به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا، «صنم وکیلی» و «انسیه تبریزی» کارشناسان اندیشکده «چاتم هاس» انگلیس در گزارشی مینویسند: سال ۲۰۲۵ سالی است که توافق هستهای ایران معروف به برجام که در سال ۲۰۱۵ امضا شد، رسماً به پایان میرسد. این توافق از سال ۲۰۱۸، زمانی که ایالات متحده در دوران نخست ریاستجمهوری ترامپ از آن خارج شد، در وضعیت بحرانی قرار داشته است. تلاشها برای احیای آن یا دستیابی به توافقی طولانیتر و قویتر، به دلیل عدم اعتماد، سیاست «فشار حداکثری» ایالات متحده و بحرانهای ژئوپلیتیکی و منطقهای بهویژه جنگ غزه شکست خوردهاند.
نویسندگان در ادامه این نوشتار ادعا میکنند که «با پایان یافتن برجام، آخرین ابزارهای اجرایی موجود که امکان اعمال فشار بر تهران را فراهم میکردند نیز از بین خواهند رفت، از جمله مکانیسم ماشه که به هر یک از طرفین اجازه میدهد تحریمها را در شورای امنیت سازمان ملل مجدداً اعمال کند. بدون برجام و بدون هیچ توافق جایگزین، تهران ممکن است تصمیم بگیرد برنامه هستهای خود را بیش از پیش گسترش دهد. این احتمال پس تحولات اخیر در منطقه، بسیار محتملتر به نظر میرسد.»
دولت جدید دونالد ترامپ تهدیدها علیه ایران را افزایش داده است. همانطور که انتظار میرفت، رئیسجمهور جدید در هفتههای نخست دوران ریاستجمهوری خود، تحریمهای فشار حداکثری را مجدداً اعمال کرد. در همین حال، اسرائیل به طور گسترده دولت ترامپ را تحت فشار قرار داده تا از حملات مستقیم به برنامه هستهای ایران حمایت کند، که میتواند به تنشهای نظامی شدید منجر شود.
ایران هماکنون در حال مذاکرات جداگانهای با چین و روسیه درباره مسائل هستهای است. تهران از زمان خروج ترامپ از برجام، هیچ مذاکره مستقیمی با مقامات آمریکایی انجام نداده است.جای تعجب نیست که سیاستگذاران ایرانی اکنون بهطور جدی درباره «ضرورت تسلیحاتی کردن برنامه هستهای کشور» بحث میکنند، هرچند که رهبر ایران همچنان تأکید میکند که این برنامه صلحآمیز باقی خواهد ماند. مسعود پزشکیان که در آگوست ۲۰۲۴ به عنوان رئیسجمهور ایران روی کار آمد، به مردم وعده کاهش تحریمها را داده و تمایل خود را برای مذاکرات گستردهتر با غرب نشان داده است. با این حال، ایران برنامه هستهای خود را به طور قابلتوجهی توسعه داده است. برخی از سیاستگذاران ایرانی اکنون این روند را حتی ضروریتر از قبل میدانند و آن را تنها راهی میبینند که ایران میتواند سریعاً توان بازدارندگی خود را بازیابد و امنیت نهایی را برای کشور تضمین کند.
مکانیسمهای نظارت و راستیآزمایی آژانس بینالمللی انرژی اتمی سالهاست که به طور کامل اجرا نشدهاند. اما گزارش ماه مارس آژانس نشان داد که ایران ذخایر اورانیوم با غنای بالا را ۵۰ درصد افزایش داده است. علاوه بر این، میزان کل ذخایر اورانیوم غنیشده ایران اکنون حدود ۴۰ برابر محدودیتی است که در برجام پذیرفته بود. این مسائل، سال ۲۰۲۵ را به یک سال حساس برای برنامه هستهای ایران و امنیت منطقهای خاورمیانه تبدیل کرده است. بدون یک مسیر خروجی، ایران ممکن است به سمت تسلیحاتی کردن برنامه هستهای خود حرکت کند یا درگیری نظامی جدیدی در منطقه شکل بگیرد.
