به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، بر اساس اعلام وزیر بهداشت، در سال گذشته بیش از ۲۰ هزار نفر در تصادفات جادهای جان خود را از دست دادهاند و بیش از یک میلیون نفر مجروح شدهاند. این آمار بهوضوح نشاندهنده ناکارآمدی سیاستهای ایمنی حملونقل و زیرساختهای جادهای در کشور است. حجم بالای مجروحان، علاوه بر تحمیل فشار سنگین بر نظام سلامت، هزینههای اقتصادی و اجتماعی گستردهای را نیز به همراه دارد. آسیبهای نخاعی ناشی از این تصادفات که شمار آنها از ۳ هزار مورد فراتر رفته است، نشاندهنده شدت ضربات وارده و عدم رعایت استانداردهای ایمنی در خودروها و جادههاست.
ابعاد این بحران فراتر از اعداد و ارقام پزشکی و درمانی است. خسارات مالی ناشی از تصادفات، سالانه میلیاردها تومان از تولید ناخالص داخلی کشور را میبلعد و ساختارهای اقتصادی را تحت تأثیر قرار میدهد. از سوی دیگر، آسیبهای روانی این حوادث بر بازماندگان، افزایش هزینههای اجتماعی و کاهش بهرهوری نیروی کار را به دنبال دارد. نبود سیاستهای پیشگیرانه، ضعف نظارت و عدم بهروزرسانی استانداردهای ایمنی در حملونقل، این چرخه را تداوم بخشیده و بار مضاعفی بر نظام اقتصادی و اجتماعی کشور تحمیل کرده است.
مرتضی کیارسی، پژوهشگر اجتماعی، در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی رکنا اینگونه گفت: تصادفات جادهای که معمولاً در ایام تعطیلات نوروز به تیتر اول رسانهها تبدیل میشود، پیش از آنکه ریشه در کیفیت خودروها و جادهها داشته باشد، یک معضل فرهنگی است.
متأسفانه، با طرح موضوعاتی مانند کیفیت خودروهای داخلی و وضعیت جادهها، بحث از سطح یک مبحث کارشناسی به موضوعی سیاسی و سطحی تقلیل مییابد. وقتی یک راننده آگاه است که خودرویی با حداقل استانداردهای ایمنی در اختیار دارد و شرایط جاده نیز برایش مشخص است، اما همچنان نسبت به رعایت احتیاط و ایمنی بیتوجهی میکند، در واقع با یک بحران فرهنگی مواجه هستیم.
خودروهایی مانند پژو و پراید بیش از ۳۰ سال است که در کشور تولید میشوند، و هیچ دولت یا نهادی تاکنون توان مقابله با این دو خودروساز را نداشته است. احتمالاً این روند برای ۳۰ سال دیگر نیز ادامه خواهد داشت؛ تغییری که رخ میدهد، تنها در ظاهر خودروهاست. از سوی دیگر، وزارت راه نیز طی سالهای گذشته نشان داده که توانایی تأمین ایمنی و کیفیت کلیه مسیرهای کشور را ندارد. با در نظر گرفتن این واقعیت، رانندگان باید شرایطی را فراهم کنند که ریسک رانندگی را به حداقل برسانند. اما متأسفانه، گروهی از هموطنان حتی از درک بدیهیترین اصولی که مستقیماً با جان و سلامتشان مرتبط است، محروماند. نتیجه آن، رانندگی با خودرویی مانند پراید، با پنج سرنشین، با سرعت ۱۶۰ کیلومتر بر ساعت در جادهای لغزنده است که جان خود و دیگران را به خطر میاندازد.
اطمینان داشته باشید، رانندهای که فاقد فرهنگ رانندگی است، حتی اگر در اتوبانهای آلمان پشت فرمان یک بنز بنشیند، همچنان میتواند جان خود و دیگران را به خطر بیندازد.
افزایش تعرفههای رانندگی یکی از عوامل کاهش تخلفات خواهد بود، اما بهتنهایی کافی نیست. هر تصادف، ریشه در یک تخلف و بیاحتیاطی دارد، تخلفات ناشی از شیوه رانندگی است، و شیوه رانندگی نیز به فرهنگ و درک ترافیکی جامعه بازمیگردد.
وقتی در ایام نوروز، روزانه ۶۰ نفر در جادههای کشور جان خود را از دست میدهند—رقمی معادل تلفات دوران جنگ تحمیلی—این آمار نشان میدهد که فرهنگ ترافیکی در کشور بهاندازه کافی جدی گرفته نمیشود. بدون شک، در این حوزه هر میزان کار فرهنگی انجام شود، باز هم کافی نخواهد بود. در این میان، صداوسیما نقشی کلیدی در آموزش و فرهنگسازی ایفا میکند.