دکتر منصور صفتگل، استاد گروه تاریخ دانشکده ادبیات و علوم انسانی و دبیر این نشست، روند پژوهشهای ایران شناسی در ژاپن را مرور و بررسی کرد. در پایان دکتر جواد اصغری، رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی از تجربیات خود درباره ادبیات ژاپنی سخن گفت و ابراز امیدواری کرد که با تداوم چنین نشستهایی تعاملات گستردهتر دانشگاهی شکل گیرد. سیدبنیامین کشاورز طی مقالهای علمی روند مبادلات تجاری میان بنادر ژاپن و ایران در عصر قاجار/میجی را بررسی کرده است که در اینجا بخشهایی از آن را میخوانید:
از زمان شکلگیری راه موسوم به ابریشم، مسیر فوق رابط اصلی شرق و غرب آسیا بود که در خشکی و دریا پیش میرفت. با شروع عصر استعمار روند جهانیشدن آغاز شد و مسیر و عملکرد ارتباطات تغییرات بسیاری کرد؛ امری که در قرن نوزدهم میلادی به اوج خود رسید و در پی آن، ارتباط نزدیک ایران و ژاپن امکانپذیر شد. درواقع مراکز تجاری دو کشور صاحب پیشینهای از دورههای پیشتر بودند؛ اما با اقتضاهای جدید، شرایط جدیدی نیز بهوجود آمد. بنادر کیوتو و نارا، بندر ناگاساکی و بنادر حوضه خلیج کاناگاوا در قرن نوزدهم میلادی، نقش مهمی ایفا کردند تا تجارت از بنادر بوشهر، لنگه و عباسی ایران امکانپذیر باشد؛ هرچند پیش از قرن نوزدهم میلادی، تجارت موردنظر همیشه تحت تاثیر فرهنگ بسته ژاپن قرار داشته، ولی در عصر جدید بهخاطر فشار امپریالیسم و روند مدرنیزم دروازهها گشوده شده و محصولات راهبردی چون تریاک به قلمرو امپراتوری ژاپن وارد شدند.
در عصر قاجار/میجی روند مدرنیزم و فرآیند جهانی شدن در ایران پیش از ژاپن شروع شد. از این رو نخست باید به تجارت و بنادر ایران با شرق آسیا و شناخت یا روابط اولیه ایران از ژاپن پرداخت. به سال۱۸۷۹م ناصرالدین شاه که طی سفر اروپایی خود بارها با ژاپنیها یا نمونههای بازتاب فرهنگ ژاپن دیدار کرده بود در راه بازگشت وارد سنپترزبورگ شد.
در آن زمان انوموتوتاکئاکی، وزیر مختار سفارت ژاپن در سنپترزبورگ با شاه دیدار کرد. شاه به وی گفت مشتاق گشودن مناسبات رسمی دوستانه بین ایران و ژاپن است. نتیجه این ملاقات اعزام هیات اول سفارت ژاپن در سال۱۸۸۰م به ایران بود؛ رویدادی که هم در اسناد وزارت خارجه ایران نقل شده و هم اعتمادالسلطنه آن را نقل کرده است. از بازماندههای این هیات سیاسی-تجاری ظروف نوع میجی است که برای نمونه به بازار آورده و چندی به شاه تقدیم شد. چندی دیگر را پیشتر ناصرالدین شاه از «نمایشگاه جهانی پاریس خریداری کرده بود، مجموعهای که امروز در «کاخ گلستان» نگهداری میشود.
بنابراین رابطه سیاسی رسمی بین دو کشور برقرار شد. واردات محصولات ژاپنی از بالاترین طبقه شروع شده بود. از زمان تیموری، ابریشم به کالایی صادراتی برای اروپا تبدیل شده بود و با شروع «عصر عباسی» صادرات آن وارد مرحله جدیدی شد و در زمان شاه عباس دوم هر سال۲۲۰۰۰ عدل ابریشم تولید میشد. اما با شروع دوران آشوب داخلی و خارجی پس از سقوط اصفهان بهدست «هوتکیان»، منطقا همراه با فروپاشی اقتصاد صنعت ابریشمبافی نیز سقوط کرد.
