25 اسفند 389 خورشیدی : سرودن شاهنامه به پایان رسید / زبان فارسی را از "قله پیوند" به "دره تقابل" نیندازیم

عصر ایران شنبه 25 اسفند 1403 - 15:56
یک ایرانی ترک یا کرد یا بلوچ و ... وقتی ببیند که می تواند هم ادبیات زبان مادری را بیاموزد و به گنجینه های نهفته در دل این ادبیات دست یابد و هم گنج فارسی را در اختیار داشته باشد، حالِ خوبِ ایرانی تری خواهد داشت...

عصر ایران ؛ جعفر محمدی -  روز پنجشنبه، 25 اسفند سال 389 خورشیدی، ابوالقاسم فردوسی توسی، سرودن شاهکار خود "شاهنامه" را به پایان رساند. او در بیت های پایانی شاهنامه، تاریخ تکمیل این اثر بی نظیر را چنین بیان می کند:

سر آمد کنون قصۀ یزدگرد
به ماهِ سپندارمذ روزِ ارد (=۲۵امِ اسفند)

ز هجرت شده پنج هشتاد بار (= سال 400ه.ق) 
به نامِ جهان‌داورِ کردگار 

چو این نامور نامه آمد به بُن 
زِ من روی کشور شود پر سخُن

از آن پس نمیرم که من زنده ام
که تخمِ سخن را پراکنده ام

هر آن کس که دارد هُش و رای و دین 
پس از مرگ بر من کند آفرین

 

قدیمی ترین نسخه شاهنامه که در کتابخانه ملی فلورانس ایتالیا نگهداری می شود

قدیمی ترین نسخه شاهنامه که در کتابخانه ملی فلورانس ایتالیا نگهداری می شود

آفرین، که آخرین کلمه شاهنامه است، شایسته ترین تعبیری است که می توان برای خالق این اثر ماندگار به کار برد؛ کتابی که سرودن آن، 30 سال تمام طول کشید و اسطوره و تاریخ و ادبیات ایران را یک جا و برای همیشه زنده نگاه داشت.

اگر این پایمردی 30 ساله نبود، ای بسا زبان فارسی که امروزه جزو گنجینه های بشری است، مهجور مانده و حتی از بین رفته بود؛ درست مانند زبان قبطی که مصریان بدان تکلم می کردند ولی بعد از ورود اعراب به مصر، از بین رفت و امروزه، مصری ها به عربی می گویند و می نویسند. ایران اما فردوسی و فردوسی ها داشت و توانست زبان فارسی و سایر زبان هایش را نگاه دارد؛ هم از این روست که ایرانِ امروز، همانند ایراِنِ همیشه، پر از زیبایی های فارسی، ترکی، کردی، لری، عربی، بلوچی، تاتی، گیلکی و ... است، زبان هایی که هر کدام شان آکنده اند از ادبیات، موسیقی و فرهنگ.

در این میان، زبان فارسی یکی از مولفه های پیوستگی ملی و فرهنگی ایرانیان به شمار می رود. بدین معنا که هر کدام از ایرانیان، در عین تکلم به زبان مادری، زبان فارسی را زبان ارتباطی مشترک همه ایرانی ها می دانند که اگر نبود این زبان مشترک، حلقه ارتباطات ملی از هم گسیخته می شد و ایران، به جزیره های زبانی جدا از هم تبدیل می شد.

از این رو، فردوسی، فقط زبان فارسی را زنده نگه نداشته، بلکه هویت و وحدت ملی ایران را نیز پاسداری کرده است. این، درس بزرگی است برای اندیشمندان حوزه های مرتبط با امنیت ملی که بدانند، امنیت حتی در کلان ترین سطح آن که به موجودیت یک ملت مربوط است، بیش از هر چیزی، یک مقوله فرهنگی است. بی گمان اگر ابولقاسم فردوسی، به جای سرودن شاهنامه،  شمشیر می زد، تا بدین اندازه در حفظ کیان ایران، آن هم برای اعصار و قرون متمادی، تاثیرگذار نبود.

فردوسی، فقط دغدغه زبان فارسی نداشت و "ایران"، برای او مهم ترین موضوع زندگی بود. او زبان فارسی را وسیله ای برای یکپارچگی ملی می دانست و در این عرصه هم بسیار موفق عمل کرد و نشانه اش این که هنوز ایران هست و هنوز فارس و ترک و کرد و لر و ... فارسی می نویسند و فارس و ترک و کرد و لر و ... فارسی می خوانند و با این زبان به عنوان زبان ملی مانوس اند و آن را مقوله ای وارداتی نمی پندارند.

بزرگ ترین جنایتی که می توان بر فردوسی ، شاهنامه ، زبان فارسی و سرانجام ایران کرد این است که زبان فارسی را از جایگاه رفیع "قله پیوند" به حضیض "دره تقابل" کشاند؛ بدان گونه که زبان های دیگر ایرانی را نادیده گرفت، به رسمیت نشناخت و بین آنها و فارسی، تقابل ایجاد کرد.

کسانی که میلیون ها ایرانی را از یادگیری ادبیات زبان مادری منع می کنند یا به هر نحو دیگر، می خواهند برای زبان های دیگر ایرانی، ایجاد محدودیت کنند و همه چیز را منحصر به زبان فارسی کنند، دانسته یا ندانسته، در حال ایجاد تقابل در ملتی هستند که اندیشمندانی چون فردوسی عمرشان را برای یکپارچگی آن، سپری کرده اند.

یک ایرانی ترک یا کرد یا بلوچ و ... وقتی ببیند که می تواند هم ادبیات زبان مادری را بیاموزد و به گنجینه های نهفته در دل این ادبیات دست یابد و هم گنج فارسی را در اختیار داشته باشد، حالِ خوبِ ایرانی تری خواهد داشت تا این که عده ای نابخرد، او را از آموزش زبان مادری منع کنند و این گزاره  جعلی را در ذهن او بکارند که فارسی در تقابل با زبان مادری است! و حال آن که این، وارونه سازی واقعیت است و فارسی، نه در تقابل با زبان مادری که همنشین آن است برای ارتباطی گسترده تر در گستره ایران.
اتفاقاً شأن زبان فارسی زمانی رفیع تر است که هم، زبانی مستقل باشد و هم زبانی برای پیوند ملی، که این دومی، آن را منحصر بفرد می کند. تبدیل این پیوند مبارک به تقابل نامیمون، حتماً ایران و مردمانش را ناخوش احوال خواهد کرد و چنین مباد. 

سالروز پایان نگارش شاهنامه راکه نه فقط اثری ملی که یکی از قله های ادبیات جهان است، به همه ایرانیان و جهانیان تبریک می گوییم.

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.