ارزهای دیجیتال در ایران به پدیدهای فراگیر تبدیل شدهاند. نگاهی به گزارش جامع فضای ارزهای دیجیتال ایران در سال ۱۴۰۳ نشان میدهد که ۸۹.۲ درصد از مردم ایران با رمزارزها آشنا هستند، عددی که نشان از نفوذ بالای این فناوری در جامعه دارد. در این میان، استان خوزستان با ۹۵ درصد آشنایی بیشترین میزان درگیری با ارزهای دیجیتال را دارد، در حالی که استان قم با ۵۷ درصد، کمترین میزان آشنایی را به خود اختصاص دادهاست.
با وجود این سطح بالای آگاهی، هنوز بسیاری از مردم درگیر سرمایهگذاری در این حوزه نشدهاند. ۵۸ درصد از مردم ایران تجربه سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال را دارند، در حالی که ۴۱.۹ درصد تاکنون وارد این بازار نشدهاند . اما نکته جالب اینجاست که رمزارزها در حال حاضر محبوبترین روش سرمایهگذاری در کشور محسوب میشوند؛ ۴۱.۹ درصد از سرمایهگذاران بازارهای مالی، ارزهای دیجیتال را به عنوان گزینه اول خود انتخاب کردهاند. این رقم در مقایسه با بازار بورس (۲۰.۳ درصد)، طلا و سکه (۱۶.۱ درصد)، املاک و مستغلات (۷.۷ درصد) و فارکس (۶.۷ درصد) نشان میدهد که ارزهای دیجیتال بیشترین سهم را از توجه سرمایهگذاران ایرانی به خود اختصاص دادهاند. جالبتر اینکه تنها ۴.۳ درصد از پاسخدهندگان اعلام کردهاند که در هیچ بازار مالی فعالیت ندارند .
نگاهی به ترکیب سنی سرمایهگذاران نشان میدهد که گروه سنی ۳۰ تا ۴۰ سال بیشترین میزان سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال را دارند . از سوی دیگر، کمتر از ۲۰ سالهها تنها ۶.۸ درصد از این جامعه را تشکیل میدهند ، موضوعی که اهمیت نسلهای جوانتر را در برنامهریزیهای آینده برای این حوزه برجسته میکند.
ایردراپها و روشهای سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال
ایردراپها به عنوان یکی از روشهای جذاب ورود کاربران به دنیای رمزارزها در سالهای اخیر نقش مهمی در افزایش مشارکت جامعه ایرانی داشتهاند. بسیاری از کاربران از طریق دریافت توکنهای رایگان وارد این حوزه شده و سپس به سایر روشهای سرمایهگذاری روی آوردهاند.
اما نگاهی به روشهای سرمایهگذاری در این بازار، تصویر دقیقتری از نحوه تعامل کاربران ایرانی با ارزهای دیجیتال ارائه میدهد. بسیاری از سرمایهگذاران در ایران، بهخصوص در کلانشهرها، روشهای مختلفی را برای ورود به این بازار انتخاب کردهاند. برخی به سرمایهگذاری بلندمدت روی آوردهاند، کسانی که ترجیح میدهند داراییهای دیجیتال خود را برای مدت طولانی نگه دارند و از نوسانات بازار در امان باشند. در مقابل، عدهای دیگر به معاملات کوتاهمدت علاقهمندند و با خریدوفروش سریع، به دنبال کسب سود روزانه هستند.
ایردراپها نیز سهم قابل توجهی در جذب کاربران جدید داشتهاند. بسیاری از کاربران بدون نیاز به سرمایه اولیه، از طریق ایردراپها وارد این فضا شدهاند و سپس مسیر خود را در بازار پیدا کردهاند. در کنار این روشها، استخراج ارزهای دیجیتال، سهامگذاری (استیکینگ) و حتی آربیتراژ نیز از دیگر روشهای مورد استفاده در بازار ایران هستند، هرچند سهم کمتری از بازار را نسبت به سرمایهگذاری و معاملات مستقیم به خود اختصاص دادهاند.
