زمان اندک ایران برای ماندن در نقشه اقتصاد جهانی؛ آیا به سرنوشت افغانستان و کره شمالی دچار می‌شویم؟

دیجیاتو دوشنبه 20 اسفند 1403 - 11:58
ایران در عصر هوش مصنوعی یا نقش خود در نظام تقسیم کار را بازتعریف می‌کند یا مانند افغانستان از نقشه اقتصادی دنیا حذف می‌شود. The post زمان اندک ایران برای ماندن در نقشه اقتصاد جهانی؛ آیا به سرنوشت افغانستان و کره شمالی دچار می‌شویم؟ appeared first on دیجیاتو.

صحبت از تقسیم کار جهانی که می‌شود، تصویر چین به‌عنوان تولیدکننده محصولات اپل در ذهن‌ها نقش می‌بندد؛ کشوری که تولید را بر عهده دارد اما سود اصلی را اپل و آمریکا می‌برند. اتفاقی که منجر به شکاف دیجیتالی بین کشورهای پیشرفته و درحال‌توسعه شده و با ظهور هوش مصنوعی نیز شدت گرفته است. نفت و گاز و مواد اولیه تا چند سال آینده دیگر اهمیت زیادی نخواهند داشت. «رسول قنبری»، پژوهشگر اقتصادی، در گفتگو با دیجیاتو هشدار می‌دهد که ایران در آستانه تصمیمی سرنوشت‌ساز قرار دارد؛ یا سال‌های آینده نقش خود را در نظام جدید تقسیم کار بازتعریف می‌کند یا مانند افغانستان و کره شمالی، بودونبودش برای اقتصاد جهانی فرقی نخواهد کرد.

تقسیم کار در اقتصاد جهانی پدیده جدیدی نیست. «فرانسوا کنه»، پزشک دربار فرانسه، و «آدام اسمیت» سال 1750 با مثال معروف کارخانه سنجاق‌سازی‌ درباره چگونگی تقسیم مشاغل و وظایف برای افزایش بهره‌وری صحبت کرده‌اند. اسمیت معتقد بود اگر انسانی از صبح تا شب تمام کارهای ساخت سنجاق را انجام دهد، روزانه می‌تواند 20 سنجاق بسازد اما اگر تقسیم کار انجام شود و هر فردی بخشی از فرایند تولید سنجاق را بر عهده بگیرد، درمجموع می‌توانند روزانه تا 4 هزار سنجاق تولید کنند.

رانت فکری و انحصاری که هرگز شکسته نخواهد شد

در عصر هوش مصنوعی و فناوری‌های نوین، این مفهوم ابعاد پیچیده‌تری پیدا کرده است. قنبری درباره تحولات تقسیم کار در دوران معاصر می‌گوید:

«از سال‌های 1990 به بعد، با ظهور اینترنت، علاوه‌بر امکان ارسال محصولات به سراسر دنیا، حتی خدمات را نیز می‌توان به کشورهای دیگر فروخت؛ برای مثال یک ایرانی می‌تواند از طریق وب‌سایت‌های فریلنسری پروژه‌ای را از استرالیا بگیرد و در ازای آن پول دریافت کند.»

به باور او، در عصر جدید کسانی که زیرساخت این مسئله را کنترل می‌کنند، بر کسانی که فاقد این زیرساخت هستند، مسلط‌‌‌‌اند. قنبری از آمریکا، چین و برخی کشورهایی که با عنوان بلوک غرب شناخته می‌شوند، ازجمله ژاپن و کره جنوبی در شرق و اروپای غربی، به‌عنوان کنترل‌کننده‌های زیرساخت در فضای سرمایه‌داری پلتفرمی یاد می‌کند. زیرساختی که موجب شده شکاف دیجیتال بین این کشورها و کشورهای فاقد این زیرساخت هر روز بیشتر و بیشتر شود. همچنین انحصاری به وجود آمده که ورود به آن را مستلزم سرمایه‌گذاری هنگفت کرده است. این دانش‌آموخته اقتصاد معتقد است حتی اگر تمامی کشورهای باقی‌مانده جمع شوند و پول‌هایشان را روی هم بگذارند، هرگز و هرگز نمی توانند این زیرساخت را ایجاد کنند.

