به گزارش همشهری آنلاین روزنامه جوان در یادداشتی با عنوان «ادامه فشار تندروهای اصلاحطلب بر پزشکیان» نوشت: استعفای پزشکیان و برکناری همتی موضوعاتی است که تندروهای اصلاحطلب تلاش میکنند آنها را تبدیل به خبر داغ کرده و بهانهای برای اعمال فشارهای رسانهای خود بر رئیسجمهور کنند. در حالی که مسعود پزشکیان و دولتش از این موضوعات عبور کردهاند. طبعاً هم دولت، در عین حال که میتواند نظر خودش را در مورد هر یک از افرادش داشته باشد، نباید متوقف بر افراد باشد و باید کار خودش در اداره کشور را پیش ببرد. ضمن اینکه تمکین به قانون از همه انتظار میرود و از دولت که خود مجری اصلی قانون اساسی است، بیشتر از همه.
اما طیف رادیکال اصلاحطلبان جنجالهای سیاسی را رها نمیکنند و در امتداد همان سهمخواهیها و خودرأییهایی که در جریان بستن فهرست اعضای کابینه از خود نشان دادند که میخواستند همه چیز طبق نظر آنها پیش برود، اکنون که ظریف و همتی از دهانشان نمیافتد!
نکته آن است که آنها میخواهند پزشکیان مجری تام و تمام نظرات آنها باشد و تصمیمات برای اداره کشور، به جای هیئت دولت و صحن علنی مجلس و در تعامل مجلس و دولت، در شوراهای سردبیری رسانههای تندرو اصلاحطلب و محافل سیاسی و حزبی آنها گرفته شود. برای رسیدن به این مقصود از فشار رسانهای علنی - و لابد فشار پشت پرده محفلی! - بر رئیسجمهور استفاده میکنند. با اعمال چنین خط مشیای بود که رئیس دولت اصلاحات را هم از آن نجابتی که رهبری وصفش کرد، به تندروی و مقابله کشاندند. گرچه پزشکیان تاکنون نشان داده که به اعمال فشار تندروها و سهمخواهان بیاعتناست.
روزنامه هممیهن در همین راستا در یادداشتی با تعیین تکلیف برای رئیسجمهور نوشته: «آقای پزشکیان باید انتظاراتش از وفاق با دیگران را اعلام کند و بگوید من وفاق را این طوری میفهمم... اولتیماتوم بدهد. یعنی به رقیب بگوید من اینقدر فاصله گرفتهام و تو هم از مواضعت فاصله بگیر!»
در ادامه یادداشت با تقلیل سطح پزشکیان، با اشاره به زمان انتخابات ریاست جمهوری، به او یادآور شدهاند که تو رئیسجمهوریات را مدیون ما هستی: «اکنون بعد از ۹ماه که به آن روزها نگاه میکنیم، در واقع در وجه ایجابی، شخص نامزد ریاستجمهوری، دکتر مسعود پزشکیان و شعارهای اعلامی و گفتارهای انتخاباتی او، آن جذابیت، برانگیزی و تهییج افکار عمومی را برای اجماعسازی و پیروزی در انتخابات نداشت، اما شمار زیادی از نخبگان سیاسی و بخش عمدهای از مردم پیرامون همین کاراکتر معمولی و غیرکاریزماتیک گردهم آمدند و بهرغم تمامی سرخوردگیهای چنددههای و نیز تلاطمهای چند سال اخیر و آسیبهای اجتماعی پیامدی و نیز فرو ریختن توهم کارکرد سوپرقهرمانی رئیسجمهور، ترجیح دادند که همین شخصیت و کاراکتر معمولی را با اشراف و آگاهی از تمامی تجربیات گذشته به ساختمان پاستور برسانند.»
روشن نیست در آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد و سیاست «فشار از پایین و چانهزنی از بالا» که مشی همیشه اصلاحطلبان بوده، در برابر پزشکیان جواب میگیرد یا خیر و آیا پزشکیان میتواند مقاومت لازم را در برابر فشار تندروها داشته باشد یا تسلیم خواست آنان میشود. فقط میتوان امیدوار بود که پزشکیان مسیری متفاوت از خاتمی پیش بگیرد و به هیاهوی غوغازیستها بیاعتنا باقی بماند.