پایان شوگون‌سالاری

دنیای اقتصاد یکشنبه 19 اسفند 1403 - 00:04
8 ژوئیه۱۸۵۳، ناخدا متیو پری (Matthew Perry)، تاجر آمریکایی چهار کشتی خود را به بندر خلیج توکیو هدایت کرد. او در تلاش بود برای اولین‌بار پس از ۲۰۰سال وقفه، تجارت و گفت‌وگوی منظم بین ژاپن و دنیای غرب را از سر بگیرد. اگرچه او اغلب به‌عنوان کسی که کشور ژاپن را به دنیای غرب گشوده است شناخته می‌شود، اما پری اولین غربی نبود که به این مجموعه جزایر شرق عالم سفر کرده بود. بازرگانان پرتغالی، اسپانیایی و هلندی در قرن‌های ۱۶ و ۱۷ میلادی با ژاپن تجارت منظم داشتند.

تلاش‌های مداوم اروپایی‌ها برای تبدیل ژاپنی‌ها به کاتولیک و تمایل آنها به انجام شیوه‌های تجاری ناعادلانه باعث شد که ژاپن در سال۱۶۳۹ بیشتر بازرگانان و سیاحان خارجی‌ را اخراج کند. طی دو قرن بعدی، ژاپن دسترسی به تجارت را به کشتی‌های هلندی و چینی با مجوزهای ویژه محدود کرد.

چندین دلیل وجود داشت که ایالات متحده در میانه قرن نوزدهم به احیای روابط بین ژاپن و غرب علاقه‌مند شود. اول، روی آوردن بنادر چین به تجارت منظم و الحاق کالیفرنیا که یک بندر آمریکایی در اقیانوس آرام ایجاد کرد، باعث شد که جریان ثابتی از حمل‌ونقل دریایی بین آمریکای شمالی و آسیا شکل گیرد. سپس، هنگامی که بازرگانان آمریکایی در اقیانوس آرام کشتی‌های بادبانی را با کشتی‌های بخاری جایگزین کردند، نیاز داشتند که ایستگاه‌های زغال‌سنگ را تامین کنند؛ جایی که بتوانند در طول سفر طولانی از ایالات متحده به چین توقف کنند و مایحتاج و سوخت بگیرند. 

ترکیب موقعیت جغرافیایی مناسب آن و شایعاتی مبنی‌بر اینکه ژاپن دارای ذخایر وسیع زغال‌سنگ است، جذابیت ایجاد مبادلات تجاری و دیپلماتیک با ژاپنی‌ها را افزایش داد. علاوه بر این، صنعت صید نهنگ‌ آمریکایی‌ها تا میانه قرن۱۸ به شمال اقیانوس آرام نفوذ کرده بود و صاحبان این صنعت به دنبال بندرهای امن، کمک در صورت غرق شدن کشتی‌ها و ایستگاه‌های تامین قابل اعتماد بودند. در سال‌های منتهی به ماموریت پری، تعدادی از ملوانان آمریکایی خود را در سواحل ژاپن غرق شده و سرگردان یافتند و روایت‌های بدرفتاری ژاپنی‌های معترض و اخمو با آنها در میان جامعه بازرگانی و در سراسر ایالات متحده پخش شد.

ترکیب مشابهی از ملاحظات اقتصادی و باور به تغییر سرنوشت، ایالات متحده را به گسترش نفوذ خود در سراسر قاره آمریکای شمالی ترغیب کرد. همچنین بازرگانان و مبلغان آمریکایی را به سفر به اقیانوس آرام سوق داد. در آن زمان، بسیاری از آمریکایی‌ها معتقد بودند که مسوولیت ویژه‌ای برای مدرن‌سازی و متمدن‌سازی چینی‌ها و ژاپنی‌ها دارند. درباره ژاپن، مبلغان مسیحی احساس می‌کردند که مسیحیت پروتستان در جایی که کاتولیسیسم به‌طور کلی رد شده بود، پذیرفته خواهد شد. دیگر آمریکایی‌ها استدلال کردند که حتی اگر ژاپنی‌ها به ایده‌های غربی بی‌اعتنا باشند، مجبور کردن آنها به تعامل و تجارت با جهان یک ضرورت است که در نهایت به نفع هر دو کشور خواهد بود.

ماموریت پری سرآغاز تلاش رسمی آمریکایی‌ها برای برقراری ارتباط با ژاپنی‌ها نبود. در دهه۱۸۳۰، ناوگان شرق دور نیروی دریایی ایالات متحده چندین ماموریت از پایگاه منطقه‌ای خود در گوانگژو چین ارسال کرد، اما در هر مورد، ژاپنی‌ها اجازه فرود آنها را ندادند. در ضمن آنها فاقد اختیار از سوی دولت ایالات متحده برای فرود و استقرار اجباری در آنجا بودند. در سال۱۸۵۱، رئیس‌جمهور میلارد فیلمور-سیزدهمین رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا و آخرین شخص از حزب ویگ که توانست به ریاست‌جمهوری آمریکا برسد– فرمانی صادر کرد که طبق آن اجساد ملوانان ژاپنی که در دریا غرق شده بودند به کشورشان بازگردانده می‌شدند. در مقابل، آمریکایی‌های گرفتار در ژاپن به ایالات متحده بازمی‌گشتند. او دریادار جان آولیک را برای انجام این وظایف به شرق دور فرستاد، اما قبل از اینکه آولیک از گوانگژو به ژاپن برود، از سمت خود برکنار و دریادار متیو پری جایگزین او شد. پری که یک افسر دریایی با سابقه طولانی بود، در جنگ مکزیک-آمریکا نام و نشانی به هم زده بود. ضمن اینکه در تجهیز کشتی‌های نیروی دریایی ایالات متحده به قدرت بخار نقش مهمی داشت.