قنبری این نوع رانت را رانت فکری و پیشگام بودن می‌نامد و با ذکر مثالی درباره محصولات اپل این موضوع را توضیح می‌دهد. قیمت تمام‌شده آیفون‌هایی که در چین تولید می‌شوند، مثلاً 200 دلار است که این مبلغ سهم کارگر، کارخانه‌دار و دولت چین (بابت مالیات) است اما این موبایل با قیمتی هزار تا هزار و 500 دلار به فروش می‌رسد که مازاد این مبلغ به‌عنوان رانت فکری و انحصار به اپل و آمریکا برمی‌گردد؛ زیرا توسعه نرم‌افزار، طراحی محصول و انحصارهای زیرساختی در دست این کشور است. این ساختار باعث شده کشورهای در‌حال‌توسعه به‌جای اینکه در مسیر تبدیل‌ شدن به قدرت‌های اقتصادی باشند، صرفاً نقش تولیدکنندگان محصولات فکری دیگران را ایفا کنند. این نظام تقسیم کاری است که با روی‌کارآمدن اینترنت و به‌ویژه زیرساخت هوش مصنوعی در دنیا جریان پیدا کرده است.

شرایط برخی کشورها در این وضعیت حتی بدتر هم است. این دانش‌آموخته اقتصاد کشور اتیوپی را مثال می‌زند که تبدیل به زباله‌دان دیجیتال شده و زباله‌های الکترونیکی در این کشور بازیافت می‌شوند. اقدامی به‌شدت خطرناک که به‌خاطر سموم کالاهای الکترونیکی به محیط‌زیست این کشور آسیب می‌زند.

داستان ایران در نظام تقسیم کار جهانی

به گفته قنبری، ایران در تاریخ نقش‌های متفاوتی در نظام تقسیم کار جهانی داشته است. از صادرکننده ابریشم و فرش در دوره صفوی تا واردکننده کالاها یا حتی اندیشه‌ها (رواج روشن‌فکری) در اواخر دوره قاجار:

«پس از اصلاحات ارضی به این سو، ایران به صادرکننده انرژی و واردکننده فناوری تبدیل می‌شود، با این هدف که در آینده به صادرکننده فناوری تبدیل شویم. در دهه 40، برنامه‌ریزی‌های اقتصادی اجرا و تا حدی هم خوب پیش می‌رود اما به‌علت خصوصیات پهلوی دوم، این مسیر به‌درستی طی نمی‌شود و در‌نهایت نیز شاهد انقلاب و جنگ با عراق هستیم. از این زمان، ایران صرفاً به صادرکننده انرژی تبدیل شده است.»

قنبری این وضعیت را به‌نوعی فرصتی برای ایران می‌دانست که البته از دست رفته است: «این فرصت بسیار پرهزینه‌‌ای برای ایران ایجاد کرد تا با مهندسی معکوس برخی فناوری‌ها را در حوزه‌های نفت، گاز و نظامی ایجاد کند. اما وقتی هزینه‌فرصت این مسئله را بررسی کنید، می‌بینید اگر تعامل بهتری با دنیا داشتیم، احتمالاً وضعمان خیلی بهتر بود. البته این احتمال و حدس است.»

هشدار درباره حذف از نقشه اقتصاد جهانی

به گفته وی در‌حال‌حاضر ما عملاً به صادرکننده مواد خام و اولیه و برخی کالاهایی که تا حدی فراوری‌شده‌اند، تبدیل شده‌ایم.

قنبری با لحنی هشداردهنده درباره آینده اقتصادی ایران می‌گوید: «خیلی دور از ذهن نیست که معادن جدیدی در جاهای دیگر کشف شود یا آزمایشگاه‌های شیمیایی به فرایندی دست یابند که بتوانند مواد خام آزمایشگاهی بسازند.»

او با اشاره به سیاست‌های انرژی اتحادیه اروپا ادامه می‌دهد: «طی 10 سال آینده، باتوجه‌به الزام کشورهای عضو اتحادیه اروپا برای اینکه حداقل نیمی از مصرف انرژی تا سال 2035 به‌سمت انرژی‌های تجدیدپذیر برود، خیلی دور از ذهن نیست که تا 10-15 سال دیگر کسی خواستار نفت و گاز ما نباشد.»