هر دو این نتایج چیزی است که سه کشور فرانسه، آلمان و بریتانیا و اتحادیه اروپا از سال ۲۰۰۳ تلاش کردهاند از آن جلوگیری کنند. از آن زمان، این سه کشور اروپایی در میانجیگری میان ایالات متحده و تهران نقش کلیدی ایفا کردهاند، نقشی که در نهایت به امضای برجام منجر شد. وقتی ترامپ در سال ۲۰۱۸ آمریکا را از این توافق خارج کرد، سه کشور اروپایی و اتحادیه اروپا به حمایت از برجام ادامه دادند، به این امید که ایران را به پایبندی به تعهداتش ترغیب کنند. اما این تلاشها بینتیجه بود و ایران در سال ۲۰۱۹ ( در پاسخ به بدعهدی طرف مقابل) اجرای تعهدات برجامی خود را متوقف کرد و از آن زمان تنشها مدام افزایش یافتهاند.
روابط دوجانبه ایران و کشورهای اروپایی به واسطه توسعه همکاری این کشور با روسیه به تدریج بدتر شده است. با این وجود، هیچ یک از طرفین گزینه بهتری جز بازگشت به مذاکره ندارند و باید برای احیای اعتماد از طریق یک توافق قویتر و قابلراستیآزمایی تلاش کنند. ایران اکنون مذاکره با آمریکا را نوعی تسلیم شدن در برابر سیاست فشار حداکثری ترامپ میبیند، چیزی که تهران حاضر به پذیرش آن نیست. اما در عین حال، ایران تمایلی به تشدید درگیریهای نظامی نیز ندارد. آنچه تهران بیش از هر چیز به دنبال آن است، کاهش بلندمدت تحریمها، جلوگیری از اجرای مکانیسم ماشه و پیشگیری از حملات اسرائیل است. با این حال، اگر مسیر خروجی مناسبی پیشنهاد نشود، تهران احتمالاً به فشار حداکثری واکنش نشان خواهد داد، همانطور که در سالهای ۲۰۱۹-۲۰۲۰ این کار را انجام داد.
اتحادیه اروپا و سه کشور اروپایی اکنون با چالش بزرگی مواجهاند. آنها درگیر مذاکرات ترامپ با روسیه برای پایان دادن به جنگ اوکراین، تجدید ساختار امنیتی اروپا و سیاستهای تجاری مبتنی بر تعرفههای ترامپ هستند. اما اقدام نکردن میتواند یک چالش امنیتی حتی بزرگتر ایجاد کند و یکی از تبعات انفعال اروپا میتواند این باشد که سیاست آمریکا در قبال ایران کاملاً بدون مشارکت اروپا شکل بگیرد و به جای آن، به روسیه به عنوان میانجی متکی باشد.
ایران هماکنون در حال مذاکرات جداگانهای با چین و روسیه درباره مسائل هستهای است. تهران از زمان خروج ترامپ از برجام، هیچ مذاکره مستقیمی با مقامات آمریکایی انجام نداده است. تلاش علنی ترامپ در اوایل مارس برای مذاکره مستقیم با ایران، در حالی که همزمان تهدید به حمله نظامی میکرد، با رد علنی تهران مواجه شد.
در اینجا، سه کشور اروپایی میتواند نقش مهمی ایفا کند. نمایندگان آنها بین نوامبر ۲۰۲۴ و فوریه ۲۰۲۵ سه نشست با مقامات ایرانی داشتهاند تا درباره چارچوب و ابعاد مذاکرات مستقیم گفتوگو کنند. بنابراین، کشورهای اروپایی در موقعیت خوبی قرار دارند تا نقش تاریخی خود را به عنوان میانجی بین ایران و آمریکا دوباره احیا کنند.
تجربه چند دهه تعامل با تهران و ارتباطات قوی آنها با آمریکا میتواند مذاکرات جدیدی را برای دستیابی به یک توافق محکمتر آغاز کند. روابط قوی آنها با اسرائیل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس میتواند به کسب حمایت منطقهای برای جلوگیری از مشکلات گذشته و دستیابی به یک توافق پایدارتر کمک کند.