پری ابتدا به جزایر ریوکیو و جزایر بونین در جنوب غربی و جنوب شرقی جزایر اصلی ژاپن سفر کرد و خواستار این شد که مردم آنجا در تشکیل یک سرزمین آمریکایی به او کمک کنند!

سپس درحالی‌که حامل نامه‌ای از رئیس‌جمهور ایالات متحده خطاب به امپراتور ژاپن بود به سمت شمال، خلیج ادو (توکیو) حرکت کرد. درواقع، رئیس‌جمهور آمریکا با ارسال این نامه ناخوشایند ناآگاهی خود را از دولت و جامعه ژاپن نشان داد. در آن زمان، امپراتور ژاپن بیشتر از یک نماد نبود و رهبری واقعی ژاپن در دست شوگون‌سالاری توکوگاوا بود.

 ارباب‌رعیتی و تیولداری

حکومتی ارباب‌رعیتی در ژاپن به دست شوگون‌ها از خاندان توکوگاوا اداره می‌شد. از این دوران با عنوان دوره ادو نیز یاد می‌شود و نام خود را از پایتخت این دوره ادو (توکیو در ژاپن امروز) گرفته است. پایگاه حکومت شوگون‌سالاری توکوگاوا قلعه ادو بود. این حکومت از سال۱۶۰۳ تا ۱۸۶۸ (میلادی) که آغاز دوران بازسازی مِیجی بود، پایدار ماند.

شوگون‌سالاری توکوگاوا جامعه ژاپن را تحت سیستم سخت‌گیرانه طبقاتی توکوگاوا سازماندهی کرد و ورود اکثر خارجی‌ها را به ژاپن تحت سیاست‌های انزواگرایانه ساکوکو برای ارتقای ثبات سیاسی ممنوع کرد. شوگون‌های توکوگاوا، ژاپن را در یک سیستم ارباب‌رعیتی اداره می‌کردند و هر دایمیو یک هان (قلمرو ارباب‌رعیتی) را اداره می‌کرد؛ اگرچه کشور هنوز اسما به‌عنوان استان‌های امپراتوری سازمان‌دهی شده بود. تحت حکومت شوگون‌سالاری توکوگاوا، ژاپن رشد سریع اقتصادی و شهرنشینی را تجربه کرد که منجر به ظهور طبقه بازرگان و فرهنگ اوکی‌یو شد.

شوگون‌سالاری توکوگاوا در دوره باکوماتسو از سال۱۸۵۳ افول کرد و رو به اضمحلال گذاشت. بازگشت قدرت به امپراتور ژاپن در دوران دولت میجی شکل گرفت؛ اما وفاداران به خاندان توکوگاوا تا نبرد هاکوداته در ژوئن۱۸۶۹ به مبارزه ادامه دادند. در پی آن نبرد شوگون‌سالاری برافتاد.

القصه، پری با یک گروه کوچک از کشتی‌های نیروی دریایی ایالات متحده به آب‌های ژاپن رسید؛ زیرا او و دیگران بر این باور بودند که تنها راه متقاعد کردن ژاپنی‌ها برای پذیرش تجارت غربی، نمایش تمایل به استفاده از قدرت آتش پیشرفته است. در عین حال، پری مجموعه‌ای از هدایا برای امپراتور ژاپن به همراه داشت، از جمله یک مدل کارکردی از یک لکوموتیو بخار، یک تلسکوپ، یک تلگراف و انواع مشروبات الکلی از غرب که همه اینها برای تحت تاثیر قرار دادن ژاپنی‌ها و اذعان آنها به برتری فرهنگ غربی بود! هدف ماموریت او روشن بود: تکمیل یک توافق‌نامه با دولت ژاپن برای محافظت از آمریکایی‌های غرق‌شده یا در حال سرگردانی و باز کردن یک یا چند بندر برای تامین مایحتاج و سوخت‌گیری. در نامه رئیس‌جمهور آمریکا تلویحا به استفاده از زور در صورت امتناع امپراتور ژاپن از انعقاد یک عهدنامه همکاری مشترک تاکید شده بود. چنین بود که مقامات ژاپنی تن به مفاد نامه دادند و آن را پذیرفتند.

