سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*********
میان طیفهای مختلف جبهه اصلاحات بر سر پرونده پزشکیان شکاف عجیبی افتاده است، برخی به کارنامه او نمره قبولی داده و برخی خواهان رادیکال شدنش هستند.
روزنامه هممیهن ارگان خبری اصلاحطلبان ساختاری چشمانداز سیاست داخلی در سال آینده و مسیری که دولت رفته را شکننده خوانده و نوشته است:
دولتی که صرفاً مسئول است و چندان اختیار ندارد، تا حدی در کنار نهادهایی قرار میگیرد که به نسبت اختیار زیادی دارند و مسئولیت کمتری. درنتیجه، کلیت ساختار تاحدی مسئولیتپذیرتر میشود. چنانکه در این چند ماه مشاهده کردیم که قوهقضائیه یا سران مجلس همچون آقای قالیباف و دیگران یا حتی نهادهای دیگر مانند سپاه و سایر نهادهای امنیتی در مقام مقایسه با دوران دولت روحانی و طبیعتاً دولت خاتمی مسئولیتپذیرند.
در ادامه این گفتار آمده است:
البته، مسئولیتپذیری آنها اینگونه نیست که بهطور کامل با رای اکثریت رایدهندگان(با توجه به آمار و عدم مشارکت ۵۰ درصد) همراهی کنند یا اینکه بتوانند جریانهای رادیکال و مارهایی که در آستینشان پروراندند را کنترل کنند. طبیعتاً، همین وضعیت در عمل شائبه بیدولتی را دامن زده است؛ اما مبنای نظری شعار وفاق، اتفاقاً در راستای احیای دولت بودهاست.
در شرایطی که چپ رادیکال زیر پای پزشکیان را خالی میکند، طیف میانی کارنامه دولت را تقدیر کرده و آن را کافی خوانده است، بهزارد نبوی رئیس سابق جبهه اصلاحات به روزنامه ایران گفته است:
نمی شود گفت با برخی حوادث مثل استیضاح همتی و استعفای ظریف باید حلوای وفاق را خورد! بلکه باید جدیتر این ایده را دنبال کرد. همه ما مکلف هستیم به حفظ و تقویت آن. همه کسانی که دغدغه ایران و حل مشکلات مردم را دارند باید از این ایده دفاع کنند. وفاق به خاطر ایران و منافع ملی است. پس همه باید تلاش کنیم وفاق به هم نخورد.
به اعتقاد رئیس سابق جبهه اصلاحات، مخالفان وفاق - که خود آن را ائتلاف ملی میخواند - یک طیف تندرو هستند که از ابتدا هم میانهای با چنین رویکردی نداشتهاند هر چند قدرت هم دارند.
نبوی همین که هجمهها و حملههای تندروها از چهرههای اصلاحطلب و دولتی به سمت رئیس قوه مقننه و رئیس قوه قضائیه هم پیش رفته است را مصداقی از این میداند که وفاق کارهای مؤثری انجام داده است چون سران قوا نشان دادهاند که همراه ائتلاف ملی هستند.
درباره انحنای اختلاف طیفهای مختلف اصلاحطلب درباره پزشکیان بیان چند تکته ضروری است:
۱- اصلاح طلبان طرح گزاره هایی مبنی بر عدم نقش موثر اصلاح طلبان در پیروزی پزشکیان را عاملی برای بر هم خوردن توازن قوا با حاکمیت و دولت چهاردهم ارزیابی میکنند.
۲- اصلاح طلبان به انحای مختلف موج نقد علیه پزشکیان را شروع کرده اند. روزی از پوپولیست بودن آن می گویند، روزی از بی برنامگی، روز دیگر از در سطح طبقه متوسط نبودن و ...از جانب دیگر اصلاح طلبان گرچه خود را منتقد کابینه نشان می دهند اما برای بدست گیری تمامی لایه های میانی مدیریتی برنامه ریزی سنگینی کرده اند.
۳- اصلاحطلبان تندرو نشان دادند که از فقدان قواعد و اصول در سیاستورزی رنج میبرند و بهصورت دفعتی و با توجه به منافع حزبی و جریانی به کنش و واکنش دست میزنند؛ تا آنجایی که حتی حاضرند نامزدی که حمایت تام و تمامی از او در انتخابات کرده و حتی دارای خاستگاه اصلاحطلبی است را برای منافع خود زیر ضرب ببرند.