عصرایران ؛ محمد حمادی - چند ماه پیش، در تازهترین انتشار از نشر «ذات السلاسل» در کویت، رمان «اتوبوس» نوشتهی نویسنده و شاعر مصری "صالح الغازی" منتشر شد. این اثر ادبی، سفری عمیق را به درون دنیای مهاجران در کشورهای عربی حوزهی خلیج فارس، بهویژه کویت، به تصویر میکشد.
در این رمان، «اتوبوس» – وسیلهی نقلیهی روزمرهی بسیاری از افراد – به صحنهی اصلی روایت تبدیل میشود و زندگی کارگران مهاجر از جمله فیلیپینیها، هندیها و عربها را به نمایش میگذارد؛ کسانی که وطن خود را برای تأمین معیشت ترک کردهاند، اما دلشان همچنان در گرو زادگاهشان است.
داستان حول محور شخصیت احمد صابر، جوانی در آغاز راه زندگیاش، میچرخد که پس از ارتکاب اشتباهی بزرگ، درگیر حوادثی پیچیده میشود. این اشتباه او را به سرنوشتی غریب سوق میدهد و در خلال آن، چگونگی رویارویی انسان با دشواریهای زندگی و لحظات سرنوشتساز را به تصویر میکشد.
احمد، که کارمند یکی از شرکتهای بزرگ مخابراتی است، شخصیتی منزوی دارد و تلاش میکند جهان پیرامونش را بفهمد، بدون آنکه کاملاً در آن غرق شود. او با استفادهی دائمی از هدفون، خود را از شلوغیها جدا میکند و تنها رابطهی انسانیاش، با کودکی است که فرزند دوست قدیمی اوست و مانند وی احساس تنهایی میکند.
در کنار روایت اصلی، اتوبوس نیز به عنوان فضایی نمایشی عمل میکند که تجربهی زندگی مهاجران را بازتاب میدهد. در این محیط سیّار، صالح الغازی به تضادها و روابط انسانی میپردازد و احساسات دلتنگی، نگرانی و امید این افراد را که روزانه این مسیر را طی میکنند، به تصویر میکشد.
رمان «اتوبوس» به زبانی ساده اما تأثیرگذار نوشته شده است که متناسب با حالوهوای مهاجری است که ماههای نخست غربتش را سپری میکند. الغازی موفق میشود این مکان گذرا – اتوبوس – را به دنیایی داستانی سرشار از جزئیات تبدیل کند، به گونهای که اتوبوس شاهد قصههای افراد و بلیتهای اشتیاقشان برای بازگشت به خانه میشود.
شیوهی روایی نویسنده دارای رنگی شاعرانه است، بهویژه در جملهای که روی جلد رمان نقش بسته است: «سفرهای آدمها و داستانهایشان، بلیتهای دلتنگی و ایستگاهها»؛ عبارتی کوتاه اما پرمفهوم که هستهی اصلی اثر را خلاصه میکند.
پیش از این، هیچ نویسندهای اتوبوسهای کویت را با چنین رویکردی منحصربهفرد به تصویر نکشیده بود. همین موضوع «اتوبوس» را به اثری خاص تبدیل کرده که جنبههای متفاوت زندگی در این فضای متحرک را به ثبت میرساند. داستان بین چند شهر از جمله کویت، قاهره و محلهی الکُبری در تکاپو است و تجربههای مهاجران را در محیطهای گوناگون بررسی میکند و بر چالشهای روحی روانی و حرفهای که آنان با آن روبهرو هستند، تمرکز دارد.
«اتوبوس» صرفاً یک داستان معمولی نیست، بلکه اثری است که مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را در بر میگیرد و لایههای فلسفی عمیقی دارد. منتقدان معتقدند که این رمان بازتابدهندهی حس غربت است که در شخصیت احمد و دیگر مهاجران نمایان است. این رمان، همچنین به دینامیکهای سرمایهداری در کویت میپردازد، جایی که اتوبوس نهتنها وسیلهای برای جابهجایی کارگران، بلکه نمادی از سلسلهمراتب و طبقات اجتماعی است که زندگی مهاجران را شکل میدهد.
داستان «اتوبوس» تنها یک رمان نیست، بلکه سفری انسانی است که بین جرم، عشق، تنهایی و دلتنگی در نوسان است. این کتاب، خواننده را به تأمل در زندگی دیگران دعوت میکند و او را به طور غیر مستقیم وادار میسازد که احساسات و دغدغههای مسافران اتوبوس را از دریچهای متفاوت ببیند.
به لطف نگاه شاعرانه و روایتپردازی هنرمندانهی صالح الغازی، این رمان به آیینهای تبدیل میشود که بازتابدهندهی واقعیت زندگی مهاجران در کویت و کشورهای حوزه خلیج فارس است. همچنین، گامی جسورانه در مسیر خلق اثری ادبی است که جایگاه ویژهای در ادبیات معاصر عربی پیدا خواهد کرد.