سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
۲۰ یا ۳۰ درصد؟! افزایش حقوق کارمندان از نگاه بودجهای

به گزارش خبرآنلاین، او می افزاید: اینجانب ضمن محکوم کردن این حمله وحشیانه، از تمامی ملتهای مسلمان و آزادگان جهان میخواهم که در برابر این ظلم آشکار ایستادگی کنند.[۲]
*تأکید ولایتی بر اینکه باور مقاومت به هیچ قیمتی و با هیچ تجاوزی از بین نخواهد رفت؛ نکته ای است که مستکبرین جهانی واهمه زیادی از آن دارند. واهمه ای که اگرچه سعی می کنند با تجاوز و جنگ و سلطه گری از آن فرار کنند اما واقعیت تغییر نخواهد کرد.
کما اینکه واقعیت حوادث منطقه طی چند دهه اخیر نشان داده است ققنوسی که از میان آتش جنگ های آمریکا و همدستانش در ایران و عراق و لبنان و یمن و سوریه و... برخاست؛ ساختار قدرت و جهان جدید را به نفع مقاومت و حامیان آن تغییر خواهد داد. همچنان که تاکنون تغییر داده است.
***
واکنش فیلسوفانه به فسق ساسی مانکن
غلامعلی حدادعادل، عضو شورای عالی آموزشو پرورش و از معاریف جریان انقلابی کشور درخصوص حواشی بهوجودآمده پس از انتشار آهنگ جدید ساسیمانکن و اینکه اقدامات آموزشوپرورش برای مواجهه با این مقولات چیست؟ گفت: وقتی که در گذشته معاونت پرورشی را منحل کردند، این موضوع شروع شد و نتوانستیم آن را جبران کنیم؛ در واقع آن موقع باید فکری به حال این روزها میکردیم.
به گزارش شرق، وی تاکید کرد: آن زمان که ما میگفتیم یک کاری بکنید تا استعدادهای برتر با شوق و رغبت معلم شوند، نگران این بودیم که مدرسهها در معرض چنین آسیبهایی قرار گیرند. امروز باید همت و اقدام کنیم که روحیه تربیتی و ارزشی را به مدارس بازگردانیم.[۳]
*روی دیگر سخن دکتر حداد این است که اگرچه ذهن کودکان و نوجوانان و جوانان همواره در معرض تأثیر مقولات سوء، آسیب های فضای مجازی و هیجانات کاذب است لکن وظیفه ذاتی یک حکومت پیشرفته ترشّح پادتن نسبت به این حوادث و مصون سازی نسل های جوان است.
دقت شود که این پادتن و این مصون سازی البته به معنی ایفای وظیفه حاکمیتی در چارچوب فلسفه حکومت عقلانی است وگرنه حاکمیت پیشرفته اسلامی هیچ قصدی برای متصلب سازی اذهان و یا ورود به حیطه خصوصی افراد و شهروندان ندارد. بلکه منظور این است که حاکمیت به وظایفی از جمله ایجاد نگاه پرورشی در کنار وظایف آموزشی در مدارس نیز عمل کند و اگر هم در زمانی یک دولت اشتباهی مبنی بر حذف معاونت پرورشی مرتکب شده است؛ باید اکنون آن اشتباه تصحیح شود.
بدانیم که حتی در یک حکومت پیشرفته و عقلایی هرگز نمی توان فساد را به صفر رساند، امنیت صد در صدی ایجاد کرد و یا بالتمامه جلوی تمام آسیب های فرهنگی را گرفت. لکن این طبیعیاتِ جامعه انسانی اما رافع وظایف حکومت در تلاش برای مبارزه با فساد، ایجاد امنیت و مقابله با تهاجم فرهنگی نیست.
بدین قرار منظور اصلی دکتر حداد عادل این است که حکومت هرگز نباید از رفتارهای انضمامی از قبیل ترویج فعالیت ها و نظارت های پرورشی در مدارس شانه خالی کند و این وظیفه برای همیشه بر عهده حاکمیت است.
طبعا هنگامی که حاکمیت به تمام وظایف خود برای مصون سازی نسل های جوان عمل کند؛ آسیب مقولات سوء نیز منطقا کمتر خواهد شد.
