خبرگزاری مهر، گروه استانها – کورش دیباج: چهارشنبه آخر سال، یکی از کهنترین جشنهای ایرانی، طی قرون متمادی با مجموعهای از آئینهای معنوی و اجتماعی گره خورده است. این جشن که در آخرین سهشنبه شب سال برگزار میشود، ریشه در باورهای کهن ایرانیان برای دوری از نحسی و استقبال از سال نو دارد. سنتهایی همچون «شالاندازی»، «قاشقزنی»، «فالگوشنشینی» و «کوزهشکنی»، نمادهایی از همبستگی اجتماعی، پاکسازی درونی و انتقال انرژی مثبت بودهاند.
بااینحال، در سالهای اخیر این آئینهای کهن بهتدریج به حاشیه رفته و جای خود را به هیاهوی ترقهها و انفجارهای پرخطر دادهاند. در این گزارش، با سه تن از کارشناسان حوزه فرهنگ عامه و میراث آئینی به بررسی این جشن و روند تغییرات آن در جامعه امروز پرداختهایم.
ریشههای اسطورهای چهارشنبه آخر سال؛ جشن نور و دفع بلا
منصور قربانی، پژوهشگر آئینهای ایرانی و رئیس دفتر تخصصی هنرهای ملی و آئینی شهرداری اصفهان، در گفتوگو با خبرنگار مهر، درباره اهمیت چهارشنبه آخر سال میگوید: چهارشنبهسوری فراتر از یک جشن ساده، نمادی از گذر از تاریکی به روشنی است. ایرانیان از دیرباز باور داشتند که این جشن باید همراه با پالایش جسم و روان باشد. ازاینرو، آتش را بهعنوان عنصر پاککننده برمیافروختند و از روی آن میپریدند، چراکه در اسطورههای ایرانی، گذر از آتش نماد تطهیر و رهایی از نحسی بوده است.
وی اضافه میکند: یکی از ریشههای اساطیری چهارشنبه آخر سال، داستان سیاوش در شاهنامه است. سیاوش برای اثبات بیگناهی خود از میان آتش عبور کرد و سالم ماند. این باور در آئین چهارشنبه آخر سال تجلی یافت و مردم با خواندن شعر ‘زردی من از تو، سرخی تو از من’ هنگام پریدن از آتش، بیماری و ناراحتی را به آتش میسپردند.
آئینهای کهن چهارشنبهسوری در مناطق مختلف ایران
فرهاد وفایی، مردمشناس و پژوهشگر فرهنگ عامه، درباره یکی از رسوم کهن چهارشنبه آخر سال در شمال ایران توضیح میدهد: در برخی مناطق گیلان و تالش، آئینی به نام «ترکهزنی» اجرا میشد. سالمندترین فرد خانواده، پیش از طلوع خورشید، شاخهای از درختان را جدا کرده و بهآرامی بر پشت اعضای خانواده میزد و دعای سلامت و برکت برایشان میخواند. سپس همان شاخه را به انبار غلات، کندوی عسل و دامهای خانواده میزد تا خیر و برکت سال آینده تضمین شود.
شالاندازی؛ پیوندهای عاشقانه در شب چهارشنبه آخر سال
وفایی درباره «شالاندازی»، یکی دیگر از آئینهای رایج در شهرهای مرکزی ایران، میگوید: این رسم بیشتر در مناطق همدان، زنجان، قزوین و آذربایجان رواج داشت. جوانان به بام خانهها میرفتند و پارچهای بلند یا کمربندی را از روزنههای سقف به داخل خانهها آویزان میکردند. صاحبخانه نیز به رسم میهماننوازی، آجیل، شیرینی یا حتی جوراب و تخممرغ درون آن قرار میداد.
وی میافزاید: اگر پسری دل در گرو دختری داشت، گرهای در گوشه شال میزد. اگر خانواده دختر راضی به ازدواج بودند، گره را باز کرده و به نشانه موافقت، هدیهای به آن اضافه میکردند. در غیر این صورت، بدون باز کردن گره، هدیهای درون آن قرار داده و بازمیگرداندند.
قاشقزنی؛ ردپای باورهای زرتشتی در چهارشنبهسوری
ندا موسوی، پژوهشگر تاریخ آئینهای ایرانی، درباره قاشقزنی میگوید: قاشقزنی یکی از آئینهای کهن چهارشنبه آخر سال است که هنوز در برخی مناطق بهصورت محدود اجرا میشود. در این رسم، جوانان چادری بر سر میکشیدند تا شناخته نشوند و با قاشق زدن به کاسهای فلزی، درِ خانههای همسایگان را میزدند. صاحبخانهها نیز برایشان آجیل چهارشنبه آخر سال، شیرینی، نقل یا حتی پول میگذاشتند.
وی اضافه میکند: برخی پژوهشگران معتقدند که این سنت ریشه در باورهای زرتشتی دارد. در اوستا آمده که در روزهای پایانی سال، اورمزد درهای دوزخ را میگشاید و ارواح درگذشتگان به زمین بازمیگردند. در این باور، قاشقزنی یادآور حضور ارواح نیک در میان زندگان است.
کوزهشکنی؛ دفع بلا با شکستن سفال
موسوی همچنین درباره آئین «کوزهشکنی» توضیح میدهد: در گذشته، بسیاری از مردم اعتقاد داشتند که نحسی و بلاها در کوزههای سفالی جمع میشود. ازاینرو، در چهارشنبه آخر سال، کوزهای کهنه را از بام خانه به کوچه میانداختند تا همراه با آن، بدیمنی نیز از خانواده دور شود. در برخی مناطق مانند تهران، داخل کوزه سکهای نیز میانداختند تا فقر و بدبختی را از خانه خارج کنند.
چهارشنبه آخر سال در عصر مدرن؛ از آئینهای کهن تا هیاهوی ترقهها
باوجود پیشینه غنی این آئینها، امروزه بسیاری از آنها به دست فراموشی سپرده شدهاند. وفایی معتقد است که تغییر سبک زندگی و گسترش زندگی شهری، نقش مهمی در کمرنگ شدن این سنتها داشته است: در گذشته، چهارشنبه آخر سال جشنی خانوادگی و اجتماعی بود که باعث همبستگی میان مردم میشد. اما امروزه، استفاده از مواد محترقه و آتشبازیهای خطرناک، این جشن را به هیاهویی پرخطر تبدیل کرده که بیش از آنکه نمادی از شادی باشد، به یک معضل شهری بدل شده است.
موسوی نیز بر لزوم احیای آئینهای سنتی تأکید دارد: باید این جشن را به ریشههای فرهنگی آن بازگرداند. شهرداریها و نهادهای فرهنگی میتوانند با برگزاری برنامههای آئینی در اماکن عمومی، مردم را با سنتهای اصیل چهارشنبه آخر سال آشنا کنند و از خشونت و خطرات ناشی از مواد محترقه بکاهند
چهارشنبه آخر سال جشن نور، پالایش و همبستگی است. اما آیا در میان هیاهوی مواد محترقه، فرصتی برای بازگشت به سنتهای کهن باقی خواهد ماند؟ کارشناسان بر این باورند که بازشناسی و احیای آئینهای اصیل، میتواند چهارشنبه آخر سال را از وضعیت فعلی نجات داده و بار دیگر آن را به جشنی فرهنگی و معنوی تبدیل کند.