پراکندگی جغرافیایی سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال
در ایران، سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال تنها به تهران و کلانشهرها محدود نمیشود. بررسیها نشان میدهد که برخی استانها مانند کردستان و هرمزگان ، بیشترین نرخ مشارکت در این حوزه را دارند. این استانها با استقبال گسترده مردم از بازار رمزارزها، به قطبهای جدید سرمایهگذاری تبدیل شدهاند. از سوی دیگر، مناطقی مانند قم و سمنان ، با وجود آشنایی نسبی با ارزهای دیجیتال، کمترین میزان مشارکت را در این بازار دارند.
در شهرهایی مانند تهران، البرز و مشهد ، سرمایهگذاران به دلیل دسترسی به زیرساختهای مناسب مالی، تمایل بیشتری به انجام معاملات رمزارزی دارند. اما در برخی استانهای دیگر، عواملی مانند دسترسی محدود به اینترنت پرسرعت، عدم آگاهی کافی و یا سیاستهای بانکی سختگیرانه ، باعث شدهاند که مشارکت کمتری در این حوزه مشاهده شود.
این پراکندگی نشان میدهد که استقبال از ارزهای دیجیتال در ایران تابعی از عوامل مختلف است؛ از میزان آگاهی اقتصادی مردم گرفته تا سیاستهای بانکی و حتی فرهنگ سرمایهگذاری منطقهای در این موضوع دخیلاند. اما در مجموع، روند کلی نشان میدهد که رمزارزها بهتدریج در سراسر کشور جای خود را باز کرده و بخش بزرگی از سرمایههای مردم به این بازار جذب شده است.
چالشهای بینالمللی: محدودیتهای شدید و دسترسی محدود
با تشدید قوانین احراز هویت در صرافیهای بینالمللی، کاربران ایرانی بیش از پیش با موانع جدی مواجه شدهاند. بر اساس گزارش سال ۱۴۰۳، بیش از دو سوم کاربران ایرانی، عدم امکان احراز هویت با مدارک ایرانی را به عنوان بزرگترین چالش خود معرفی کردهاند. بسیاری از صرافیهای بزرگ مانند بایننس و کوکوین، احراز هویت را اجباری کردهاند، که منجر به مسدود شدن حسابها، محدودیت برداشت و نیاز مداوم به فیلترشکن برای دسترسی به پلتفرمهای معاملاتی شدهاست.
حال آن که قوانین ضدپولشویی در سطح جهانی، مانند قانون انتقال اطلاعات (Travel Rule) که در اتحادیه اروپا و ایالات متحده اجرا شده، شفافیت مالی کاربران را بیشتر کرده و نظارت بر تراکنشها را افزایش داده است.
سردرگمی در قوانین و نبود زیرساخت مشخص
در داخل کشور، مسئله نبود قوانین مشخص و چارچوب نظارتی روشن همچنان یکی از موانع اصلی برای توسعه بازار ارزهای دیجیتال محسوب میشود. در سال ۱۴۰۳، طرح مالیاتی مجلس برای اعمال مالیات بر عایدی سرمایه رمزپولها مطرح شد اما به دلیل نبود تعریف قانونی شفاف از رمزداراییها، شورای نگهبان آن را بازگرداند.
از سوی دیگر، سیاستهای متناقض باعث شده که برخی اقدامات مانند ایجاد «اینماد» برای صرافیهای داخلی و نظارت بر تراکنشها توسط بانک مرکزی اجرا شود، اما همچنان مسائل کلیدی مانند امکان خرید و فروش مستقیم با کارت بانکی، پیگیری قانونی کلاهبرداریها، و ارتباط با نظام بانکی رسمی بلاتکلیف باقی بماند.
