به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه هم میهن نوشت:
حدود ششماه پیش خبر رفع حصر از آقای کروبی جدی شد؛ ولی برخی ملاحظات پیش آمد که در عمل این رفع حصر محقق نشد تا اینکه بالاخره روز گذشته اعلام گردید که حصر آقای کروبی برداشته شده است .دوست دارم دراینباره و تا حد ممکن صریح بنویسم.
اولین بار که ماجرای رفع حصر بهصورت جدی مطرح شد، سال۱۳۹۲ و در جریان انتخابات ریاستجمهوری آن سال و نیز پس از پیروزی آقای روحانی بود. از همان زمان هم میگفتم و معتقد بودم که رفع حصر بر حسب اینکه از چه زاویهای به آن نگاه میکنیم، موضوعی مهم یا کماهمیت است. رفع حصر مهمترین شعار سیاسی بود؛ اگر با هدف عبور از ماجرای زیانبار۸۸ بود. منظورم از زیانبار بودن آن ماجرا این است که ۸۸ نقطه عطفی در فضای سیاسی و تبدیل آن به فضای مسموم امنیتی بود.
دنبال ارائه تحلیل کاملی از مقصریابی نیستم؛ فقط بهطور خلاصه معتقدم که احمدینژاد نقش اصلی را در پهن کردن این بساط داشت، ولی اشتباه سیاسی را اصلاحطلبان مرتکب شدند که وارد این بازی شدند و اشتباه حکومت هم این بود که متوجه تبعات اقدامات احمدینژاد نبود و تمامقد پشتیبان او شد.
سال ۸۸ بازی با جمع جبری بسیار منفی بود. رفع حصر میتوانست مطالبهای در ذیل اتفاقات و تنش ۸۸ باشد که نهتنها به نتیجه نمیرسید که هیچگاه هم نرسید، بلکه مطالبهای زیانبار هم بود. به عبارت دیگر، اگر قرار بود روابط و تعاملات سیاسی جامعه بر محور ۸۸ ادامه مییافت، مطالبه رفع حصر جز دمیدن بر آتش آن اختلافات نتیجه دیگری نداشت.
ولی مطالبه رفع حصر اگر برای عبور از تنشهای آن مقطع بود، بهترین شعار سیاسی ممکن بود. شعاری که در عمل هیچگاه مورد توجه قرار نگرفت، تا اینکه با حمایت اصلاحطلبان از آقای پزشکیان و وعدههای انتخاباتی او عملاً وارد مرحله جدیدی شد و باید رفع حصر نیز محقق میشد. به همین دلیل گفتوگوها برای رفع حصر از شهریورماه آغاز شد، که به نظرم باید همان زمان خاتمه پیدا میکرد و اگر چنین شده بود، حصر آقای موسوی و خانم رهنورد نیز تاکنون تمام شده بود.
به همین دلیل، در دیداری که با جمعی از دوستان خدمت آقای کروبی بودم؛ تحلیل خودم را از این ماجرا ارائه کردم و معتقد بودم که رفع حصر هریک را نباید منوط به رفع حصر دیگری کرد و بهطور طبیعی هرکدام آغاز شود اگر با رویکرد عبور از ۸۸ و احیای سیاست به معنای واقعی باشد، باید از آن استقبال کرد. اکنون خشنودی خود را از این تصمیم ریاست قوهقضائیه ابراز میدارم و اطمینان دارم بهزودی گام بعدی برای پایان دادن به حصر نیز برداشته خواهد شد. قدری درباره اهمیت این تصمیم توضیح خواهم داد.
آنان که اتفاقات سال۸۸ را به یاد دارند، میدانند که جمعیت معترض در ۲۵خرداد سال۱۳۸۸ بسیار فراوان و بینظیر بود و میتوانست پایهای برای بهبود امور باشد. ولی تداوم آن اعتراضات تا رسیدن به ۲۵بهمن ۱۳۸۹ که بسیار کمرمق بود را نمیتوان فقط در ذیل سرکوب توجیه کرد یا حتی اگر هم همین باشد، هیچچیز جز عدم موفقیت آن حرکت را نمیرساند.
پس از رفتارهای احمدینژاد در سال۹۰ و رو شدن دست او برای نظام سیاسی باید کوشش میشد که از ماجرای۸۸ به نحو سازندهای عبور شود و طبعاً چنین عبوری مترادف با رفع حصر نیز بود؛ ولی برخی نیروها همچنان دنبال رفع حصر در ذیل تنشها و اختلافات سال۸۸ بودند و به نتیجه هم نمیرسیدند. این رویکرد اگر نه همسو ولی مکمل رویکرد تندروترین نیروهای درون حاکمیت بود که اکنون همه آنان قربان صدقه احمدینژاد میروند و در ذیل طرفداری از مرحوم مصباح متحد شدهاند. خوشبختانه همزمان و یا حتی پیش از آمدن پزشکیان، رویکرد هشتادوهشتی تعدیل شده است.
گرچه این آغاز راه است و نمیدانم طرفین تا چه اندازه به ادامه آن پایبند هستند. پاسخ مثبت و عاقلانه اصلاحطلبان و تداوم آن از طریق رفع حصر از آقای موسوی و خانم رهنورد و همچنین رفع محدودیتها از آقای خاتمی میتواند نویدبخش تحولات دیگری باشد؛ تحولاتی که به تقویت پایههای مردمی حکومت و حضور بیشتر نیروهای گوناگون در عرصه سیاست منجر شود. باید منتظر ماههای آینده باشیم. شاید نهفقط در این مورد بلکه در زمینههایی دیگر هم گشایشهایی آغاز شود و همه را به آینده ایران امیدوار کند؛ درباره کارهایی که میتوان کرد یا باید کرد؛ بعداً خواهم نوشت.
۲۷۳۰۲