این پژوهشگر اقتصادی برای تأیید پیش‌بینی‌اش اقدامات امارات و عربستان را مثال می‌زند؛ برای مثال امارات تلاش می‌کند به قطب توریستی یا سرمایه‌گذاری خطرپذیر تبدیل شود.

اقتصاد امارات برپایه استارتاپ

او تأکید می‌کند اگر نفت و گاز کشور دیگر خریداری نداشته باشند، ایران باید بر سر تقسیم کار دیگری توافق کند، این توافق در شرایطی امکان‌پذیر است که در تولید چیزی مزیت نسبی یا مطلق داشته باشیم. در غیر این صورت، از نقشه دنیا حذف خواهیم شد. البته این به معنای نابودی با بمب نیست، بلکه دیگر در نظام اقتصادی جهانی نقشی نخواهیم داشت و بود و نبود ما فرقی نمی‌کند. سرنوشتی که افغانستان و کره شمالی به آن دچار شده‌اند.

ایجاد مزیت، راز بقا در اقتصاد جهانی

به گفته قنبری، عملاً کشورهایی در خطر حذف از اقتصاد جهانی هستند که اولاً نتوانند همگام با فناوری پیش بروند و دوم نتوانند جایگاهشان را در زنجیره ارزش دنیا تعیین کنند.

او مثال جالبی از بنگلادش می‌زند که به‌رغم محدودیت‌های جغرافیایی و سیاسی، توانسته در صنعت پوشاک جایگاه ویژه‌ای برای خودش دست و پا کند: «اگر همین امروز تصمیم بگیرید از بنگلادش خرید نکنید، احتمالاً تا چند ماه در تأمین لباس زیر جهان به مشکل خواهید خورد. بنگلادش به‌نوعی جایگاه‌یابی کرده که مجبور به تعامل اقتصادی با آن هستید. البته تا زمانی که رقیبی جدی برای آن پیدا نشود.»

رسول قنبری پژوهشگر اقتصاد

زمانی که کشوری در زمینه‌ای مزیت نسبی به دست می‌آورد، به این معنی نیست که تمام تمرکزش را روی آن گذاشته، بلکه هم‌زمان باید دنبال توسعه آن باشد؛ برای مثال شاخه‌های جدیدی از زنجیره ارزش همان صنعت را توسعه دهد یا سراغ صنایع جدید برود. قنبری کره جنوبی را مثال می‌زند که ابتدا بر صنعت خودروسازی تمرکز کرد، سپس به سمت تولیدات الکترونیکی و صنعت فیلم‌سازی حرکت کرد. ترکیه نیز طی دهه‌های گذشته ابتدا به قطب گردشگری تبدیل شد، سپس بر پوشاک و لوازم خانگی تمرکز کرد و اکنون وارد حوزه خودروسازی و استارتاپ‌های فناوری شده است. ایران نیز باید مزیت رقابتی مشخصی برای خودش تعریف کند و روی آن سرمایه‌گذاری کند.

او معتقد است برای حضور جدی در نظام تقسیم کار جهانی باید روابطمان را با برخی کشورها بهبود ببخشیم. همکاری دولت و بخش خصوصی نیز دراین‌میان ضروری است اما نقش دولت پررنگ‌تر است: «کار دولت باید این باشد که در سطح منطقه به ثبات دیپلماسی برسد تا بتواند برای فروش کالاهای ساخته‌شده در ایران و خدمات بازاریابی کند. مثلاً ارتباط با چین اتفاق خوبی است اما باید دقیقاً مشخص کنیم به آنها چه چیزهایی می‌دهیم و در ازای آن چه می‌خواهیم.»

قنبری با انتقاد از سیاست‌های دیپلماتیک که منجر به نتایج اقتصادی نشده، می‌گوید: «بخش بزرگی از هزینه‌های دیپلماسی ایران طی سال‌های گذشته در کشور عراق خرج شد اما اگر بررسی کنید می‌بینید ایران بین شرکای تجاری کشوری مثل عراق حتی بین 10 کشور اول نیست و ترکیه بااینکه هزینه کمتری از ایران کرد، میان سه شریک اول تجاری عراق قرار دارد.»