در ماجرای افرادی از قبیل ساسی مانکن و سایر کسانی که در فضای مجازی با دست یازیدن به هیجانات غریزی و نفسانیات، رهزن کسانی از نسل جوان می شوند نیز همانطور که هریک از ما باید به وظایف خود در مقابله به این قضیه عمل کنیم لکن نباید مفتون وایرال شدن ها و لایک ها نیز شد و نباید هر بار و با انتشار یک ویدئو یا رویت موجی در فضای مجازی به این احساس غلط رسید که نسل جوانان کاملا تحت آسیب قرار گرفته است.
این همان دامی است که حامیان امثال ساسی مانکن و غیره برای ما پهن کرده اند تا بدین وسیله جامعه و اکثریت عقلایی کشور دچار انکسار ذهنی شود و به این تصور برسد که فعالیت های فرهنگی شخصی و حکومتی نتیجه نداده است و جامعه رو به انحطاط می رود!
در همین راستا جالب است که مخاطبان محترم بدانند مثلا در واکنش به سخنان دکتر حداد عادل اما یک رسانه اصلاح طلب منتسب به حزب اتحاد ملت طی یادداشتی نوشته است: ظاهرا آقای حداد عادل توجه نمی کند که خود پدیده ساسی مانکن اتفاقا محصول سیستمی است که در آن ساختار مربی پرورشی وجود داشت. اگر کمی به سن و سال این خواننده توجه می کرد متوجه می شد که در چه مقطعی در حال تحصیل بوده است.
نویسندگان این یادداشت افزوده اند: کسانی مانند ساسی و یا تتلو در حال انتقام گیری از گذشته هستند. واقعیت این است که اگر آن سیاست کارآمد بود چنین افرادی خلق نمی کرد. واقعیت بزرگتر این است که اگر مسئولان فرهگنی کشور درک می کردند چرا چنین آهنگ هایی مورد توجه نسل جوان قرار دارد شاید می توانستند برای آن چاره ای بیابند. راه حلی که حداد عادل ارائه می کند بازگشت به گذشته است. سیاستی که نشان می دهد دقیقا چرا آنها ناکارآمد هستند و قادر به درک نسل امروز نیستند.
عوامزدگی مطالب فوق که نویسندگان حزب اتحاد ملت آنها را تقریر کرده اند واضح است. حرفهایی که به بهانه انتشار یک آهنگ و چند ویدئوی دابسمش در پیوست آنها تمامیت عقل را زیر سوال برده است و متوجه نیست که آدمها همانطور که در سیستم های مختلف تربیتی و حکومتی رشد می کنند اما قدرت انتخاب هم دارند و یک سیستم عاقلانه هرگز نمی تواند و نباید جلوی حیطه خصوصی و انتخاب های افراد را نمی گیرد.
در پارادایم فکری اینان وقوع فساد در یک حکومت، رفتارهای یک فرد فاسق و... همگی نتیجه سیاست گذاری های حاکمیتی است فلذا با وقوع هر فساد یا جرم یا فسقی باید دست به شمشیر برد و حکومتگران را قلع و قمع کرد! صد البته نتیجه یادداشت غیر منطقی حزب اتحاد ملت همین است و آنها فقط به دلایل مصلحتی و ترس از برخورد امنیتی جرأت نکرده اند نتیجه یادداشت خود را ذکر کنند.(البته اگر نگوییم این سطح از عوامزدگی در واقع خود موافق فعالیت امثال ساسی مانکن است!)
در واقع آنان درک نکرده اند که نباید با یک غوره دچار سردی شد، آنها متوجه این نیستند که هیچ حکومتی مدعی نیست و نباید باشد که فعالیت های فرهنگی آسیب زدا -از قبیل کار پرورشی در مدارس- می تواند برای همیشه نسل امثال ساسی مانکن و غیره را منقرض کند! لکن حکومت های پیشرفته پادتن های خود را نیز در مقابل آسیب ها ترشح می کنند و می دانند که حکومت بواسطه اقدامات ناکرده اش بازخواست می شود نه بواسطه وظایفی که به درستی انجام داده است.
جالب آنکه پس از این جهان نامعقول تصویر شده در یادداشت حزب اتحاد البته می بینیم نتیجه گرفته می شود که حکومت اسلامی نباید کوچکترین مصون سازی های ممکن عقلانی را هم در مقابل تهاجم فرهنگی انجام بدهد و مثلا از همان چند مسیر امنی که معاونت پرورشی ایجاد می کرد نیز باید همچنان برائت جست و در مقابل سیاست غلط دولت اصلاحات (حذف معاونت پرورشی) که منجر به عمق یابی آسیب های فرهنگی در دانش آموزان شد تعظیم کرد!