 عهدنامه کاناگاوا

ناخدا پری پس از چند ماه با ناوگانی قوی‌تر و به همراه ۹کشتی جنگی دوباره به ژاپن برگشت. در این جریان این سفر زورگیرانه عهدنامه کاناگاوا بین دو کشور بسته شد. این عهدنامه دارای ۱۲بند بود، از جمله کمک به نجات کشتی‌های غرق شده آمریکا در آب‌های ژاپن، مجاز دانستن معاملات تجاری و مبادله ارز برای تسهیل هرگونه مبادلات تجاری، افتتاح کنسولگری آمریکا در شیمودا، شیزوئوکا. بر اساس شرایط این پیمان، ژاپن موظف شد از دو بندر به تامین سوخت‌ کشتی‌های آمریکایی اختصاص دهد: شیمودا و هاکوداته. این پیمان یک پیمان تجاری نبود و حق تجارت با ژاپن را تضمین نمی‌کرد؛ به‌طوری‌که علاوه بر فراهم کردن حمایت برای کشتی‌های آمریکایی در آب‌های ژاپن، تمام امتیازات آینده‌ای که ژاپن به دیگر قدرت‌های خارجی اعطا می‌کرد، به ایالات متحده نیز اعطا می‌شد. به این ترتیب، پیمان پری فرصتی را فراهم کرد که تجارت آینده آمریکایی‌ها با ژاپن سمت و سویی هدفمند بیابد.

تاونسند هریس، اولین کنسول ایالات متحده بود که در یک بندر ژاپنی منصوب شد. هریس اگرچه نگران بود که به پست جدیدش در ژاپن نرسد، اما ابتدا به بانکوک رفت تا معاهده رابرتز (۱۸۳۳) را به‌روزرسانی کند. او در دیدار رسمی‌اش با پادشاه دوم، فرا پین کلاو که به زبان انگلیسی صحبت می‌کرد و به غرب گرایش داشت، موضع آمریکا را رسما بیان کرد:  «ایالات متحده هیچ دارایی در شرق ندارد و همچنین هیچ تمایلی به داشتن آنها ندارد. ساختار حکومت در این کشور اجازه نگهداری مستعمرات را نمی‌دهد. بنابراین، ایالات متحده نمی‌تواند موضوع حسادت هیچ قدرت شرقی باشد. روابط تجاری صلح‌آمیز و مبتنی بر تعامل مفید و موثر دوسویه، چیزی است که رئیس‌جمهور می‌خواهد با ممالک شرقی برقرار کند و این هدف ماموریت من است.»

معاهده با بانکوک موسوم به معاهده هریس در سال۱۸۵۶ به نتیجه رسید. مانند بسیاری از کنسول‌های اولیه در آسیا، هریس یک تاجر نیویورکی بود که با واردات چینی سر و کار داشت. او در سال۱۸۵۶ به شیمودا رسید؛ اما به‌دلیل نبود گروه دریایی که موقعیت مذاکره پری را تقویت می‌کرد، هریس زمان بیشتری طول کشید تا ژاپنی‌ها را متقاعد کند که یک پیمان گسترده‌تر امضا کنند. در نهایت، مقامات ژاپنی از نحوه استفاده بریتانیا از اقدام نظامی برای مجبور کردن چین به مبادلات تجاری آگاه شدند و تصمیم گرفتند که بهتر است در‌های خود را با میل باز کنند تا اینکه مجبور به رویارویی نظامی شوند. ایالات متحده و ژاپن در سال۱۸۵۸ اولین پیمان تجاری واقعی خود را امضا کردند که گاهی اوقات به آن پیمان هریس گفته می‌شود. قدرت‌های اروپایی نیز به زودی از الگوی ایالات متحده پیروی کرده و تدریجا پیمان‌های خود را با ژاپن تنظیم کردند. ژاپن در سال۱۸۶۰ اولین گروه نمایندگی خود را به ایالات متحده فرستاد تا پیمان هریس را تایید کنند.

اگرچه ژاپن با بی‌میلی و تردید بسیار بندرهای خود را به تجارت مدرن گشود، اما پس از آن از دسترسی جدید به تحولات تکنولوژیک مدرن بهره‌برداری کرد. گشایش ژاپن به سمت غرب به آن امکان داد تا ارتش خود را مدرن کند و به سرعت به جایگاه قدرتمندترین قدرت آسیایی در اقیانوس آرام برسد. در عین حال، فرآیندی که ایالات متحده و قدرت‌های غربی ژاپن را مجبور به برقراری ارتباط تجاری مدرن کردند، همراه با عوامل داخلی دیگر، موقعیت شوگون‌سالاری توکوگاوا را تضعیف کرد تا جایی که این نظام همبسته با قدرت و سرمایه سقوط کرد. ضمن اینکه امپراتور در دوره اصلاحات میجی در سال۱۸۶۸ کنترل رسمی کشور را به‌دست گرفت که آثار بلندمدتی در حکمرانی و مدرنیزاسیون ژاپنی‌ها داشت.

  • منبع:

Griffis, William Elliot (۲۰۱۸) [۱۸۹۵]. Townsend Harris, First American Envoy in Japan. Creative Media Partners.

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.