در عصر قاجار، محمدشاه برای ترویج نوغانداری و صنعت ابریشم مردم را به کاشت درخت توت تشویق کرد. در اواخر دهه۱۸۵۰م و دهه۱۸۶۰م تولید ابریشم ایران دچار افول شد. در آن زمان دولت برای درمان و از سرگیری تولید ابریشم به وارد کردن تخم ابریشم و نوغان اندیشید. از این رو با خرید کرم ژاپنی اقداماتی برای احیای تخم نوغان در پاریس انجام شد. تولید ابریشم بیشتر در شمال کشور و بهطور ویژه در گیلان حفظ شد. در سال۱۸۶۶م تولید ابریشم گیلان نیز نزول کرد و به یکششم دوران اوج خود رسید. در نتیجه این روند درآمد دولتی بهشدت کاهش یافت و روند تجارت منفی شد. به دنبال آن کشت خشخاش تشویق شد و گسترش پیدا کرد. دلیل آن البته واردات شدید تریاک توسط چین بود. از این رو تجارت ایران با شرق آسیا افزایش یافت؛ هرچند که تحت نظارت فرمانداری هندوستان انجام میشد.
در مرآتالبلدان در باب «ناحیه هرمز» نوشته شده پس از بیرون راندن پرتغالیان از هرمز سنگ مرمر را هلندیها بار کرده و به «بتاویه جاوه» میبردند تا اینکه سلطان آنجا این تجارت را ممنوع کرد مگر نمک؛ پس نمک را بار کرده و به هندوستان چین و ژاپن بردند. ما میدانیم پرتغالیان تریاک به «ماکائو» صادر میکردند. اینها نشانی دیگر از روابط غیر مستقیم ایران با ژاپن در عصر صفوی و نشاگر شناخت حاکمیت از پیشینه روابط حداقل از طریق منابع غربی است. بهعلاوه گفته اعتمادالسلطنه نشان میدهد بندر اصلی تجارت بینالملل ایران «گمبرون» یا «بندرعباسی» بوده و پیش از اصلاحات ناصری یکسوم کل درآمد عمان از این بندر بود که از نظر ارزش تجاری در درجه سوم بنادر ایران عصر قاجار قرار داشته و بندر بوشهر جای آن را گرفته بود؛ چنانکه شرکت «ساسون» نیز از همین نقطه شروع کرد تا مرکزیت خود را به بمبئی منتقل کند.
گزارشهای دولتی ژاپن نشان میدهند بیشترین صادرات تریاک به شرق آسیا از بندر بوشهر انجام میگرفت. چنانکه «لرد بروگش» نیز گزارش کرده برای ۲۰سال، یعنی تا ۱۸۶۰م بوشهر، یگانه بندر ایران بود که برای تجارت غیرمنطقهای استفاده میشد. از هشت شرکت بزرگی که در باب تریاک و توتون فعالیت داشتند تنها یک شرکت با بوشهر و مسیر تجاری آن ارتباط مستقیم نداشت.
درواقع بنا بر گزارش دولت بریتانیا تا پیش از سال۱۸۹۵م از بوشهر سالی 4 تا 8هزار بار محموله تریاک صادر میشد که مقصد بیشتر آنان جزیره هرمز بود. شرکت ساسون نمونه خیلی خوبی است که نشان میدهد با وجود کنترل حملونقل توسط بریتانیا، دستکم تجارت با چین بهطور مستقیم انجام میشد. با در نظر گرفتن این امر که ناصرالدینشاه با سفرای ژاپن در اروپا ملاقات کرد و ایلچیان و دیگر ماموران این کشور به ایران آمدند معلوم است روابط مستقیما برقرار بوده بهویژه از فتح تایوان توسط ژاپن در ۱۸۹۵م که تجارت تریاک ایران را به ژاپن منتقل کرد؛ هرچند با آغاز قرن بیستم میلادی، «محمره» نیز وارد تجارت شد و نیروی دریایی ژاپن طی جنگ جهانی اول در آبادان سوختگیری میکردند؛ اما دادهها نشان از محدودیت بالای مناطق مذکور داشته و گزارشهای گمرکی نشانگر واردات محصولات عموما غیر کاربردی از ژاپن به بوشهر و بندرعباس است و نه محمره؛ درحالیکه ژاپن پس از جنگ جهانی اول قدرت اقتصادی بیشتری کسب کرده بود.