برترینها: شبکه نمایش خانگی هر سال پررونقتر از سال قبل به کار خود ادامه میدهد و مدام بر تعداد محصولات نمایشی، رئالیتیشوها و برنامههای گفت وگومحور افزوده میشود. پلتفرمها در سال ۱۴۰۳، فراز و فرودهایی را تجربه کردند. بهار امسال سریالهای قابل توجهی منتشر شدند، اما پس از آن شاهد تابستان سرد نمایش خانگی بودیم. در پاییز و زمستان نیز بعضی سریالهای امیدوارکننده، پایینتر از توقعات ظاهر شدند. در این میان، برخی از هنرمندان هواداران خود را ناامید کردند. در ادامه به سراغ بازنشر مطلب روزنامه خراسان میرویم که نگاهی به چهرههای ناکام نمایش خانگی در سال ۱۴۰۳ انداخته. با ما همراه باشید.
بازیگر تکنیکی و خوش سابقه با حضور در سریال متوسط پژمان تیمورتاش و ایفای نقشی که حتی یک هنرپیشه متوسط هم از پس آن برمیآمد، نام خودش را به عنوان یکی از چهرههای ناموفق شبکه خانگی به ثبت رساند. نوید محمدزاده در نقش «پاشا» اجرای متوسطی دارد، اما انتظارات از او به قدری بالاست که سومین حضورش در شبکه خانگی، پس دو نقش ویژه در «قورباغه» و «آکتور»، به مثابه یک شکست برای او فاکتور میشود.
یکی از ضعیفترین سریالهای امسال، «قطب شمال» به کارگردانی امین محمودی یکتا بود که بیش از هر چیز، شاهکار ادبی الکساندر دوما را تحقیر کرد. ایفای نقش اصلی این مجموعه بر عهده فرزاد فرزین قرار گرفته بود و فرزین هم اجرای ضعیفی در نقش «آرشام یکتا» به نمایش گذاشت. نزدیک به دو دهه است که سودای بازیگری به جان این خواننده افتاده، اما فعلا موفقیت ویژهای در عرصه بازیگری نصیب او نشده است.
یکی از بهترین سینماگران دهه اخیر ایران که در بازیگری (ماجرای نیمروز)، نویسندگی (آتابای) و کارگردانی (موقعیت مهدی) لحظات ویژهای خلق کرده بود، در سریال «داریوش» با رویکردی تفننی و سهلانگارانه، هواداران خود را ناامید کرد. شاید اگر «داریوش» توسط کارگردانی جوان و تازهکار ساخته میشد، میتوانست به عنوان سریالی متوسط، از مخاطب نمره قبولی بگیرد؛ اما چنین اثری از هادی حجازیفر قابل پذیرش نیست.
رئالیتیشوی احسان علیخانی که در ابتدای راه، با اجرای سیامک انصاری، نسبتا مورد توجه قرار گرفته بود، اخیرا با میزبانی شخص علیخانی که اساسا به عنوان یک مجری شناخته میشود، شرایط خوبی را تجربه نمیکند. «جوکر: طبقه بیستویکم» مورد توجه قرار گرفت، اما گروه مردان نسبت به فصل قبل ضعیفتر بودند. شیوه هدایت مسابقه توسط علیخانی، دخالت بیش از اندازه او در مسابقه و واکنشهای اغراقآمیزش به شوخیهای شرکتکنندگان مورد انتقاد قرار گرفت.
دیگر عنوان شکستخورده شبکه خانگی در سالی که رو به پایان است، سریال «گردنزنی» بود؛ مجموعهای که هیچوقت شکل نگرفت و صرفا به یک نمایش آشفته با کمدی ناخواسته مبدل شد. کارگردان «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین»، در سریال جدید خود حتی نتوانست بازیگران منعطف و مستعدی مثل حسن معجونی، مهدی حسینینیا و مهران غفوریان را به خوبی هدایت کند تا این اثر یکی از بدترینهای شبکه خانگی در سال گذشته لقب گیرد.
یکی از مهمترین استعدادهای کارگردانی سینمای ایران در دهه ۹۰، امسال هم با کش دادن بیش از حد سریال «زخم کاری» که در اولین فصلش جذاب بود، دیگر بازنده شبکه خانگی لقب گرفت. چهارمین فصل «زخم کاری» ظرفیت داستانی مناسبی نداشت و تغییر شخصیتها با توجه به پیشزمینهای که در فصول قبلی داشتیم، قابل باور نبود. بعضی سکانسهای «زخم کاری ۴» به سوژه شوخی در فضای مجازی تبدیل شدند.
یکی از مهمترین چهرههای تلویزیونی تاریخ ایران که در یکی دو سال اخیر حسابی پرکار شده، امسال هم با «قهوه پدری» در شبکه خانگی حضور داشت؛ سریالی که حتی شبهی از مدیری خلاق در فضای کمدی فانتزی را هم بازنمایی نمیکرد. قصه تکراری، تیپهای اغراق شده، شوخیهای خارج از عرف و بازیگران متوسط، عواملی بودند که مهران مدیری و «قهوه پدری» را به یکی از عناوین ناموفق شبکه خانگی تبدیل کردند.