازیگری فعال و بیطرف در معادلات جهانی نشان دهد. به گفته آندریا تیلور، کارشناس ارشد این مرکز، «روسیه از تضادهای میان آمریکا و متحدانش بهره میبرد و با پیشنهاد میانجیگری، هم نفوذ خود را افزایش میدهد و هم از انزوای دیپلماتیک پس از جنگ اوکراین میکاهد.»
مذاکرات اخیر آمریکا و روسیه در ریاض درباره اوکراین، که ۳۰ بهمنماه برگزار شد، نقطه عطفی در روابط ۲ کشور بود. این دیدار بدون حضور اوکراین و متحدان اروپایی برگزار شد و نگرانیهایی را در کییف و اروپا برانگیخت. مقامات آمریکایی، از جمله مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، اعلام کردند که هدف، بررسی «همکاریهای ژئوپلیتیکی و اقتصادی» پس از پایان جنگ است؛ اما زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، این مذاکرات را بینتیجه خواند و از عدم حضور کشورش انتقاد کرد.
اکنون به نظر میرسد الگویی مشابه برای ایران در حال تکرار است. بلومبرگ گزارش داده که روسیه پذیرفته به آمریکا برای ارتباط با ایران در موضوع هستهای و «حمایتهای منطقهای تهران» کمک کند. این شباهت، گمانهزنیهایی را درباره نیت واقعی طرفین ایجاد کرده است.
پل ساندرز، مدیر اجرایی مرکز منافع ملی (CNI)، در مصاحبه با پیبیاس گفت: مذاکرات دوجانبه بدون حضور طرف اصلی، چه اوکراین باشد چه ایران، نشاندهنده تمایل آمریکا و روسیه به حلوفصل سریع مسائل بدون پیچیدگیهای چندجانبه است. اما این رویکرد، خطر تضعیف مواضع طرف غایب را افزایش میدهد.
چرا روسیه این نقش را پذیرفته است؟ اندیشکده بروکینگز در تحلیلی به قلم فیونا هیل، معتقد است که مسکو با میانجیگری، ۲ هدف را دنبال میکند: نخست، کاهش فشار تحریمها با نشان دادن همکاری با غرب؛ دوم، حفظ نفوذ بر ایران بهعنوان متحد کلیدی در برابر غرب. روابط ایران و روسیه پس از جنگ اوکراین عمیقتر شده و امضای معاهده همکاری استراتژیک در ژانویه ۲۰۲۵، این پیوند را تقویت کرده است.
هیل مینویسد: پوتین میخواهد مطمئن شود که هرگونه مذاکره ایران با آمریکا، تحت نظارت مسکو باشد تا تهران از مدار روسیه خارج نشود.
از سوی دیگر، آمریکا تحت رهبری ترامپ به دنبال راهحلی سریع برای مهار برنامه هستهای ایران است.
وال استریت ژورنال گزارش داده که دولت جدید، برخلاف رویکرد بایدن، تمایلی به مذاکرات طولانی با ایران ندارد و ترجیح میدهد از اهرمهای غیرمستقیم مانند روسیه استفاده کند. جورج بیبی، تحلیلگر موسسه کوئینسی به ایبیسی نیوز، گفت: ترامپ میخواهد با کمترین هزینه سیاسی، ایران را به میز مذاکره بکشاند، و پوتین بهعنوان میانجی، این امکان را فراهم میکند.
ایران هنوز واکنشی رسمی به این خبر نشان نداده، اما برخی تحلیلگران معتقدند تهران از این رویکرد استقبال نخواهد کرد. «کارنگی» در تحلیلی به قلم کریم سجادپور مینویسد: ایران به میانجیگری روسیه بدبین است، زیرا نمیخواهد تحت کنترل مسکو یا واشنگتن قرار گیرد. تجربه مذاکرات اوکراین، این نگرانی را تشدید میکند.» در مقابل، برخی مقامات ایرانی ممکن است این را فرصتی برای کاهش فشار تحریمها ببینند، بهویژه اگر میانجیگری به توافقی موقت منجر شود.
در سطح بینالمللی، اروپا و چین نیز بیتفاوت نماندهاند. بلومبرگ گزارش داده که مقامات اروپایی نگرانند این مذاکرات دوجانبه، نقش آنها در توافق هستهای (برجام) را کمرنگ کند. همزمان، چین که از شرکای اصلی ایران است، ممکن است این تحرکات را تهدیدی برای نفوذ خود در منطقه ببیند.
آیا این میانجیگری به نتیجه میرسد؟ ۳ سناریو محتمل است:
۱. موفقیت محدود: روسیه موفق میشود ایران و آمریکا را به توافقی موقت (مثل کاهش غنیسازی در ازای تخفیف تحریمها) برساند، اما بدون حضور ایران در مذاکرات اصلی، پایداری آن زیر سؤال خواهد بود.
۲. بنبست دیپلماتیک: ایران پیشنهاد را رد میکند و اصرار بر مذاکره غیرمستقیم با آمریکا دارد، که با سیاست فعلی واشنگتن همخوانی ندارد.
۳. بازی دوگانه پوتین: مسکو از این موقعیت برای تقویت جایگاه خود استفاده میکند، اما بدون نتیجه ملموس، تنشها میان ایران و آمریکا ادامه مییابد.
تحلیل واشنگتن پست حاکی از آن است که «این چرخش ناگهانی روایت، نشاندهنده رقابت پنهان میان مسکو و واشنگتن برای کنترل داستان است. هر دو طرف میخواهند خود را آغازگر این ابتکار نشان دهند، اما در نهایت، موفقیت به واکنش ایران بستگی دارد.»
میانجیگری پوتین میان ایران و آمریکا، چه از سوی واشنگتن پیشنهاد شده باشد چه مسکو، نشاندهنده پیچیدگیهای ژئوپلیتیکی در خاورمیانه و فراتر از آن است. شباهت این روند با مذاکرات اوکراین در ریاض، الگویی را نشان میدهد که در آن قدرتهای بزرگ ترجیح میدهند ابتدا میان خود به توافق برسند و سپس طرفهای دیگر را درگیر کنند. اما بدون حضور ایران، این رویکرد شکننده خواهد بود.
همانطور که نیویورک تایمز اشاره کرده، تاریخ نشان داده که توافقهایی بدون حضور همه طرفها، اغلب به شکست میانجامد.