اسفندیار دولت مسعود، بیش از هر چیزی و قبل از اینکه اسفندیار رویین‌تن افسانه‌ای را به ذهن‌ها بیاورد، یادآور اسفندیاری دیگر در عرصه سیاسی و مدیریتی ایران است که به «اسفندیار محمود» معروف بود. حالا دبیری و یارانش بدشان نمی‌آید که روی این موضوع و این برداشت تأکید داشته باشند.

 

به گزارش تابناک، در حالی که در گزارش این رسانه، اسفندیار و چشم اسفندیار بودن احتمالی دبیری، یکی به معنای تکرار ماجرای اسفندیار رحیم مشایی به کار رفته است و دیگری، از این تکرار احتمالی به عنوان نقطه ضعف دولت پزشکیان یاد کرده است، این صفحه مجازی با رد نقطه‌ضعف شمردن دبیری، بر نقش وی به عنوان اسفندیار مسعود تأکید دارد.

 

 مطلب تابناک، با استفاده از کنایه «اسفندیار دولت»، قصد داشت توجه همگان را به این نکته جلب کند که حتی قدرتمندترین افراد نیز ممکن است نقاط ضعفی داشته باشند که اگر شناسایی و مدیریت نشوند، می‌توانند به مانعی برای موفقیت تبدیل شوند. تابناک از عبارت «اسفندیار دولت» استفاده کرد. این کنایه دوپهلو، هم به،  اسفندیار رحیم مشایی معاون احمدی نژاد، اشاره داشت و هم به اسفندیار رویین‌تن شاهنامه فردوسی. نویسنده قصد داشت هشداری بدهد: مراقب باشید کسی در دولت جدید داستان‌های مربوط به اسفندیارهای سیاست را تکرار نکند و به اصطلاح به «اسفندیار رحیم مشایی دوم» تبدیل نشود. حال صفحه منتسب به هواداران دبیری، از این عنوان بدش نیامده است و با تیتر بزرگ، او را اسفندیار دولت مسعود، به جای اسفندیار دولت مسعود عنوان کرده است.

 

پرداختن به اسفندیار مسعود در مطلب تابناک، پیش از هر چیزی، برای عمل به توصیه رئیس جمهور بوده است که تأکید داشته‌اند رسانه‌ها نقد را در دستور کار خود قرار دهند و ایرادات کار را بنویسند. آن نویسنده صفحه طرفداران شهرام دبیری که نویسنده تابناک را به نگاه خطی و طیفی متهم کرده است، مشخص است که اصولاً شناختی از تابناک و نویسنده مطلب ندارد. اتفاقاً خطی‌نویس‌ها افرادی هستند که نمی‌توانند خارج از دایره‌ای که قرار گرفته‌اند، موضوعات را از زاویه نگاه دیگران و عموم جامعه ببینند و از مدار یک خط، توان خارج شدن ندارند. برای همین است که در برابر یک انتقاد، آن هم به قلم یک ترک زبانِ علاقه مند به دولت و انتشارش در تابناک، مدام از موضوعات عجیب و غریبی همچون تلاش برای حذف ترک زبان ها و ... سخن می گویند.

 

گذشته از این موضوع، این که صفحه شهرام دبیری یا طرفداران ایشان، چنین مطلبی را برنتابند، اتفاق عجیبی نیست. و این که در جوار رحمت دبیری، علیرضا رحیمی، داماد خانواده، معاون وزیر ورزش می‌شود و در مراجعت به تبریز مراسم تجدید دیدار مردم با آقای معاون در تالار برگزار می‌کند، یا فرزین دبیری، برادر وی، ناگهان به هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال راه می‌یابد و یا بعد از فاجعه بیمارستان ولی‌عصر تبریز، سکوتی عجیب در کل دولت حاکم شده و کسی پیگیری احقاق حقوق قربانیان نمی‌شود نیز، عجیب نیست که برای نویسندگان صفحه، خوشایند و گوارا باشد و به عنوان مسئله دیده نشود. حتی آنها می توانند نسبت به عملکرد عجیب بخش پارلمانی دولت در بحث تدریس ادبیات و زبان اقوام در مجلس هم خود را مجاب کنند. برای همین است که با هم با نویسنده مطلب موافقیم که او مؤثرترین فرد در دولت مسعود پزشکیان است.

اما یک تفاوت اساسی بین نگاه نویسنده تابناک با مسئولین و نویسندگان صفحه مجازی دبیری وجود دارد. تابناک به عنوان یک رسانه، می‌تواند در عین ارادت به دکتر پزشکیان و تلاش برای موفقیت دولت وی، کمی از دوردست نیز ماجرا را ببیند و برای همان هدف، آن را به نقد بکشد.

 

طرفداران دبیری کاش فرض را بر این می‌گرفتند که دوران ریاست جمهوری متعلق به رقیب آقای پزشکیان است و همین اتفاقات در آن دولت رخ می‌دهد. حال از این زاویه به ماجرا نگاه کنند. طبیعتاً خود آقای معاون هم چنان اتفاقی را برنمی‌تابد.

 

 

همه امید ما این است که یاران آقای دبیری، کنایه‌های موجود در مطلب را تشخیص نداده‌اند و اصل ماجرا را درک نکرده‌اند که این لقب را برازنده وی دانسته‌اند. اما اگر متوجه شده و درک کرده‌اند و با اعتقاد راسخ آن را نگاشته یا برای نگارشش هماهنگی کرده‌اند، که ماجرا، ویژه‌تر و حتی اساسی‌تر از آن چیزی است که تابناک بدان پرداخته است.