داده‌های پراکنده؛ پاشنه آشیل هوش مصنوعی در ایران

این پژوهشگر اقتصادی تأکید می‌کند در این مسیر باید هدف‌گذاری‌های دسترسی‌پذیر و عقلانی داشته باشیم: «مثلاً هدف شما نمی‌تواند این باشد که در 10 سال آینده به قطب هوش مصنوعی تبدیل شویم، چنین هدفی ناممکن است. اما می‌توانیم بگوییم می‌خواهیم به هاب پلتفرم تجاری در خاورمیانه تبدیل شویم. این امر نیازمند ری‌برندینگ در دیپلماسی است و باید مسئولانی سرکار بیایند که همگام با این تصمیم باشند.»

قنبری در پاسخ به سؤال دیجیاتو درباره اقدامات نمایشی مسئولان در حوزه AI، مثل تدوین سند ملی هوش مصنوعی، به نقص سیستماتیک در اجرای اسناد بالادستی اشاره می‌کند: «اساساً در ایران هیچ سندی به سرانجام نرسیده است. اگر تمام اسناد بالادستی ایران حتی در دوره پهلوی دوم را بررسی کنید، می‌بینید تقریباً هیچ سندی به سرانجامش نرسیده است. هوش مصنوعی هم از این قاعده مستثنی نیست.»

سازمان ملی هوش مصنوعی

او با انتقاد از اینکه چرا از مشاورین باسواد برای تهیه سندهای اجرایی استفاده نمی‌شود، به دیجیاتو می‌گوید:

«در دوره رئیس‌جمهور قبلی، فردی ادعا کرد نرم‌افزار پایتون می‌تواند سرطان را پیش‌ینی کند. این حرف برای فعالان حوزه فناوری کاملاً خنده‌دار است؛ زیرا این نرم افزار پایتون نیست که می‌تواند پیش‌بینی کند، بلکه دانش برنامه‌نویس منجر به تهیه برنامه‌ای می‌شود که می‌تواند رخداد سرطان را پیش‌بینی کند. آیا دانش کافی است؟ نه. شما باید پیش‌زمینه‌های دیگری هم داشته باشید. مثلاً به قدر کافی داده داشته باشید که بتوان با خواندن دیتاها، آینده وضعیت سرطان کشور را پیش‌بینی کرد.»

او دیگر چالش‌ اجرای سند هوش مصنوعی را کمبود داده و ضعف زیرساخت می‌داند: «ما باید اراده‌ بکنیم تمام چیزهایی را که هوش مصنوعی باید یاد بگیرد، ارائه دهیم. باید آن را با داده‌های هرچه بیشتر آموزش دهیم تا دستیار ما در کارهای اجرایی باشد. با این شرایطی که الان می‌بینم، با این پراکندگی داده در دولت ایران و بخش خصوصی، بعید می‌دانم بتوانیم به همچین چیزی برسیم.»

قنبری برای حل این مشکل نیز راه‌حلی ارائه می‌کند: «مهم‌ترین مسئله این است که بتوانید کارگزار، توزیع‌کننده یا مسئول حقوقی داشته باشید که صفرتاصد این کار را بر عهده بگیرد و بقیه هم در قبال آن پاسخگو باشند؛ یعنی اگر از سازمانی داده بخواهد، آن سازمان باید به‌راحتی این داده‌ها را ارائه کند. همچنین این کارگزار باید از چنان امنیتی برخوردار باشد که نشت دیتا موجب سوءاستفاده کلاهبرداران نشود. گره این مشکل را نیز اراده از بالا حل می‌کند و دولت و کسب‌وکارهای بزرگ باید شرایط لازم را فراهم کنند.


آنچه از گفته‌های این پژوهشگر اقتصادی متوجه می‌شویم، این است که ایران در نقطه حساسی قرار دارد؛ یا باید در چند سال آینده نقش خود را در نظام تقسیم کار جهانی بازتعریف کند یا خطر حاشیه‌ای شدن و حتی حذف از اقتصاد جهانی را بپذیرد.

به باور او، تغییر مسیر کنونی نیز ممکن است. با اتکا به جایگاه استراتژیک ایران در نقشه ژئوپلتیک اما مشروط به عقلانیت سیستمی، می‌توان شرایط را تغییر داد.  باید روابطمان را با برخی کشورها بهبود ببخشیم و بدانیم در ازای ارائه خدمات و محصولات، از آنها چه می‌خواهیم.

منبع خبر "دیجیاتو" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.