فرایند قانونگذاری در حوزه ارزهای دیجیتال در ایران مسیری پرچالش و متغیر را طی کردهاست. در سالهای ابتدایی، عدم شفافیت قانونی و ممنوعیتهای کلی بر فعالیتهای مرتبط با رمزارزها حاکم بود. برای مثال، در سال ۱۳۹۶، بانک مرکزی ایران هرگونه استفاده از رمزارزها را در پرداختهای داخلی ممنوع اعلام کرد. این محدودیتها در سالهای بعد ادامه یافت و حتی در برخی موارد، صرافیهای داخلی به دلیل نبود مجوز قانونی با فیلترینگ و مسدود شدن حسابهای بانکی مواجه شدند. اما از سال ۱۴۰۰ به بعد، سیاستگذاریها به سمت مدیریت و نظارت بر فعالیتهای رمزارزی تغییر جهت داد. در این دوره، طرحهایی برای تنظیم بازار و اخذ مالیات از تراکنشهای رمزارزی پیشنهاد شد. مهمترین تحول در این مسیر، تلاش برای ارائه مجوز فعالیت به صرافیهای داخلی تحت نظارت بانک مرکزی و مرکز توسعه تجارت الکترونیک بود، اما همچنان هیچ قانون مشخص و جامعی به تصویب نرسیده است.
بلاتکلیفی قانونی و آینده نامشخص
یکی از چالشهای بزرگ در مسیر قانونگذاری ارزهای دیجیتال در ایران، عدم هماهنگی بین نهادهای تصمیمگیرنده است. در حالی که وزارت اقتصاد، بانک مرکزی، و مجلس شورای اسلامی هر یک رویکردهای متفاوتی به این حوزه دارند، هنوز چارچوبی یکپارچه برای فعالیتهای رمزارزی تعیین نشده است. برخی از نمایندگان مجلس خواستار تدوین قوانین سختگیرانهتر برای نظارت بر تراکنشهای مالی و جلوگیری از خروج سرمایه هستند، در حالی که برخی دیگر بر ضرورت حمایت از کسبوکارهای بلاکچینی و ایجاد یک اکوسیستم قانونی پایدار تأکید دارند.
علیرغم این تحولات، نبود یک قانون جامع باعث شده است که کاربران و فعالان این حوزه همچنان در ابهام قرار داشته باشند. در حال حاضر، قوانین مالیاتی، احراز هویت اجباری در صرافیهای داخلی، و محدودیتهای بانکی مهمترین چالشهای فعالان این حوزه هستند. این در حالی است که کشورهای همسایه مانند امارات و ترکیه با تدوین مقررات مشخص، توانستهاند محیطی امنتر و شفافتر برای سرمایهگذاران ایجاد کنند.
بازار ارزهای دیجیتال در ایران، باوجود محبوبیت گسترده و رشد چشمگیر، همچنان در زمین خاکستری قانون قرار دارد. تحریمهای بینالمللی و محدودیتهای داخلی باعث شدهاند که سرمایهگذاران ایرانی برای استفاده از صرافیهای خارجی با چالشهایی چون مسدود شدن حسابها، تحریم IPها و اجبار به استفاده از واسطهها روبهرو شوند. از سوی دیگر، در حالی که کشورهایی مانند امارات و ترکیه با تدوین قوانین شفاف و ایجاد زیرساختهای حمایتی به مراکز منطقهای تجارت رمزارزها تبدیل شدهاند، در ایران ابهام قانونی و سیاستهای متناقض، فعالیتهای این حوزه را با ریسکهای بالا و عدم اطمینان مواجه کرده است. با این حال، گسترش آگاهی عمومی، افزایش سرمایهگذاری و فشارهای بازار ممکن است در نهایت سیاستگذاران را به تدوین چارچوبی شفاف و حمایتی سوق دهد. اما تا آن زمان، کاربران و فعالان این حوزه، همچنان باید در میان فرصتهای نوآورانه و موانع قانونی، مسیر خود را پیدا کنند.