در روزهای اخیر شاهد تشدید لفاظی ها و مواضع تهاجمی دولت آمریکا و به طور خاص شخص رئیس جمهور این کشور دونالد ترامپ علیه کشورمان بوده ایم.
وی مدعی شده نامه ای به مقام معظم رهبری ارسال کرده و در آن تاکید کرده که مایل است با ایران بر سر پرونده اتمی تهران مذاکره کند(البته نهادهای رسمیِ ایران، دریافت نامه ادعایی ترامپ را تکذیب کرده اند). ترامپ تهدید کرده که اگر ایران مذاکره را نپذیرد، راه های دیگری نیز وجود دارند که رئیس جمهور آمریکا اعلام امیدواری کرده مجبور نشود از آن ها استفاده کند! اشاره ترامپ به بهره‌گیری از گزینه نظامی علیه برنامه اتمی کشورمان و به طور خاص سایت های هسته ای ایران بوده است.
با این همه، تنها اندکی پس از این موضع گیری ترامپ، مقام معظم رهبری در دیدار با کارگزاران نظام، پاسخی قاطع را به مواضع ترامپ دادند و تاکید کردند که ایران قطعا با دولت فعلی آمریکا که قلدرمابی پیشه می کند، مذاکره نخواهد کرد. پیش از این نیز ایشان به این مساله اشاره داشتند که اساسا گزینه مذاکره با دولت آمریکا در وضعیت کنونی، نه شرافتمندانه و نه عاقلانه است.
با این حال، به تازگی شاهد افشای پرده ای جدید از واقعیت سیاست های دولت آمریکا در قبال ایران بوده ایم. موضوعی که خود یک رسوایی بزرگ برای واشنگتن است و در کشورمان باید با آگاهی و وحدت و بصیرت به آن نگاه شود. ماجرا از این قرار است که "اسکات بسنت" وزیر خزانه داری آمریکا در موضع گیری در باشگاه اقتصادی نیویورک مدعی شده که ترامپ قصد دارد تا دسترسی تهران به سیستم مالی بین المللی را قطع کند. وی همچنین از اراده جدی دولت آمریکا برای کاهش شدید صادرات نفت ایران خبر داده است. نکته قابل تامل اینکه اسکات بسنت گفته است که "اگر ایرانی بودم، پول هایم را از ریال به ارز دیگری تبدیل می کردم". همین یک جمله وزیر خزانه داری آمریکا در نوع خود با افشای دو واقعیتِ معنادار همراه است.
اولا، کاملا آشکار شد که دولت ترامپ و ترامپیست های متحد آن، به هر شکل ممکن کمر بسته اند تا پول ملی کشورمان را به نحوی جدی تضعیف کنند و اکنون از پشت پرده خارج شده و علنا از جنگ خود علیه "ریال" سخن می گویند. در این راستا، آن ها قصد دارند نوعی جوسازی سنگین روانی را ایجاد کرده و بسترهای مساعدی را برای ضربه زدن هر چه بیشتر به پول ملی کشورمان فراهم سازند. این سیاست در نوع خود مکمل کارزار فشار حداکثری شخص ترامپ علیه ایران است.
از این رو، کاملا واضح است که عرصه اقتصادی و به طور خاص حفظ ارزش پول ملی، باید بستر اجماع نظر و وحدت نخبگان و مردم کشورمان باشد و جلوی رویکردهای مخرب دشمن در این حوزه گرفته شود.
نکته دوم اینکه ورای لفاظی های بی پایه ترامپ و طرح تهدیدات نظامی علیه ایران، وزیر خزانه داری آمریکا عملا همان چیزی را گفته که طرح اصلی ترامپیست ها در مواجهه با ایران است. در واقع، این طیف ها به خوبی می‌دانند که ایران در عرصه مقابله نظامی با واشنگتن به هیچ عنوان ضعیف نیست و می تواند مشکلات جدی را برای آمریکا ایجاد کند. از این رو، همانطور که در سال های گذشته نیز برخی صاحب نظران گفته اند، وزارت خزانه داری آمریکا میزبان ستاد اصلی تروریسم و جنگ اقتصادی واشنگتن علیه ایران است.
از این منظر، آمریکایی ها فکر می کنند که می توانند بلایی را که بر سر مردم سوریه آوردند، عینا در مورد ایران هم پیاده سازی کنند. معادله ای که یک برونداد را به ذهن متبادر می کند و آن هم این است که باید ستاد جنگ اقتصادی کشورمان نیز به مراتب فعالتر از قبل وارد میدان شود و از رویکردهای انفعالی و صرفا واکنشی فاصله بگیرد.
