امروز با سعدی: عجب مدار که سعدی به یاد دوست بنالد

عصر ایران چهارشنبه 22 اسفند 1403 - 07:31
تو هیچ عهد نبستی که عاقبت نشکستی
مرا بر آتش سوزان نشاندی و ننشستی
 
بنای مهر نمودی که پایدار نمانَد
مرا به بند ببستی خود از کمند بجَستی
 
دلم شکستی و رفتی خلاف شرط مودّت
به احتیاط رو اکنون که آبگینه شکستی
 
چراغْ چون تو نباشد به هیچ خانه ولیکن
کس این سرای نبندد در این چنین که تو بستی
 
گرَم عذاب نمایی به داغ و درد جدایی
شکنجه صبر ندارم بریز خونم و رَستی
 
بیا که ما سرِ هستی و کبریا و رُعونت
به زیر پای نهادیم و پای بر سر هستی
 
گرَت به گوشهٔ چشمی نظر بُود به اسیران
دوای درد من اول که بی‌گناه بخستی
 
هر آن کَست که ببیند روا بود که بگوید
که من بهشت بدیدم به راستی و درستی
 
گرت کسی بپرستد ملامتش نکنم من
تو هم در آینه بنگر که خویشتن بپرستی
 
عجب مدار که سعدی به یاد دوست بنالد
که عشق موجب شوق است و خَمر علت مستی

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.